از یک فاجعه به سرافرازی رسیدیم

در مورد بازی...

باید بگویم که از یک فاجعه حداقل در برخی زمینه ها به سرفرازی رسیدیم زیرا حداقل در نیمه دوم با عملکردی قابل قبول به بازی برگشتیم. ما هنوز امید داشتیم اما به نظر نمی رسیم که به دور بعدی صعود کنیم. حداقل در نیمه دوم عملکرد فاجعه آمیز نیمه اول خود را کنار گذاشتیم. سپس یک مرتبه بازی 4-4 شد و فکر می کنم که به نظر می رسید که ما برنده بازی خواهیم بود. ردینگ توان زیادی را به کار برد و البته به لحاظ روانی دچار افت شدند و در وقت های اضافی نهایت دستاوردی که آنها می توانستند داشته باشند رفتن بازی به ضربات پنالتی بود. در نیمه دوم ما کاملا راحت به نظر می رسیدیم. ردینگ نیمه اول فوق العاده ای را داشت. من می دانم از دست دادن بازی ای که 4-0 جلو بوده اید چه حسی دارد ، این برای من نیز اتفاق افتاده است. آنها باید به خاطر عملکردشان اعتبار دریفات کنند و خیلی احساس نا امیدی نکنند.

در مورد اینکه آیا پس از 4-0 عقب افتادن فکر می کردید به بازی بازگردید یا خیر...

بله ، وقتی بازی 4-1 شد فکر می کردم می توانیم. ما در نیمه دوم 4-2-4 یا در واقع 4-1-5 ( با 5 مهاجم ) بازی می کردیم چرا که آیزفلد نیز یک هافبک هجومیست. بعد از آن ما شانس های بسیاری خلق کردیم ، من همواره این امید را داشتیم که می توانیم به بازی برگردیم. چندین ضربه ایستگاهی را در اطراف محوطه جریمه حریف داشتیم اما نتوانستیم گلزنی کنیم. وارد 15 دقیقه پایانی که شدیم من فکر کردم که در همین اوقات است که باید گل سوم را بزنیم اما نزدیم. 7 دقیقه مانده به پایان فرصت فوق العاده ای برای گلزنی داشتیم اما استفاده نکردیم بنابراین احساس کردم که دیگر شانسمان کمرنگ شده است. توضیح دادنش واقعا سخت است. موقعی که 4-0 جلو هستید فکر می کنید که بازی را برنده شده اید. موقعی که 4-1 می شود هنوز بر این باورید که برنده بازی هستید. موقعی که 4-2 می شود می فهمید که کار تمام نشده است و پس از آن است که بدون اهمیت داشتن اینکه تا چه اندازه بازیکن خوبی هستید وحشت به جان شما می افتد و این وحشت کل تیم را در بر می گیرد.

در مورد احساسی که بعد از 4-0 عقب افتادن داشتید...

احساس خوبی نداشتم. فقط به این فکر می کردم که برای فرار از این وضعیت چه کارهایی می توانم انجام دهم. شروع کردم به فکر کردن در مورد اینکه در بین دو نیمه چه چیزهایی بگویم. پیدا کردن یک انگیزه و مساله الهام بخش در بین دو نیمه کار سختی نبود زیرا به اندازه کافی مساله برای صحبت وجود داشت. روی هم رفته فقط برای هوادارانمان ناراحت بودم. زیرا زمانی که 2-0 عقب اتفادیم آنها پشت تیم ماندند ، بازی 3-0 شد باز هم پشت تیم ماندند ، بازی 4-0 شد باز هم پشت تیم ماندند. می خواهم امشب به آنها اعتبار بدهم.

در مورد هوادارانی که موقع 4-0 شدن بازی ورزشگاه را ترک کردند...

بله ، به آنها اعتبار کمتری می دهم. اکثر هواداران پشت تیم ماندند و بسیار خوشحالم که در نیمه دوم مزد آن ها را دادیم.

در مورد اینکه در بین دو نیمه چه گفتید...

آن صحبت های بین دو نیمه است. به هر حال دشوار بود که در نیمه دوم بدتر از نیمه اول باشیم!

در مورد اینکه این یکی از بزرگترین پیروزی های شما بود...

شاید ، بله. نمی دانم. آن یکی از انتخاب های برتر من نیست اما ما داشتیم از رقابت ها کنار می رفتیم و نحوه ای که در نیمه اول داشتیم کنار می رفتیم ، یکی از افتخارآمیز ترین لحظات من در این باشگاه نبود. بسیار خوشحالم که با روشی که در نیمه دوم داشتیم واکنش نشان دادیم.