loading
در حال بررسی درخواست شما
به مناسبت چهلمین روز درگشت حجازی
به مناسبت چهلمین روز درگشت حجازی

به مناسبت چهلمین روز درگشت حجازی



چهل روز از درگذشت ناصر خان گذشت و هنوز در غم از دست دادن این عزیز باید میان خاطره هایمان آن «مرد» را جست وجو کنیم. پروازهایت را شاید، اما حرفهایت را از خاطر نمیبرم، ای سربلندترین مرد!. اکثر جملاتی که امروز، کاربران اینترنت بعد از 40 روز ماه از فوت ناصر حجازی برروی صفحه های مجازی نوشتند، از این دست بود. برای تعداد قابل توجهی از ایرانیانی که حجازی را در لباس دروازه بانی به یاد نمی آورند، شخصیت اجتماعی اش فراتر از زمان دوران مربیگری او است. همان ها که در صفحه های مربوط به دروازهبان سابق تیم تاج نوشته اند:" ناصرخان مرد، مردانگی مرد، صراحت مرد، فوتبال مرد."

شاید اکثر افرادی که این شعر " من آن گلبرگ مغروم كه میمیرم ز بی آبی ولی با خواری و ذلت پی شبنــم نمیگردم‬" را کنار عکسهای ناصرخان در شبکه های اجتماعی نوشته اند، کمتر یادشان بیاید که او به خاطر ظاهرش از تیم ملی حذف و دلیل حذف او هم، " قانون 27 سالهها" بیان شد. اما به طور حتم، همین افراد رک گویی و صراحت لهجه دومین دروازهبان قرن آسیا که باعث شد در سالهای اخیر از دایره مربیان لیگی بیرون بماند را خوب بهیاد دارند.

توانایی ناصرخان در دوران بازیکنی و مربیگری و طغیان و سرکشیهای فوتبالی اش از یک طرف فوتبالیها را جذب خود کرد و از طرف دیگر، حرفهای او در انتقاد به شرایط موجود باعث شد تا غیر فوتبالیها هم نام او را به خاطر بسپارند.

ناصر حجازی برای ایرانی ها سمبل «اعتراض» بود، اگر علی دایی «معترض» است، دلیلش تنها مسائلی است که به «منافع خودش» برمی گردد، منافعی که دیگران به آن حمله می کنند تا چهره اش را مخدوش کنند اما جنس اعتراض آقای حجازی چیز دیگری بود، اعتراض برای دست درازی «دیگران»، اعتراض به «منافع شخصی» دیگران، اعتراض به «آنها» که موفقیت را برای خودشان می خواستند، اعتراض به «دروغ»، اعتراض به «نمایش»، اعتراض به «لابی»، اعتراض به «فساد»، اعتراض به «نفهم» فرض کردن مردم ایران...برای او که دیگر پیش ما نیست تنها یک جمله می توان نوشت:«آزادیت مبارک مرد، راحت شدی»

ناصر حجازی به جز ظاهری متمایز با دیگر فوتبالیستها به دلیل حرفهایش در زمانی که غم نان خیلی ها را به خود درگیر کردهاست، کاری کرد تا کسانی که فوتبال را دنبال نمیکنند، پیگیر حرفهای او در رسانههای مختلف باشند. کمتر کسی است که این جمله ناصر خان را نشنیده باشد:" به من می گویند عصبانی نشوم. مگر بی غیرتم وقتی درد و مشکلات مردم را به چشم می بینم، با بی تفاوتی از کنار آن بگذرم."

ناصرخان شرایط جسمانیاش را بی ارتباط با شرایط امروز جامعه نمیدانست:" اینکه وضعیت جسمانیام شرایط امروزی را دارد، بهدلیل شرایطی است که میبینم و نمیتوانم در قبال این مسایل و مشکلات مردم بی تفاوت باشم.به قول گاندی که میگوید:درد من تنهایی نیست، بلکه مرگ ملتی است که برایشان گدایی را قناعت، بی عرضگی را صبر و با تبسمی بر لب، این حماقت را حکمت مینامند."

در دورانی که حال ناصر حجازی رو به وخامت بود، بسیاری دعا کردند و از او خواستند که این پنالتی سرنوشتساز را بگیرد و بازهم در کنار مردم باشد و از درد آنها بگوید اما گویا فرشته مرگ، پنالتیزن قهاری است. ناصرخان مثل همیشه جانانه جنگید اما دستش از توپ زندگی کوتاه ماند. گرچه به اعتقاد یکی از وبلاگنویسان، ناصر حجازی این پنالتی را هم گرفت:«خواستم بنویسم که این پنالتی مرگ را دیگر نمیشد بگیرد، اما میبینم با این اشکهایی که به صورتها جاری است و اینچنین در دل همه مردم جا خوش کرده، این پنالتی را هم گرفته است؛ با شیرجهای بلند، هر چند که دیگر این شیرجهی آخری فرودی نداشت.»

حالا او رفته است، ما مانده ایم بدون ناصر خان حجازی. فوتبال ایران دیگر ناصر حجازی خوش پوش و خوش گفتارش را ندارد. دل مان برایت تنگ می شود. برای تو، حرف های صریحت و رفتار مردانه و مردمدارانه ات. آسمان ميزبان كسي است كه هميشه عقاب وار به سمتش پرواز مي كرد . آسمان هم هواي دلش ابري است و نای گریستن هم ندارد. مرد همیشه معترض رفت، مردی که وقتی فدراسیون فوتبال چکی را برای او آورد، چک را به فدراسیون نشسنان برگرداند، مردی که تا آخرین روز هم از مواضعش نسبت به ژنرال بگیرید تا مردم دست بر نداشت و حرف هایش را زد. مردی که با دیگر در این جامعه سرخورده تکرار نمی شود، مردی که آنقدر اشتباه و خطا داشت که نمی توان فراموشش کرد اما آنقدر هم نکات مثبت دارد که از سر این فوتبال زیاد باشد...چهره اش فراموش ناشدنی است، هنوز هم زنگ صدایش در گوشم می پیچید، آیا او واقعا برای همیشه رفته؟ باورکردنی نیست...مردی که می خواست رییس جمهور شود، مردی که می خواست حرف بزند، مردی که می خواست همه چیز را «درست» کند اما در این جامعه، در این سیستم، کار کردن و «ساختن» کاری عبث است...حالا آن بالا ایستاده و به ما می خندد... مطلبی از شریعتی را به یاد دارم که گفت:" من مدتهاست در تاریخ میگردم تا انسانهایی را که خوب مردهاند بیابم، و مردنهایی سخت زیبا و پرشکوه یافتهام. بیشک آنهایی که میدانند چگونه باید مرد، میدانستهاند که چگونه باید زیست." خوشا به سعادت او که تا آخرین لحظه زندگیش روی عقیده اش بود و تا آنجایی که میتونست حرفایش را زد...

روحت شاد و سپاس که اسطوره بودی، اسطوره ماندی و به دنبال باد نرفتی. یاد مردی و مردانگی ات تا همیشه به خیر باد


محمد محسن لو

آخرین اخبار آرسنال

جزئیات خبر
avatar تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۴/۹
به قلم آرمان امیراحمدی
دسته‌بندی: دیگر خبرها
منبع : arsenal.ir
بازدید: ۶۴۷ بار
این صفحه را به اشتراک بگذارید
بازی بعدی آرسنال
منچستر سیتی
منچستر سیتی
VS
آرسنال
آرسنال
لیگ برتر - ورزشگاه اتحاد
۱۴۰۳/۱/۱۲ ۱۹:۰۰
بازی قبلی آرسنال
آرسنال
آرسنال
1 - 0
پورتو
پورتو
لیگ قهرمانان اروپا - استادیوم امارات
۱۴۰۲/۱۲/۲۲ ۲۳:۳۰