علیرغم کلیشهای که معتقد است برزیلیها فوتبال را در ساحل یاد میگیرند، خواستگاه فوتبال برای اکثر فوتبالیستهای برزیلی داخل سالن است. فوتسال، که کوتاهشدهی عبارت futebol de salão (بهمعنای فوتبال داخلی) است، ورزشی است که در دهه ١٩٣٠ در برزیل شکل گرفت. (هرچند که عدهای از اوروگوئهایها چنین ادعایی را نمیپذیرند.)
پله فقید زاده شهر ترس کوراسویس، واقعا در مینا ژرایس بود که ایالتی محصور در خشکی است. درواقع آنجا دورترین نقطه ممکن به ساحل در برزیل است. پله به مانند چهرههایی همچون ریولینو، زیکو، رونالدو و روماریو، مهارتهای ناب خود را با فوتسال یاد گرفت.
بهواسطه عدم دسترسی به زمینی با چمن باکیفیت، بازی در سالن به روشی مناسب برای برزیلیها برای لذت بردن از ورزش زیبا تبدیل شد. بسیاری از بازیکنان مطرح برزیلی بارها درمورد عدم وجود امکانات کافی ورزشی در کشورشان صحبت کردهاند. در برزیل، از دریبلی که توسط استنلی ماتیوس [فوتبالیست فقید انگلیسی] معروف شد، که بازیکن توپ را به یک سمت مدافع انداخته و از سمت دیگرش فرار میکند، باعنوان drible de vaca یاد میشود، که معنای تحتالفظی آن دریبل گاوی است! [که در فارسی به دریبل دوطرفه گفته میشود.]
این اصطلاح از دورانی سرچشمه میگیرد که افراد در یک زمین زراعی گاوهای سرگردان را دقیقا به همین روش دریبل میکردند! یا مثلا وقتی بازیکن توپ را به کنج دروازه شلیک میکند، از اصطلاح onde a coruja dorme که بهمعنای «همونجا که جغد میخوابه» است استفاده میکنند.
یک شیوه بهخصوص در ضربه زدن به توپ که به آن حالت شناور میدهد در برزیل به folha seca یا «برگ خشکشده» مشهور است. این عبارتها، که در آغاز دوران همهگیری فوتبال در برزیل ابداع شدهاند، ریشه در زبان و تجربههای تاریخی این کشور دارند. فوتسال نیز از احساس نیاز برای یافتن فضایی مناسب برای بازی کردن شکل گرفت.
در فوتسال، توپ عموما کوچک و سنگینتر بوده و زمین بازی نیز سفتتر است. کوچکتر بودن زمین نیز موجب میشود فضا و زمان برای فعالیت بازیکنان محدودتر شود. بههمین دلیل است که چهرههای افسانهای فوتبال برزیل بابت کنترل استثناییشان روی توپ مشهور هستند.
این مسئله دقیقا درمورد گابریل مارتینلی نیز صدق میکند. اوایل سال گذشته او در مصاحبه با ساکر بایبل گفت: «من برخلاف چیزی که درمورد بسیاری از بازیکنان شنیدهاید، چندان در خیابانها فوتبال بازی نکردهام، چراکه در نزدیک خانهمان که آکادمی فوتسال وجود داشت.»
از همان اول برای هر بینندهای مشخص میشود که بازی مارتینلی در سالن شکل گرفته است. او در نوجوانی در تیم فوتسال کورینتیانس ثبتنام کرد، اما تا زمانی که خانوادهاش به واسطه شغل پدر به شهر کورولوس نقل مکان نکرده و کورینتیانس را به مقصد تیم فوتسال اینوئانو ترک نکند، فوتسال را جدی نمیگرفت.
در مصاحبه با ساکر بایبل، ادامه میدهد: «فوتسال اهمیت ویژهای داشت و موجب شد تواناییام در کنترل و مهارتهای اینچنینی بهتر شود. حتی امروز روی چمن نیز بههمان سبکی که در سالن فوتسال بازی میکردم توپ را کنترل میکنم. گاهی چنین چیزی را در بازی بازیکنان دیگر نیز میبینید. ممکن است از نحوه کنترل بازیکن این حس به شما دست بدهد که «حتما فوتسال هم بازی کرده است.»
بسیاری از ویژگیهای بازی مارتینلی، از جمله نحوه کنترل توپ او، از بازیاش در تیمهای فوتسال شکل گرفته است. طوری که توپ را پیش از استارت زدن در اختیار میگیرد، به سمت مدافعان هجوم میبرد، یا با فاصله گرفتن از مدافع کناری پیشرویش برای خود فضا میسازد، تداعیگر سبک بهخصوصی از بازیست. در فوتسال زمان زیادی برای تمرکز بر جزئیات وجود ندارد، و سبک بازی مارتینلی فاقد چنین پیچیدگیهاییست، و شاید در چشم بسیاری چندان چشمنواز هم نباشد.
یکی دیگر از امضاهای بازیکنان فوتبال یکپا دوپا کردن توپ با سرعت بالاست. ویژگیای که مارتینلی در گلی که مقابل وستهم بهثمر رساند بهخوبی بهنمایش گذاشت. توصیف چنین احساسی با کلمات دشوار است؛ گاهی اوقات که بهثمر رسیدن گلی را از استادیوم به تماشا مینشینید احساس متفاوتی دارد.
ما ناخودآگاه با ریتمها و الگوهای بهخصوصی در زمان حملات احساس آشنایی و راحتی میکنیم، و گاهی اوقات بازیکنی این الگو را برهم میزند. من به همین شکل گل مارتینلی مقابل وستهم را از بررسی میکنم.
در هر دو موقعیت، دروازهبان بابت دریافت گل از فضایی کم و زاویهای بسته مورد انتقاد قرار گرفت. اما تماشای گلها از داخل استادیوم موجب شد نسبت به تمامکنندگی مارتینلی احساس تعجب و شوکه شدن پیدا کنم. مارتینلی اغلب توپ را نیمثانیه پیش از آنچه انتظار دارید به سمت دروازه شلیک میکند، و گویی گامهای او نقطهگذاری شده است و این ناشی از بازی در محیط پرفشار فوتسال است، که در آن هر ربع ثانیه از اهمیت خاصی برخوردار است.
یکی از تکنیکهای رایج در فوتسال جابهجا کردن سریع توپ بین پاها پیش از زدن ضربهای محکم به آن است. گل مارتینلی به وستهم یا پاس گلی که در بازی مقابل برایتون به انکتیا داد مثالهای مناسبی از بین تکنیک هستند. ازآنجا که توپ فوتسال سنگینتر است، بازیکنان باید ضربههای محکمتری به آن بزنند.
گل انکتیا به وستهم روی پاس مارتنیلی
یا گلی که با نوک پا مقابل برایتون بهثمر رساند یادآور حرکات روماریو، یکی از فوتسالیترین بازیکنان برزیلی دهههای گذشته بود. بار دیگر مسئله سنگینی توپ و اهمیت بازی بر روی زمین در سالن فوتسال است که ضربه نوک پا را در آن به تکنیکی مهم تبدیل کرده است.
گل مارتینلی یه برایتون کاملا شبیه گلهایی بود که در سالن فوتسال شاهدشان هستیم. مارتینلی بهندرت کارهای فانتزی با توپ انجام میدهد. هربار که صاحب توپ میشود تنها هدف او نزدیکتر شدن به دروازه حریف تاحد ممکن است.
این ویژگی هم کاملا مطابق فرهنگ این ورزش است؛ غریزه، اقتصادی بودن و صریح بازی کردن جزو عناصر اصلی فوتسال است. به همین خاطر است که مارتینلی بسیاری از ویژگیهای فوتبال تکنیکی و فانتزی که بهطور کلیشهای به بازیکنان برزیلی نسبت داده میشود را در بازی خود ندارد. او یک مهاجم کشنده است که زمان زیادی برای پرداختن به جزئیات زیباییشناختی بازیاش ندارد.
همچینن مواجهه با بازیکنی که حرکات انفجاری، چسبندگی بالا در زمان با به توپ شدن، انجام حرکات ناگهانی بهقصد فریب بازیکن مقابل، و شوت زدن خارج از تمپو برای غافلگیر کردن دروازهبان را در سبک بازیاش دارد برای مدافعان کار بسیاری سختی است. خصوصا وقتی چنین بازیکنی که عادت به وارد کردن توپ به دروازههای بسیار کوچک سالن فوتبال را دارد وارد لیگ برتر بشود، بهثمر رساند گلهای سخت برایش امری عادی خواهد بود.
نویسنده: تیم استیلمن
برگردان: سپهر بهارلوئی
آخرین اخبار آرسنال
جزئیات خبر
به قلم آرمان امیراحمدی
دستهبندی: مقاله
منبع : arseblog.com
بازدید: ۴۲۹ بار
بازی بعدی آرسنال
ولوز
آرسنال
۱۴۰۳/۲/۱ ۲۲:۰۰
بازی قبلی آرسنال
بایرن مونیخ
آرسنال
۱۴۰۳/۱/۲۹ ۲۲:۳۰