شاید وقتی به «شکستناپذیران» آرسنال فکر میکنید، او اولین بازیکنی نباشد که به ذهنتان خطور میکند، اما بدون شک گیلبرتو سیلوا یکی از مهمترین اعضای آن تیم بود.
گیلبرتو سیلوا یک بازیکن «جذاب» از تیم شکستناپذیران نبود. او نه فیزیک و شخصیت قدرتمند و کاریزماتیکِ پاتریک ویرا را داشت و نه ظرافتِ دنیس برگکمپ را.
با این حال، اگرچه او به ندرت هواداران را به وجد میآورد، اما سیلوا جزء جداییناپذیر تیمی از بازیکنان خودباور و هنرمند و خارقالعاده بود.
گیلبرتو سیلوا در میان ستارگان درخشان تیم آرسنال، که اوج دوران باشگاهی این تیم و دوران مدیریت آرسن ونگر را رقم زدند، نقش یک هافبک تدافعی کمحاشیه را ایفا میکرد.
او بازیکن ایدهآلی برای عمل کردن در سایه بود: یک سگ نگهبان جلوی خط دفاعی که به ویرا اجازه میداد تا به جلو هجوم ببرد.
ونگر او را در جام جهانی ۲۰۰۲ در شرق دور شناسایی کرد. شماره ۸ برزیل در کنار کلبرسون در خط میانی خوش درخشید و ستون فقرات تیم لوئیز فیلیپه اسکولاری در سیستم غیرمتعارف ۳-۵-۲ او را تشکیل داد.
مجلهی معتبر برزیلی veja دربارهی گیلبرتو نوشت: "او پیانو را حمل میکرد تا رونالدو و ریوالدو بتوانند قطعههایشان را بنوازند."
اگرچه برزیل در آن دوره بهترین تیم جام جهانی به حساب نمیآمد، اما آنها بعد از یک فصل طولانی و طاقتفرسا که برخی تیمهای اروپایی از جمله مدافع عنوان قهرمانی، فرانسه، و زینالدین زیدان مصدوم را فلج کرده بود، آمادهترین تیم جام بودند.
حضور گیلبرتو در این تورنمنت حتی پیشبینی نمیشد. او جانشین امرسون از رم شد که درست در آستانهی فینال، در یک تمرین درون تیمی مصدوم شد.
بازیکن اتلتیکو مینیرو در نهایت تمام دقایق تمام بازیها را انجام داد و از یک بازیکن تعویضی غیرمنتظره به ستون خط میانی تیم تبدیل شد.
او در نیمه نهایی مقابل ترکیه، پاس گلی زیبا برای رونالدو و گل برتری او ارسال کرد. گیلبرتو در سمت چپ توپ را گرفت و به طور غریزی، بدون اینکه سرش را بلند کند، برای رونالدو پاس داد که از سد فاتح آکیل عبور کرد، از کنار بولنت کورکماز گذشت و با یک ضربه هنرمندانه توپ را به تور دروازه فرستاد.
روشتو رچبر روی توپ عکسالعمل نشان داد، اما نتوانست آن را مهار کند. او از جسارت فوق العاده رونالدو متحیر به نظر میرسید.
گیلبرتو در آرسنال برای کسب جایگاه در خط میانی با هموطن جوانترش، ادو، رقابت میکرد که او را با فرهنگ و باشگاه آشنا کرد. این رقابتی بود که گیلبرتو با انجام ۳۲ بازی در لیگ برتر در مقابل ۱۲ بازی ادو در اولین فصل حضورش در آرسنال، برنده شد. او در کنار ویرا درک و هماهنگی مهمی به وجود آورد.
او در اولین فصل خود به مدال قهرمانی جام حذفی دست یافت. در فصل دوم، فصل شکستناپذیران، گیلبرتو تجسم صرفهجویی در بازی بود. او این را با فداکاری برای تیم همراه کرد.
با پیشروی ویرِا به سمت جلو، از گیلبرتو خواسته میشد تا تیم را متعادل نگه دارد. او این کار را به طرز درخشانی انجام داد و ویژگیهای مینِیرو را نشان داد. فروتنی و سختکوشی از ارزشهای اصلی در ایالت زادگاه گیلبرتو، میناس گِرایس، به شمار میآیند، نه خودنمایی که اغلب با برزیلیها همراه است.
گیلبرتو هرگز یک ستارهی توپدوست سامبا نبود، اما دفاع پرتلاش و رویکرد عملی او به بازی توسط ونگر بسیار مورد قدردانی قرار گرفت، و شاید توسط هواداران و ناظران دستکم گرفته شد. او هوش را با استقامت ترکیب کرد.
فضیلت های فراوان او همچنین به رختکن نیز سرایت کرد. گیلبرتو که فروتن و کمحرف بود، همیشه تیم را در اولویت قرار میداد و از نظر شخصیتی به خوبی با دیگران کنار میآمد.
با این حال، به دلایل مختلف، گیلبرتو هرگز نتوانست به موفقیتهای دوران شکستناپذیران دست یابد: شکستگی مهره که تهدیدی برای دوران حرفهای او بود، جدایی همبازیاش در خط میانی، ویرا، و نقل مکان آرسنال به ورزشگاه جدید، امارات، که ابعاد زمین آن را برای گیلبرتو در سن بالا سختتر میکرد تا عرض و طول زمین را پوشش دهد.
با این حال، برای بخش زیادی از فصل ۲۰۰۴/۰۵، آرسنال بدون بازیکن برزیلی خود دچار مشکل شد، و این نشان داد که او چقدر برای ساختار و تعادل تیم حیاتی بود.
فصل بعد، پس از انتقال ویرا به یوونتوس، آرسنال بیشتر دچار مشکل شد زیرا گیلبرتو که در پست پایینتری در خط میانی بازی میکرد، در تلاش بود تا به عنوان مکمل سسک فابرگاس عمل کند.
او دیگر توانایی سابق خود را برای انجام وظایف همیشگیاش و محافظت مؤثر از خط دفاعی نداشت.
زندگی پس از آرسنال
گیلبرتو در سال ۲۰۰۸ پس از ۱۷۰ بازی و ۱۷ گل برای این باشگاه، لندن را به مقصد پاناتینایکوس یونان ترک کرد. او در دومین فصل حضورش در آتن، موفق به کسب دبل قهرمانی شد و همان کاری را انجام داد که همیشه انجام میداد: بازی محکم و الگوبودن. همیشه حیاتی اما هرگز درخشان.
اگرچه دیگر دوران اوج خود را سپری میکرد، اما همچنان بازیکنی کلیدی در تیم ملی برزیل بود.
زینالدین زیدان در مرحله یکچهارم نهایی جام جهانی ۲۰۰۶ در فرانکفورت با پاسهای بلند و با دقت از عمق خط میانی، او را از بازی خارج کرد و باعث ناکارآمدی خط میانی برزیل شد. با این حال، در حالی که این شکست تحقیرآمیز پایان نسل طلایی برزیل با بازیکنانی مانند رونالدو، روبرتو کارلوس و رونالدینیو بود، اما پایان کار برای گیلبرتو نبود.
کارلوس دونگا، سرمربی جدید، دوباره خدمات گیلبرتو را به خدمت گرفت - ابتدا به عنوان یک راهحل کوتاهمدت و سپس به عنوان بازیکن باتجربه تیم.
به طور قابل توجهی، گیلبرتو پس از ۳۰ سالگی بیش از ۴۰ بازی ملی برای برزیل انجام داد و به نماد دوران دونگا تبدیل شد: بازیکنی که در قالب مورد نظر سرمربی قرار میگرفت. گیلبرتو کاملاً با تفسیر دونگا از بازی مطابقت داشت.
تجربه و هوش دفاعی گیلبرتو به طور سفارشی برای رهبری خط میانی دونگا ساخته شده بود، اما در خانه انتقادها عمیقتر شد: آیا بازیکنی با مهارت پاسدهی محدود میتوانست چنین موقعیت کلیدی را برای برزیل حفظ کند؟
گیلبرتو از مهارتهای فانتزی هافبکهای بزرگ برزیل در گذشته بهره کمی داشت. او یکی از کلیدیترین پستهای زمین را در اختیار داشت. او بر لحظه انتقال از دفاع به حمله تأثیر میگذاشت.
او به جام جهانی ۲۰۱۰ در آفریقای جنوبی رسید، اما برزیل در مرحله یکچهارم نهایی مقابل هلند مغلوب شد. گیلبرتو که بازیکن تعویضی بود، با ناامیدی زمین را ترک کرد. این آخرین حضور او در صحنهی ملی بود.
با این حال، میراث او برای همیشه با «شکستناپذیران» گره خواهد خورد.
آخرین اخبار آرسنال
جزئیات خبر
به قلم عباس رضایی
دستهبندی: مقاله
منبع : Planet Football
بازدید: ۱۲۳ بار
بازی بعدی آرسنال
تاتنهام
آرسنال
۱۴۰۳/۲/۹ ۱۶:۳۰
بازی قبلی آرسنال
آرسنال
چلسی
۱۴۰۳/۲/۴ ۲۲:۳۰