روزهای مدرسه: فرانسیس کوکلن

نام مدرسه: آمبرویز پیر

محل: لاوال

درجه ی سنی مدرسه: 17-15


از دوران مدرسه لذت می بردی؟

بطور کلی بله.


درس مورد علاقه ات در مدرسه چی بود و چرا؟

من ادبیات فرانسوی و زبان انگلیسی را دوست داشتم. در زبان ها خیلی خوب بودم. همچنین آلمانی را هم دوست داشتم.


به چه درس هایی علاقه ی کمتری داشتی؟

همه ی علوم ها ، فیزیک ، ریاضی و چیزهایی مثل آن ها. در این درس ها زیاد خوب نبودم.


معلم مورد علاقه ای داشتی؟ اگر داشتی ، چه چیزی او را خیلی خوب کرده بود؟

معلم زبان انگلیسی ، چون که از درس هایش لذت می بردم. او مونسیور گوبین نام داشت.


هیچ معلمی تو را تشویق کرد تا یک فوتبالیست شوی؟

در واقع ، معلم اقتصاد من را به انجام این کار تشویق کرد اما زمانی که او متوجه شد به آرسنال می روم گفت که برای من بد خواهد شد که بروم چون که فقط یک سال مانده بود تا فارغ التحصیل بشوم. می خواستم دوره ام را تمام کنم اما نمی توانستم فرصت رفتن به آرسنال را از دست بدهم. من فکر می کردم که دوره ام را یک روز تمام خواهم کرد ، شاید وقتی از فوتبال خداحافظی کنم به دانشگاه بروم.

هیچ یک از معلم هایت به تو پیشنهاد کردند که به شغل خاصی بروی؟ چه شغلی را پیشنهاد کردند؟

نه ، نه واقعاً. معلمی بود که در سن 10 سالگی به مادرم گفته بود که هیچ کاری در زندگی ام انجام نخواهم داد. درس هایم در مدرسه خوب بود اما او فکر می کرد من کار را در خیابان ها تمام خواهم کرد.


اکثر دانش آموزان مدرسه ی تو چه باشگاهی را دوست داشتند؟

اکثراً طرفدار مارسی بودند.


خانه ی شما چقدر از مدرسه دور بود و با چه وسیله ای به مدرسه می رفتی؟

با اتوبوس 10 دقیقه دور بود.


در مدرسه یونیفورم می پوشیدی؟ اگر بله ، چگونه بود؟

نه. در فرانسه این را نداریم.


در مدرسه توسط مسئولین بازداشت میشدی؟ می توانی به یاد بیاوری برای چه؟

نه ، من مخفیانه و سری کار می کردم. چیزهایی انجام می دادم اما هیچ وقت گرفته نشدم.

دختری را پشت سایبان دوچرخه بوس کرده ای؟

در سایبان دوچرخه نه. اما وقتی که پنج یا شیش ساله بودم در محل بازی یک اسکلت کوهنوردی وجود داشت. دختری را که هفت سال داشت برای بوس آن جا ملاقات کردم. بخش جالب قضیه این است که همسرم همان دختر را دو سال پیش ملاقات کرده بود.


آیا تا به حال بازی در مدرسه را به نتایج پایان سال ترجیح داده ای؟

نه ، این کار را نکرده ام.


هیچ سفر مدرسه ای را به خاطر داری؟

یک سفر خوب به جرسی داشتیم اما من آن را از دست دادم چون مریض بودم. اما به یاد دارم که یک بار برای خاطرات دوران جنگ به آلمان رفتیم.


در مدرسه عضو چه باشگاهی بودی؟ (به حز فوتبال)

مقداری تنیس بازی می کردم.


تیم فوتبال مدرسه ی شما چقدر خوب بود؟

بله ، بسیار محبوب بود.


ترجیح می دادی در زمین بازی کدام فوتبالیست باشی؟

بعد از 1998 همه ترجیح می دادند زیدان باشند. وقتی که 8 یا 9 ساله بودم ، برای کریسمس لباس آرسنال را گرفتم. لباس SEGA ی قدیمی بود ، با اسم خودم در پشتش. هنوز آن را دارم.


می توانی به ما بگویی که چه چیزی را در مدرسه یاد گرفته ای و هنوز آن را به یاد داری؟

بله ، من در آن جا احترام را یاد گرفتم.


ورزش محبوب تو در مدرسه بجز فوتبال چی بود؟

تنیس ، قبل از فوتبال آن را انجام می دادم. همچنین فوتسال هم بازی می کردم. بعضی شب ها تا نیمه شب بازی می کردم.

بهترین دوستت در مدرسه چه کسی بود؟

پسر عمو/عمه ی من بهترین دوستم بود. اسمش ماروین جوزف بود.


هنوز هم با کسی از دوستان دوران مدرسه ات در ارتباط هستی؟

بله ، تعدادی از آن ها.


وقتی برای آخرین بار مدرسه را ترک کردی ، خوشحال بودی یا ناراحت ، چرا؟

بسیار ناراحت بودم. روزهای مدرسه بهترین دوران است. وقتی که آن جا را ترک می کنید می فهمید. به برادرم که 15 سال دارد این را گفتم اما او به من گفت: "داری درباره ی چه چیزی حرف می زنی؟". ناراحت بودم که شهر را ترک کرده و به کشور جدیدی آمده ام ، سخت است. بدترین چیز این بود که زمانی که به انگلستان آمدم فکر می کردم انگلیسی ام خیلی خوب است اما زبان مدرسه برای حرف زدن اصلاً مناسب نیست.


آخرین باری که به مدرسه ات برگشتی ، کی بود؟

خیلی بعد از این که به آرسنال پیوستم نبود. نیاز داشتم که سریع برگردم. مطمئن نیستم که آن ها من را به یاد بیاورند. نمی دانم که آیا کادر آن جا همان کادر قبلی است.