- خانه
- بلاگ آرسنال
- فقط آرسنال
- برخاستن راست از دنده ی چپ
گویی این روزها سرمایه داری و چپ اندیشی با هم چنان آمیخته شده است که کسی یارای تشخیصش را ندارد.
بارسا
که سمبلی از کاتالانیسم و ماتریالیسم شبه روشنفکری بود که دغدغه هایش
جملگی مستضعف محور و فقیر نواز بود، امروز بر کوس کاپیتالیسمی میکوبد با
سرشتش در تضاد است.
و پلاتینی که نیز این روزها جاده صاف کن بازگشت آن
ایدئولوژی مرده است و البته از خودشیفتگان فرانسوی بیش از این انتظار نیست.
سوسیالیسم سالهاست که تابوتش تشییع شده است و حتی اگر مومیایی اش نیز
میکردند امروز جز خاک، ته مانده ای نداشت؛ ولی آنتی جنتلمنی چون پلاتینی
تازه فیلش یاد هندوستان کرده است و فریادش را بلند میکند و یورو را میخواهد
به سراسر اروپا گسترش دهد و لیگ قهرمانان را ۶۴ تیمی کند تا شاید به خیال
خامش دغدغه های شبه کمونیستی اش را جامه ی عمل بپوشاند که البته سرابی نیست
نه
آنکه بخواهم سرمایه داری عریانی که امروز در پاری سن ژرمن و منچستر سیتی
رواج پیدا کرده است را ستایش کنم؛ هرگز. ولی این سوسیالیسم بازی ها دوره اش
به سر آمده است و خریداری ندارد.
از این جا به بعد به قلم مرتضی یاسری نیا
فوتبال
مانند سیاست، بازیگران و بازی های متغیری دارد. ورزشی که برای جلب نظر
توده ها خلق شد، با هر وزش و میل بازیگردان هایش، سمت و سویی کلی عوض کرد.
زمانی،
توازن سرمایه و برابری نسبی ثروت، به تیم هایی مانند ناتینگهام فارست هم
اجازه قهرمانی در بالاترین سطح رقابت های باشگاهی اروپا را می داد اما
انگار از وقتی برادربزرگ تر (سیاست) دندان به ظاهر لق برابری و سوسیالیسم
را کشید و شوروی به عنوان مظهر شعار برابری، به خاطره ها پیوست، فوتبال هم
کم کم طبقه بندی شد. این چرخش هرچند نامحسوس، وقتی با حضور گسترده سیاست
پیشه های عمدتا دست راستی مانند برلوسکونی همراه شد به افسانه گردنکشی تیم
های بدون سرمایه پایان داد.
جام به تیم های تحت رهبری برلوسکونی ها
می رسید و البته پول هم… کاپیتالیسم پا روی خرخره خاطرات دورانی گذاشت که
فوتبال برای همه بود. ملیت، تفاوتی ایجاد نمی کرد. اگر پول داشتی، می
توانستی تنی به آب بزنی و در این شرایط چقدر خوب موزیک فولکورعربی نواخته
شده توسط دارودسته شیخ منصور (مالک میلیاردر فعلی منچسترسیتی) کنار سمفونی
قدرت پرس (ساختمان ساز سابق مادرید و رییس فعلی ابرتیم رئال مادرید) نشست.
بارسایی هم که قبلا، قلبا تحت هیچ شرایطی نمی خواست لباس به زعم خودش
«مقدس»کاتالان ها را آلوده به آرم های تبلیغاتی کند، حالابا آرم یک شرکت
هوایی قطری (همان کشوری که یک جام جهانی را خرید!) تک نواز کنسرت فوتبال
اروپاست و از عینیت سوسیالیستی نهفته در مجسمه معروف شهر، به کاپیتالیسم
فوتبال رجعت کرده است.
رهبر این ارکستر کاپیتال، میشل پلاتینی است:
همانی که ذوق سوسیال، او را از هول حق پخش مساوی به دیگی انداخت که قرار
بود در آن سهم لیتوانی وانگلیس برابر باشد. از ایده مسخره برابری سهمیه ها
بین قدرت های بزرگ و کوچک تا تصویب طرح قابل احترام فیرپلی اقتصادی،
پلاتینی برند خودش را به رخ کشیده است: چپ ترین و شاید عدالت محورترین رییس
تاریخ فوتبال اروپا!
همین دو روز پیش در هجمه اخبار مربوط به لو
رفتن تبانی گسترده در فوتبال اروپا و ساخت و پاخت فرانسه، قطر و فیفا برای
انتخاب کشور آسیایی به عنوان میزبان جام جهانی ۲۰۲۲، اتحادیه فوتبال انگلیس
طرح جدید فیرپلی اقتصادی در این فوتبال و این کشوررا به تصویب رساند تا
دیگر به اصطلاح سهم شیر از آن سیتی نباشد.
شاید در نظر گرفتن
هنجارهایی در رابطه با مخارج تیم ها، فوتبال اروپا را از ورطه فعلی نجات
دهد: فوتبالی که متاثر از اقتصاد نیمه آشفته اروپا، تنها رئال، بارسا، سیتی
و چلسی را در حال خرید می بینند. بقیه باید مانند بچه های بی پول و عاشق،
با حسرت، بینی خود را به شیشه مغازه یی بچسبانند که در آن شیخ منصور، پرس،
ابراموویچ و راسل همه پول هایشان را به پای حکم دل خود ریخته اند.
توزیع
عادلانه سرمایه هر چند شاید فضای موجود را تلطیف کند اما بی گمان درنهایت
باز هم تفکرات، به رفتارها سمت و سو می دهد. معمولامالکان ثروتمند حاشیه
خلیج فارس از نوعی نزدیک بینی خاص رنج می برند. آنها ترجیح می دهند از همان
ابتدا پای ستاره های گرانقیمت را به تیم شان باز کنند و بازدهی برای
صاحبان این نوع تفکر، چیزی بیش از برآیند نتایج یک فصل نیست اما مدل رفتار
روسای امریکایی لیورپول، متفاوت است. آنها ابتدا به اصول و ریشه می پردازند
و تنها در صورت نیاز خرید می کنند: شاید هم حل شدن در تفکر فوتبالی رایج
در باشگاه هایی مانند لیورپول و منچستریونایتد، به موقع ترمز آنها را می
کشد.
باشگاه های بزرگ جزیره برمبنای تفکر خاص خود پیش می روند. این
روسا هستند که در سیستم باشگاه حل می شوند، نه برعکس: اتفاقی که البته برای
سیتی رخ نداد. فرهنگ فوتبالی هر کشور هم در رفتار اقتصادی روسای هر باشگاه
تاثیر می گذارد. سکونشینان برنابئو بنا بر خاصیت ویترینی باشگاهشان، ویروس
نتیجه گرایی صرف دارند. یک پیروزی بزرگ درال کلاسیکو، مورینیو را درچشم
آنها به یک بت تبدیل می کند و اگر روزی با وجود بازی خوب، دو بار متوالی
شکست بخورند، سکوها علیه مربی بسیج می شود. پرس هم چاره یی غیر از بله گفتن
به سنت باشگاه ندارد. افکار متشنج روی سکوهای لالیگا نتیجه اتفاق مشابه در
لایه های ریاست هر باشگاه است و هیچ قانونی هم نمی تواند روسا را از
رقصیدن به ساز سکوها بازدارد، انگار!
آخرین اخبار آرسنال
جزئیات بلاگ
فقط آرسنال
در اینجا فقط منطق حاکم است . منطق ما این است که ما مجازی نیستیم ، ما حقیقتی هستیم انکار ناپذیر چون روح داریم و تاثیرگذاریم ، تاثیرگذار برقلب یکدیگر . خوش آمدید<br>arsentus.blogsky.com تبعیدگاه امپراتور آرسنتوس...
تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۲۲بازدید پست : ۲,۲۲۰ بار
کل بازدید: ۵۰,۸۷۳ بار
بازی بعدی آرسنال
آرسنال
ناتینگهام فارست
۱۴۰۳/۹/۳ ۱۸:۳۰
بازی قبلی آرسنال
چلسی
آرسنال
۱۴۰۳/۸/۲۰ ۲۰:۰۰