- خانه
- بلاگ آرسنال
- محلول آرسنال
- عشق سرمربی بودن
در اينجا سوالاتي مطرح است.
1-آيا در آسيا مربي داريم؟
2-آيا در آسيا مدرس داريم؟
3-چه برنامه کاربردي براي توسعه توان مربيگري در آسيا در سي سا ل گذشته در اين زمينه داشته ايم؟
4-آيا برنامه ها کارآمد بوده است؟
ماجرا به آوريل 2001 برميگردد.زمانيکه جهت شرکت در اولين دوره مربيکري حرفه اي آسيا به کشور مالزي رفته بودم. در آنجا توانستم از نزديک با A.F.C بيشتر آشنا شوم ازچگونگي و کيفيت کار و اشخاصي که در آنجا کار مي کنند.
نماي اوليه همه چيز بسيار منظم زيبا و پررونق نشان ميداد.من سعي کردم تمرکزخود را روي بخش آموزش قرار دهم و ازروند کارها با اطلاع شوم.در آن سال به نتايجي رسيدم و حالا فکر مي کنم مي توانيم در اين مورد صحبت کنيم.
در حا ل حاضر مسابقات مقدماتي جام جهاني فوتبال در جريان است.تعداد هشت تيم به مرحله نهايي رسيده اند.اگر به نيمکت اين تيمها نگاه کنيم مي بينيم که هفت تيم مربي غير آسيايي و تنها تيم کره شمالي مربي آسيايي دارد که يقينا آنهم بعلت کمبود بضاعت مالي در نزد اين کشور است.اگر تيمهاي مطرح آسيا را به جز اين هشت تيم هم ببينيم معلوم است که تمامي کشورهاي عربي مربي غير آسيايي دارند و همينطور کشورهاي شرق آسيا مثل تايلند – مالزي-سنگاپور و ...... .
چند مربي آسيايي مي شناسيد که توانسته باشد در کشورهاي ديگر يا قاره هاي ديگر کار مربيگري کند؟
پس ما به يک نتيجه فاجعه آميز مي رسيم: اينکه " در آسيا مربي نداريم". چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در آخرين سميناري که ماه گذشته جهت مدرسان A.F.C در مالزي برگزار شد آقاي بن همام جمله اي را گفت که جاي تعمق بسيار دارد ايشان گفت: "کيفيت مربيان بستگي به کيفيت مدرسان دارد." اگر به اين جمله با ديد عميقي نگاه کنيم بايد بگوئيم که کنفدراسيون فوتبال آسيا در سي سال گذشته در اين زمينه چه کرده است؟
تا آنجا که من ميدانم حدود سي سال است که بخش آموزش A.F.C. تحت تسلط مدرسان مالزي است.پس چطور مسئولين A.F.C و F,I.F.A به اين مسئله مهم توجه نمي کنند که چرا بعد از گذشت اين همه سال ما در آسيا مربي نداريم؟ بطوريکه هر کشور آسيايي سعي مي کند از کشورهاي غير آسيايي(حتي آفريقا) مربي بياورد.حتي وقتي به مسابقات مقدماتي جام جهاني 2002هم بنگريم پنج کشور برتر آسيا هيچکدام مربي آسيايي نداشته اند.در مسابقات جام جهاني 2002 هم هيچکدام از چهار کشور آسيايي مربي آسيايي نداشته اند.
نتيجه گيري دراين بين بسيار ساده است:
1-هيچ برنامه ريزي مدت دار و هدفمندي در زمينه توسعه نيروي انساني در بخش مربيگري در A.F.C. نداشته ايم.
2-ميزان سرمايه گذاري در اين بخش در سي سال گذشته يا خوب نبوده يا به هدر رفته است.
3-قطعا مدرسان خوبي هم در آسيا نداريم.چون مي گوئيم که "کيفيت مربيان بستگي به کيفيت مدرسان دارد".
اگر به کشور خودمان نگاهي بياندازيم روزي يک مدرس آلماني بنام آقاي دتمار کرامر به ايران مي آيد .او حدود سه ماه در ايران کار مي کند.حاصل کار او تربيت مربياني بود که حدود سي سال فوتبال ايران را هدايت کرده و پيشرفت دادند و حتي در حال حاضر هم چند نفر از همان کلاس هنوز مشغول کار هستند.بسياري از موفقيتهاي فوتبال ما در سي سال گذشته حاصل زحمات شاگردان همين آقاي کرامر هستند.پس قبول مي کنيم که "کيفيت مربيان بستگي به کيفيت مدرسان دارد".
اما چگونه است که مدرس خوبي هم در آسيا نداريم؟به شرايط مدرسان A.F.C دقت کنيد.مهمترين فاکتوري که در اولويت اول قرار دارد دانستن زبان انگليسي براي مدرسان است.اين در حالي است که هر مدرسي به هر کشوري مي رودآنجا مترجم دارد يعني آنها به زبان انکليسي تدريس مي کنند ولي يک مترجم آنرا به زبان مردم همان کشور برمي کرداند.
وقتي اولويت اول زبان انگليسي است بنا بر اين قابليتهاي تخصصي در اولويتهاي بعدي قرار مي گيرد و مشکل از همين جا شروع مي شود.
البته ما نمي توانيم بگوئيم که براي يک مربي يا يک مدرس لازم نيست که زبان انگليسي بداند بلکه مي گوئيم بسيار هم مهم است.ولي مي گوئيم اگر اين مسئله مانع پيشرفت است پس چرا قوانيني در اين زمينه وضع نمي شود که مربيان و مدرسان کشورهاي عضورامجبور کند که زبان انگليسي را فرا بگيرند. مثل قانوني که براي داوران است.ما ميتوانيم بگوئيم هر کس در هر کشور آسيايي در کلاسهاي A.F.C. شرکت ميکند بايد تمام امتحانات
کنفرانسها و کوچينگ هاي خود را به زبان انگليسي بدهد و موظف کنيم که کلاسها در هر کشوري به زبان انگليسي و بدون مترجم برگزار شود.
فکر مي کنيد مشکل اين طرح تا چه مدت است؟
حدود دو سال پيش پيشنهادي به کميته آموزش وقت دادم مبني بر اينکه هر مربي که در کلاس “C” شرکت مي کند از مجموع سه کوچينگ خود يکي و در کلاس “B” دو کوچينگ و در کلاس ”A” سه کوچينگ و کنفرانس حود را به زبان انگليسي بدهند. بدين ترتيب ما طيف وسيعي از مربيان جوان را مجبور به يا دگيري انگليسي مي کنيم ولازم نيست که سي سال همچنان با يک مشکل زندگي کرده و از آن لطمه ببينيم.
بايد بپذيريم که سطح مربيگري در آسيا به هيچ وجه مطلوب نيست و دلايل آنرا هم ياد آور شديم.اگر بخواهيم در اين زمينه دنباله روي برنامه هاي A.F.C. باشيم سالهاي آينده را نيز از دست خواهيم داد ژاپنيها از حدود سه سال پيش و کره ايها از يک سال پيش برنامه هاي آموزشي خود را جدا از برنامه هاي A.F.C طراحي و اجرا کردند و به حتم در آيندهاي نزديک از ساير کشورهاي آسيايي پيشي خواهند گرفت.بنابراين بهتر است ما هم بيش از اين فرصت را از دست ندهيم.
در اين خصوص پيشنهاداتي دارم:
1-فدراسيون فوتبال مکان مناسب و ثابتي را به کميته آموزش اختصاص دهد.
2-بودجه آموزش از بودجه فدراسيون جدا شود.
3-برنامه هاي توسعه مربيگري در کشور را با توجه به شرايط مربيگري در کشور خودمان طراحي و تدوين کنيم.
4-به جاي هزينه براي مربي خارجي رويکرد منطقي به آوردن مدرسان خوب خارجي داشنه باشيم.
5-مجموعه مدرسان خود را با واقعيتهاي موجود در فوتبال کشور آشنا کنيم.
6-سر فصلهاي دوره هاي مربيگري نياز به باز نگري عميق دارد.
7-مربيان قديمي خود را که هنوز هم علاقه بکار دارند تشويق به تدريس کنيم و براي آنها دوره هاي مخصوص تدريس طراحي کنيم.
8-مدرسان جوان را تشويق به کار مربيگري کنيم و در اين زمينه به آنها کمک کنيم.
9-کميته اي از مدرسان انتخاب کنيم که در طول سال فعاليت کليه مربيان را زير نظر گرفته و آنها را ارزيابي و طبقه بندي نمايند.
10-در صورتيکه نمي خواهيم از مزاياي همکاري با کنفدراسيون محروم شويم ميتوانيم طرحي تهيه کنيم که برنامه هاي آموزشي خود را به موازات برنامه هاي A.F.C. اجرا کنيم در اين خصوص پيشنهادمي کنم سيکل برگزاري دوره ها را تغيير دهيم بطوريکه يک مربي براي اينکه به مدرک A-LICENCE برسدحداقل به دوازده سال زمان نياز داشته باشد.چه در آنصورت مجبور است حدود پانزده سال با مطالعه و به روز پيش برود.
بدين شکل که:
1-کلاس درجه سه فدراسيون فوتبال ايران
2-کلاس C A.F.C.
3-کلاس درجه دو فدراسيون فوتبال ايران
4-کلاس B A.F.C.
5-کلاس درجه يک فدراسيون فوتبال ايران
6-کلاس A A.F.C.
7-کلاس ويزه حرفه اي فدراسيون فوتبال ايران
8-کلاس حرفه اي PRO A.F.C.---U.E.F.A.
در بين هر کدام از اين کلاسها يک فاصله زماني دو ساله را بصورت کاملا فعال قائل باشيم.بنابراين يک دوره بيست ساله کاملا فعال و به روز را طراحي کرده ايم.
در آينده در زمينه مربيگري در ايران بيشتر خواهيم گفت.
مجید جلالی
پ.ن: کی دوست داره تو این جاده گام برداره؟(همه نظر بدن جالب میشه)
1-آيا در آسيا مربي داريم؟
2-آيا در آسيا مدرس داريم؟
3-چه برنامه کاربردي براي توسعه توان مربيگري در آسيا در سي سا ل گذشته در اين زمينه داشته ايم؟
4-آيا برنامه ها کارآمد بوده است؟
ماجرا به آوريل 2001 برميگردد.زمانيکه جهت شرکت در اولين دوره مربيکري حرفه اي آسيا به کشور مالزي رفته بودم. در آنجا توانستم از نزديک با A.F.C بيشتر آشنا شوم ازچگونگي و کيفيت کار و اشخاصي که در آنجا کار مي کنند.
نماي اوليه همه چيز بسيار منظم زيبا و پررونق نشان ميداد.من سعي کردم تمرکزخود را روي بخش آموزش قرار دهم و ازروند کارها با اطلاع شوم.در آن سال به نتايجي رسيدم و حالا فکر مي کنم مي توانيم در اين مورد صحبت کنيم.
در حا ل حاضر مسابقات مقدماتي جام جهاني فوتبال در جريان است.تعداد هشت تيم به مرحله نهايي رسيده اند.اگر به نيمکت اين تيمها نگاه کنيم مي بينيم که هفت تيم مربي غير آسيايي و تنها تيم کره شمالي مربي آسيايي دارد که يقينا آنهم بعلت کمبود بضاعت مالي در نزد اين کشور است.اگر تيمهاي مطرح آسيا را به جز اين هشت تيم هم ببينيم معلوم است که تمامي کشورهاي عربي مربي غير آسيايي دارند و همينطور کشورهاي شرق آسيا مثل تايلند – مالزي-سنگاپور و ...... .
چند مربي آسيايي مي شناسيد که توانسته باشد در کشورهاي ديگر يا قاره هاي ديگر کار مربيگري کند؟
پس ما به يک نتيجه فاجعه آميز مي رسيم: اينکه " در آسيا مربي نداريم". چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در آخرين سميناري که ماه گذشته جهت مدرسان A.F.C در مالزي برگزار شد آقاي بن همام جمله اي را گفت که جاي تعمق بسيار دارد ايشان گفت: "کيفيت مربيان بستگي به کيفيت مدرسان دارد." اگر به اين جمله با ديد عميقي نگاه کنيم بايد بگوئيم که کنفدراسيون فوتبال آسيا در سي سال گذشته در اين زمينه چه کرده است؟
تا آنجا که من ميدانم حدود سي سال است که بخش آموزش A.F.C. تحت تسلط مدرسان مالزي است.پس چطور مسئولين A.F.C و F,I.F.A به اين مسئله مهم توجه نمي کنند که چرا بعد از گذشت اين همه سال ما در آسيا مربي نداريم؟ بطوريکه هر کشور آسيايي سعي مي کند از کشورهاي غير آسيايي(حتي آفريقا) مربي بياورد.حتي وقتي به مسابقات مقدماتي جام جهاني 2002هم بنگريم پنج کشور برتر آسيا هيچکدام مربي آسيايي نداشته اند.در مسابقات جام جهاني 2002 هم هيچکدام از چهار کشور آسيايي مربي آسيايي نداشته اند.
نتيجه گيري دراين بين بسيار ساده است:
1-هيچ برنامه ريزي مدت دار و هدفمندي در زمينه توسعه نيروي انساني در بخش مربيگري در A.F.C. نداشته ايم.
2-ميزان سرمايه گذاري در اين بخش در سي سال گذشته يا خوب نبوده يا به هدر رفته است.
3-قطعا مدرسان خوبي هم در آسيا نداريم.چون مي گوئيم که "کيفيت مربيان بستگي به کيفيت مدرسان دارد".
اگر به کشور خودمان نگاهي بياندازيم روزي يک مدرس آلماني بنام آقاي دتمار کرامر به ايران مي آيد .او حدود سه ماه در ايران کار مي کند.حاصل کار او تربيت مربياني بود که حدود سي سال فوتبال ايران را هدايت کرده و پيشرفت دادند و حتي در حال حاضر هم چند نفر از همان کلاس هنوز مشغول کار هستند.بسياري از موفقيتهاي فوتبال ما در سي سال گذشته حاصل زحمات شاگردان همين آقاي کرامر هستند.پس قبول مي کنيم که "کيفيت مربيان بستگي به کيفيت مدرسان دارد".
اما چگونه است که مدرس خوبي هم در آسيا نداريم؟به شرايط مدرسان A.F.C دقت کنيد.مهمترين فاکتوري که در اولويت اول قرار دارد دانستن زبان انگليسي براي مدرسان است.اين در حالي است که هر مدرسي به هر کشوري مي رودآنجا مترجم دارد يعني آنها به زبان انکليسي تدريس مي کنند ولي يک مترجم آنرا به زبان مردم همان کشور برمي کرداند.
وقتي اولويت اول زبان انگليسي است بنا بر اين قابليتهاي تخصصي در اولويتهاي بعدي قرار مي گيرد و مشکل از همين جا شروع مي شود.
البته ما نمي توانيم بگوئيم که براي يک مربي يا يک مدرس لازم نيست که زبان انگليسي بداند بلکه مي گوئيم بسيار هم مهم است.ولي مي گوئيم اگر اين مسئله مانع پيشرفت است پس چرا قوانيني در اين زمينه وضع نمي شود که مربيان و مدرسان کشورهاي عضورامجبور کند که زبان انگليسي را فرا بگيرند. مثل قانوني که براي داوران است.ما ميتوانيم بگوئيم هر کس در هر کشور آسيايي در کلاسهاي A.F.C. شرکت ميکند بايد تمام امتحانات
کنفرانسها و کوچينگ هاي خود را به زبان انگليسي بدهد و موظف کنيم که کلاسها در هر کشوري به زبان انگليسي و بدون مترجم برگزار شود.
فکر مي کنيد مشکل اين طرح تا چه مدت است؟
حدود دو سال پيش پيشنهادي به کميته آموزش وقت دادم مبني بر اينکه هر مربي که در کلاس “C” شرکت مي کند از مجموع سه کوچينگ خود يکي و در کلاس “B” دو کوچينگ و در کلاس ”A” سه کوچينگ و کنفرانس حود را به زبان انگليسي بدهند. بدين ترتيب ما طيف وسيعي از مربيان جوان را مجبور به يا دگيري انگليسي مي کنيم ولازم نيست که سي سال همچنان با يک مشکل زندگي کرده و از آن لطمه ببينيم.
بايد بپذيريم که سطح مربيگري در آسيا به هيچ وجه مطلوب نيست و دلايل آنرا هم ياد آور شديم.اگر بخواهيم در اين زمينه دنباله روي برنامه هاي A.F.C. باشيم سالهاي آينده را نيز از دست خواهيم داد ژاپنيها از حدود سه سال پيش و کره ايها از يک سال پيش برنامه هاي آموزشي خود را جدا از برنامه هاي A.F.C طراحي و اجرا کردند و به حتم در آيندهاي نزديک از ساير کشورهاي آسيايي پيشي خواهند گرفت.بنابراين بهتر است ما هم بيش از اين فرصت را از دست ندهيم.
در اين خصوص پيشنهاداتي دارم:
1-فدراسيون فوتبال مکان مناسب و ثابتي را به کميته آموزش اختصاص دهد.
2-بودجه آموزش از بودجه فدراسيون جدا شود.
3-برنامه هاي توسعه مربيگري در کشور را با توجه به شرايط مربيگري در کشور خودمان طراحي و تدوين کنيم.
4-به جاي هزينه براي مربي خارجي رويکرد منطقي به آوردن مدرسان خوب خارجي داشنه باشيم.
5-مجموعه مدرسان خود را با واقعيتهاي موجود در فوتبال کشور آشنا کنيم.
6-سر فصلهاي دوره هاي مربيگري نياز به باز نگري عميق دارد.
7-مربيان قديمي خود را که هنوز هم علاقه بکار دارند تشويق به تدريس کنيم و براي آنها دوره هاي مخصوص تدريس طراحي کنيم.
8-مدرسان جوان را تشويق به کار مربيگري کنيم و در اين زمينه به آنها کمک کنيم.
9-کميته اي از مدرسان انتخاب کنيم که در طول سال فعاليت کليه مربيان را زير نظر گرفته و آنها را ارزيابي و طبقه بندي نمايند.
10-در صورتيکه نمي خواهيم از مزاياي همکاري با کنفدراسيون محروم شويم ميتوانيم طرحي تهيه کنيم که برنامه هاي آموزشي خود را به موازات برنامه هاي A.F.C. اجرا کنيم در اين خصوص پيشنهادمي کنم سيکل برگزاري دوره ها را تغيير دهيم بطوريکه يک مربي براي اينکه به مدرک A-LICENCE برسدحداقل به دوازده سال زمان نياز داشته باشد.چه در آنصورت مجبور است حدود پانزده سال با مطالعه و به روز پيش برود.
بدين شکل که:
1-کلاس درجه سه فدراسيون فوتبال ايران
2-کلاس C A.F.C.
3-کلاس درجه دو فدراسيون فوتبال ايران
4-کلاس B A.F.C.
5-کلاس درجه يک فدراسيون فوتبال ايران
6-کلاس A A.F.C.
7-کلاس ويزه حرفه اي فدراسيون فوتبال ايران
8-کلاس حرفه اي PRO A.F.C.---U.E.F.A.
در بين هر کدام از اين کلاسها يک فاصله زماني دو ساله را بصورت کاملا فعال قائل باشيم.بنابراين يک دوره بيست ساله کاملا فعال و به روز را طراحي کرده ايم.
در آينده در زمينه مربيگري در ايران بيشتر خواهيم گفت.
مجید جلالی
پ.ن: کی دوست داره تو این جاده گام برداره؟(همه نظر بدن جالب میشه)
آخرین اخبار آرسنال
جزئیات بلاگ
محلول آرسنال
فرهادم تا آخر عمر توپچی هستم لیسانسیه شیمی فقط به تیم ایمان داشته باشید رستم دستان نگهدارتون
تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۲/۱۸بازدید پست : ۱,۳۱۲ بار
کل بازدید: ۲۳۵,۳۸۷ بار
بازی بعدی آرسنال
اسپورتینگ لیسبون
VS
آرسنال
۱۴۰۳/۹/۶ ۲۳:۳۰
بازی قبلی آرسنال
آرسنال
3
-
0
ناتینگهام فارست
۱۴۰۳/۹/۳ ۱۸:۳۰