- خانه
- بلاگ آرسنال
- Ice Man
- ملاقات حضوری با خدا - بخش آخر
برگکمپ با اين که که قادر متعال آرسنال هست ياغي نشده. با فروتني، به خودش اجازه نميده که از کارهاش تعريف کنه. هيچوقت در بهترين لحظاتي که در حمله داشته توقف نکرده و بيشتر در مورد لحظه هايي که از دست داده فکر ميکنه.
- «فکر ميکنم بيشتر از لحظاتي که گل هاي زيبا بزنين، شانس هايي که از دست داديد مهمه. اون لحظه تا چند روز در ذهنتون باقي ميمونه، و البته خوشبختانه بازي بعد خيلي خيلي زود فرا ميرسه. اما مسئله اينجاست که ميتوني به بازي ادامه بدي و اون لحظه تلخ رو فرامومش کني؟»
موقعي که داشتم اين مصاحبه رو انجام ميدادم، آرسنال دو جام (ليگ برتر و FA کاپ) رو به رقيب ديرينه خودش يعني منچستر واگذار کرده بود و دنيس در مورد اين مسئله بسيار به هم ريخته بود. تو ماه آپريل، تو استاديوم ويلا پارک در مرحله نيمه نهايي FA کاپ، اگه اون پنالتي که توسط فيليپ نويل بر روي ري پاورلر انجام شده بود به گل تبديل مي شد، تاريخ فوتبال انگليس تغيير مي کرد. (دنيس برگکمپ پنالتي رو زد سمت چپ اشمايکل، پيتر اشمايکل هم توپ رو گرفت، يکي از مذخرف ترين صحنه هاي زندگيم بود.) يونايتد نمي تونست هر سه جام رو ببره و خدا ميدونه تاثيرات رواني اون بازي ميتونست اجازه قهرماني تو ليگ قهرمانان و ليگ برتر به منچستري ها بده؟ برگکمپ پنالتي رو خراب کرد و تو همون نيمه اول وقت هاي تلف شده بود که رايان گيگز گل دوم رو زد تا بعد از اتمام وقت هاي اضافي منچستري ها برنده ي بازي بشن.
- «من خيلي از خودم بابت خراب کردن اون پنالتي نارحت بودم. اما در نهايت که فکر ميکنم ميبينم که من خيلي هم ضربه رو بد نزدم بلکه اون واکنش، واکنش خوبي بود. اما، خب آره بايد پنالتي رو گل کني. نميدونم چجوري اون اتفاق افتاد. شايد بخشي از اعتماد به نفس باشه. تو بعضي از قسمتهاي بازي، وقتي در شرايط بدني خوبي نباشي، شروع ميکني به فکر کردن در مورد اون موضوع. شايد فقط يکم قدرتش رو نداشتي که گلش کني»
با وجود اينکه در گرداگرد هايبوري در تمامي روزهاي بازي تعداد بسيار زيادي پيراهن پيدا ميشه که پشتش نوشته «10 خدا» (GOD 10)، برگکمپ معتقده که مهاجمين بيشتر از مابقي بازيکنان در معرض فنا شدن (از یاد رفتن) قرار دارن.
- «فکر ميکنم که همه متوجه ميشن که يه بازيکن نميتونه 10 ماه رو فرم باشه؛ اما اين خيلي خيلي سخته، چون هرکاري که ما مهاجمين انجام ميديم يا همه چي هست يا هيچي نيست. وقتي رو فرم نباشي هيچي نيستي. وقتي روفرم باشي ميدوني دروازه کجاست، گلر کجاست، مدافع ها کجان؛ اما وقتي رو فرم نيستي، مجبوري بيشتر دور و ورت رو نگاه کني و اين يعني که مدت بيشتري بايد توپ رو کنترل کني. اون يک يا دو ثانيهست اما ميتونه سرنوشت يه بازي رو مشخص کنه.
- به چنين بازيکني نگاه ميکنين و ميگين يا مسيح، اون امروز افتضاحه؛ اما يه هافبک يا مدافع حتي اگه رو فرم نباشن هم ميتونن کارشون رو انجام بدن و يه بازي خوب داشته باشن.»
اگه بخوايم قبول کنيم که برگکمپ هم فناپذير هست، اين بايد بهمون کمک کنه که اون هم روي زمين بدون اشتباه نيست. همبازي اون متيو آپسون بعد ها در مورد دنيس بهم گفت: «چيزي که مردم متوجه نشدن شم گلزني دنيس هست. (Aggression درواقع به معناي خشونت و با استحکام کاري را انجام دادن هست. در اينجا هم منظور تلاش براي گل زدن همراه با استفاده از قدرت بدني و استفاده از اعضاي بدن در حين حرکاته) اون بازيکن بسيار تهاجمي و پرشور براي بردن هست.» که گاهي اوقات همراه ميشه با استفاده از آرنج و يا ول کردن پاها. برگکمپ اين قابليت رو از کنار اسطوره اي به نام مارکو فن باستن به دست آورده، استاد حرکاتي مانند حرکت کردن روي انگشتان پا، ضربات گمراه کننده به توپ و استفاده به موقع از مچ پا. تا حالا کسي تونسته بهش برسه؟ با توجه به دو فصل حضورش در اينتر توضيح ميده:
- «نه، در انگلستان نه. شايد توي ليگ ايتاليا بشه سريع تر و راحت تر بشه اين کار ها رو انجام داد. فقط چيزهاي کوچکي در هنگام ضربات ايستگاهي و کرنر وجود داره. به جز اون، همواره مدافعان دارن شما رو توي تنگنا قرار ميدن و پا به پا و چسبيده به شما حرکت ميکنن. اين موضوع رو ياد ميگيريد که خودتون بايد مسير رو انتخاب کنيد و اون رو انجام بدين. اما در انگلستان فرق داره، شما فضاي بيشتري دارين و ميتونين کار خودتون رو انجام بدين.»
برگکمپ درسهايي رو از اسطوره ها و بزرگان فوتبال هلند به انگليس آورد. با يادآوري آغاز کارش در آژاکس خاطرنشان کرد: «بعد از بازي فرانک ريکارد بهم گفت: «آينده ي بزرگي رو پيش روي خودت داري». وقتي چنين چيزي رو از اين نوع بازيکنان ميشنوي، واقعا توي جمع و جور کردن کارها بهت کمک ميکنه. من دقيقا سعي کردم همچين کاري رو براي بازيکناني جووني که به آرسنال ميان انجام بدم. کم کم متوجه ميشين که اونا چجور بازيکني هستن. اگه اونها به خودشون مغرور باشن، چيزي شبيه به اين اتفاق ميوفته: آره، من اين کار رو انجام ميدم و تو ديگه به همين آسوني ها نمياي و اينجوري ازم تعريف کني. اما اگه اونا واقعا تلاش کنن و سعي کنن تا به يه دستاورد و جايگاهي برسن، شما تو تمام راه اون ها رو حمايت مي کنين.»
- «شما بايد استعداد داشته باشين اما خيلي کار ميبره تا به خوبي اون رو نمايش بدين. و چيزهاي ديگه اي مثل انگيزه، تمرکز و خواستن پيروزي چيزهايي هستن که خيلي تاثيرگذارن. براي موفقيت بايد تمام اين چيزها رو در يک بازي کنار هم داشته باشيد. استعداد از سنين جواني شروع ميشه و دقيقا از همون سنين بايد خودتون رو پرورش بدين. به يه نحوي، در بعضي مراحل، شما ميتونيد به يه بازيکن خوب تبديل بشين.»
خوندن دوباره اين مطالب واقعا واسم هيجان آوره. اين حرف ها بينش و درک برگکمپ رو از قابليتش براي مربيگري جوانان يادآوري ميکنه، درست چند ماه بعد از اين که ليام برادي اعلام کرد که اون ميتونه به عنوان رئيس مرکز توسعه و پرورش جوانان آرسنال انتخاب بشه. بعد از پنج سال مربيگري دني در آزاکس و حالا که به عنوان کمک مربي در اونجا فعاليت ميکنه، حرفهايي از بازگشت او به انگليس شنيده ميشه.
در ماه ژانويه توي شبکه FATV گفت: «حتما ميگم آره. اگه بتونم جايگاهي مشابه جايگاهم [در آژاکس] رو داشته باشم، مخصوصا اگه توي آرسنال اون رو داشته باشم، مطمئنا از جمله چيزهايي هست که ميخوام بهش برسم؛ اما نه در آينده اي نزديک چرا که ما تازه [در آژاکس] کارمون رو شروع کرديم.» لبخندش به ما اين اميد رو ميده که خيلي زودتر از دير بتونيم دوباره اون رو در N5 (آدرس پستي آرسنال، به عنوان مثال به خروس ها ميگن N17) ببينيم.
شش سال پيش، در سال 2006، به نظر ميرسيد زمان مناسبي براي برگکمپ بود تا از هايبوري خداحافظي کنه و در همون سال اون براي هميشه از بازي کردن فوتبال خداحافظي کرد. اينجا بود، خارج از Gillespie Road بود که اون تونست خونه معنوي خودش رو (منظور خانه ي دوم است) بعد از شکست در ميلان پيدا کنه. هايبوري جايي بود که اون تونست بزرگترين مراحل حادوي خودش رو در مقابل رغيبان پرقدرتش، در بزرگترين باشگاهي که تاريخ تا بحال ديده، انجام بده؛ و اونجا را دقيقا مثل خونه ي خودش بدونه.
سال 99 دان هاوُي بهم گفت: «اون نتونست اينترميلان رو اينجوري حس کنه. گاهي اوقات بازيکنان بايد شرايط روحي خوبي رو از يک تيم دريافت کنند، اون بايد احساس خوبي در اين مورد داشته باشه. اون از بازي توي آرسنال و زندگي در اينجا خيلي لذت ميبره. فکر ميکنم اينجا واسش مناسب بود. جداي از فوتبال، اون آدم واقع بيني هست. اون انجام کارهاي عادي رو دوست داره. اينجا مردم شما رو اذيت نميکنن. ميتونين بعد از ظهرها با همسرتون بريد Sainsbury (مرکز خريد) بدون اينکه مردم بهتون آزاري برسونن.»
از خيلي از جهات، برگکمپ يک بازيکن کامل آرسنال بود: اون مهارت و اشتياق رو همراه با افتخار در پوشيدن پيراهن و قرار گرفتن لوگوي باشگاه بر روي سينه اش ترکيب کرد. همانطور که فهميدم، اون خلي مودب و فروتن هست و در راه فوتباليست آرسنالي بودن هميشه ثابت قدم هست. اون مثل چارلي جورج يهو از بانک شمالي به ترکيب اصلي راه نيافت. پسرهلندي که از مکتب گلن هادل رشد کرد، مانند يک بازيکن محلي همراه عشق و فهم آرسنالي آمد. حتي اگه او برنگرده، باشگاه اعلام کرده که مجسمه ي برگکمپ رو بيرون از امارات نصب ميکند. بدون شک اون اين افتخار رو با فروتني قبول خواهد کرد.
وقتي مصاحبه به آخرش رسيد، چيزي رو که از شيش سالگي ميخواستم بدونم ازش پرسيدم: چه حسي داره وقتي بانک شمالي اسمتون رو اعلام ميکنه؟ با چشماي گشاد از شور و خوشحالی جواب ميده:
- «اين خارق العادست. حتي اگه در يک دوره خوب نباشيد، اونا اسمتون رو فرياد ميزنند و آواز ميخونن. واقعا قدر اون رو ميدونم، يه چيزي از درون بهتون تزريق ميکنه، انگيزه ي بيشتر. اين تبديل شده به يه سنت در آغاز هر بازي، تبديل به مرحله اي از آماده سازي شده. (لحظظه اي مکث ميکنه و با لبخند ادامه ميده) بدون اون حس ميکنم: «يه چيزي اشتباه نيست؟»».
مصدوميت ها، فراز و نشيب ها در فرم و کيفيت رقابت برگکمپ رو از قرار گرفتن در ليست بهترين هاي رسمي مانند توپ طلاي فيفا يا ... دور کرد، اما در لحظات درخشاني – گلي که در برابر آرژانتين زد، هت تريکش در Filbert Street (ورزشگاه لسترسيتي)، چرخش و تمام کردن کار در مقابل نيوکاسل – دنيس برگکمپ رو به بهترين بازيکن جهان تبديل کرد؛ و اون مال ماست، وقتي که چرخه ي فوتبال ميچرخه و به فراز و نشيب ميخوريم و توي امارات شکست ميخوريم، به مجسمه اي نگاه ميکنيم لحظه هايي يادمون مياد که براي 11 فصل فرياد ميزديم: «ما دنيس برگکمپ رو داريم، ما دنيس برگکمپ رو داريم، ما دنيس برگکمپ رو داريم»
مانند معجزه اش در مارسي، هيچ چيزي بهتر از اين [يادآوري اين لحظات] نيست.
اپیشاپیش از همه کسانی که پست رو کامل خوندن تشکر میکنم، اونائی هم که نخوندن واقعا پست خوبی رو از دست دادن. این رو به این دلیل نمیگم که خودم این پست رو منتشر کردم، من فقط ترجمه کردم، تمامی زحمت این پست بر روی دوش Matt Mason بود که به زیبایی هرچه تمام تر این متن رو نگارش کرد.
- «فکر ميکنم بيشتر از لحظاتي که گل هاي زيبا بزنين، شانس هايي که از دست داديد مهمه. اون لحظه تا چند روز در ذهنتون باقي ميمونه، و البته خوشبختانه بازي بعد خيلي خيلي زود فرا ميرسه. اما مسئله اينجاست که ميتوني به بازي ادامه بدي و اون لحظه تلخ رو فرامومش کني؟»
موقعي که داشتم اين مصاحبه رو انجام ميدادم، آرسنال دو جام (ليگ برتر و FA کاپ) رو به رقيب ديرينه خودش يعني منچستر واگذار کرده بود و دنيس در مورد اين مسئله بسيار به هم ريخته بود. تو ماه آپريل، تو استاديوم ويلا پارک در مرحله نيمه نهايي FA کاپ، اگه اون پنالتي که توسط فيليپ نويل بر روي ري پاورلر انجام شده بود به گل تبديل مي شد، تاريخ فوتبال انگليس تغيير مي کرد. (دنيس برگکمپ پنالتي رو زد سمت چپ اشمايکل، پيتر اشمايکل هم توپ رو گرفت، يکي از مذخرف ترين صحنه هاي زندگيم بود.) يونايتد نمي تونست هر سه جام رو ببره و خدا ميدونه تاثيرات رواني اون بازي ميتونست اجازه قهرماني تو ليگ قهرمانان و ليگ برتر به منچستري ها بده؟ برگکمپ پنالتي رو خراب کرد و تو همون نيمه اول وقت هاي تلف شده بود که رايان گيگز گل دوم رو زد تا بعد از اتمام وقت هاي اضافي منچستري ها برنده ي بازي بشن.
- «من خيلي از خودم بابت خراب کردن اون پنالتي نارحت بودم. اما در نهايت که فکر ميکنم ميبينم که من خيلي هم ضربه رو بد نزدم بلکه اون واکنش، واکنش خوبي بود. اما، خب آره بايد پنالتي رو گل کني. نميدونم چجوري اون اتفاق افتاد. شايد بخشي از اعتماد به نفس باشه. تو بعضي از قسمتهاي بازي، وقتي در شرايط بدني خوبي نباشي، شروع ميکني به فکر کردن در مورد اون موضوع. شايد فقط يکم قدرتش رو نداشتي که گلش کني»
با وجود اينکه در گرداگرد هايبوري در تمامي روزهاي بازي تعداد بسيار زيادي پيراهن پيدا ميشه که پشتش نوشته «10 خدا» (GOD 10)، برگکمپ معتقده که مهاجمين بيشتر از مابقي بازيکنان در معرض فنا شدن (از یاد رفتن) قرار دارن.
- «فکر ميکنم که همه متوجه ميشن که يه بازيکن نميتونه 10 ماه رو فرم باشه؛ اما اين خيلي خيلي سخته، چون هرکاري که ما مهاجمين انجام ميديم يا همه چي هست يا هيچي نيست. وقتي رو فرم نباشي هيچي نيستي. وقتي روفرم باشي ميدوني دروازه کجاست، گلر کجاست، مدافع ها کجان؛ اما وقتي رو فرم نيستي، مجبوري بيشتر دور و ورت رو نگاه کني و اين يعني که مدت بيشتري بايد توپ رو کنترل کني. اون يک يا دو ثانيهست اما ميتونه سرنوشت يه بازي رو مشخص کنه.
- به چنين بازيکني نگاه ميکنين و ميگين يا مسيح، اون امروز افتضاحه؛ اما يه هافبک يا مدافع حتي اگه رو فرم نباشن هم ميتونن کارشون رو انجام بدن و يه بازي خوب داشته باشن.»
اگه بخوايم قبول کنيم که برگکمپ هم فناپذير هست، اين بايد بهمون کمک کنه که اون هم روي زمين بدون اشتباه نيست. همبازي اون متيو آپسون بعد ها در مورد دنيس بهم گفت: «چيزي که مردم متوجه نشدن شم گلزني دنيس هست. (Aggression درواقع به معناي خشونت و با استحکام کاري را انجام دادن هست. در اينجا هم منظور تلاش براي گل زدن همراه با استفاده از قدرت بدني و استفاده از اعضاي بدن در حين حرکاته) اون بازيکن بسيار تهاجمي و پرشور براي بردن هست.» که گاهي اوقات همراه ميشه با استفاده از آرنج و يا ول کردن پاها. برگکمپ اين قابليت رو از کنار اسطوره اي به نام مارکو فن باستن به دست آورده، استاد حرکاتي مانند حرکت کردن روي انگشتان پا، ضربات گمراه کننده به توپ و استفاده به موقع از مچ پا. تا حالا کسي تونسته بهش برسه؟ با توجه به دو فصل حضورش در اينتر توضيح ميده:
- «نه، در انگلستان نه. شايد توي ليگ ايتاليا بشه سريع تر و راحت تر بشه اين کار ها رو انجام داد. فقط چيزهاي کوچکي در هنگام ضربات ايستگاهي و کرنر وجود داره. به جز اون، همواره مدافعان دارن شما رو توي تنگنا قرار ميدن و پا به پا و چسبيده به شما حرکت ميکنن. اين موضوع رو ياد ميگيريد که خودتون بايد مسير رو انتخاب کنيد و اون رو انجام بدين. اما در انگلستان فرق داره، شما فضاي بيشتري دارين و ميتونين کار خودتون رو انجام بدين.»
برگکمپ درسهايي رو از اسطوره ها و بزرگان فوتبال هلند به انگليس آورد. با يادآوري آغاز کارش در آژاکس خاطرنشان کرد: «بعد از بازي فرانک ريکارد بهم گفت: «آينده ي بزرگي رو پيش روي خودت داري». وقتي چنين چيزي رو از اين نوع بازيکنان ميشنوي، واقعا توي جمع و جور کردن کارها بهت کمک ميکنه. من دقيقا سعي کردم همچين کاري رو براي بازيکناني جووني که به آرسنال ميان انجام بدم. کم کم متوجه ميشين که اونا چجور بازيکني هستن. اگه اونها به خودشون مغرور باشن، چيزي شبيه به اين اتفاق ميوفته: آره، من اين کار رو انجام ميدم و تو ديگه به همين آسوني ها نمياي و اينجوري ازم تعريف کني. اما اگه اونا واقعا تلاش کنن و سعي کنن تا به يه دستاورد و جايگاهي برسن، شما تو تمام راه اون ها رو حمايت مي کنين.»
- «شما بايد استعداد داشته باشين اما خيلي کار ميبره تا به خوبي اون رو نمايش بدين. و چيزهاي ديگه اي مثل انگيزه، تمرکز و خواستن پيروزي چيزهايي هستن که خيلي تاثيرگذارن. براي موفقيت بايد تمام اين چيزها رو در يک بازي کنار هم داشته باشيد. استعداد از سنين جواني شروع ميشه و دقيقا از همون سنين بايد خودتون رو پرورش بدين. به يه نحوي، در بعضي مراحل، شما ميتونيد به يه بازيکن خوب تبديل بشين.»
خوندن دوباره اين مطالب واقعا واسم هيجان آوره. اين حرف ها بينش و درک برگکمپ رو از قابليتش براي مربيگري جوانان يادآوري ميکنه، درست چند ماه بعد از اين که ليام برادي اعلام کرد که اون ميتونه به عنوان رئيس مرکز توسعه و پرورش جوانان آرسنال انتخاب بشه. بعد از پنج سال مربيگري دني در آزاکس و حالا که به عنوان کمک مربي در اونجا فعاليت ميکنه، حرفهايي از بازگشت او به انگليس شنيده ميشه.
در ماه ژانويه توي شبکه FATV گفت: «حتما ميگم آره. اگه بتونم جايگاهي مشابه جايگاهم [در آژاکس] رو داشته باشم، مخصوصا اگه توي آرسنال اون رو داشته باشم، مطمئنا از جمله چيزهايي هست که ميخوام بهش برسم؛ اما نه در آينده اي نزديک چرا که ما تازه [در آژاکس] کارمون رو شروع کرديم.» لبخندش به ما اين اميد رو ميده که خيلي زودتر از دير بتونيم دوباره اون رو در N5 (آدرس پستي آرسنال، به عنوان مثال به خروس ها ميگن N17) ببينيم.
شش سال پيش، در سال 2006، به نظر ميرسيد زمان مناسبي براي برگکمپ بود تا از هايبوري خداحافظي کنه و در همون سال اون براي هميشه از بازي کردن فوتبال خداحافظي کرد. اينجا بود، خارج از Gillespie Road بود که اون تونست خونه معنوي خودش رو (منظور خانه ي دوم است) بعد از شکست در ميلان پيدا کنه. هايبوري جايي بود که اون تونست بزرگترين مراحل حادوي خودش رو در مقابل رغيبان پرقدرتش، در بزرگترين باشگاهي که تاريخ تا بحال ديده، انجام بده؛ و اونجا را دقيقا مثل خونه ي خودش بدونه.
سال 99 دان هاوُي بهم گفت: «اون نتونست اينترميلان رو اينجوري حس کنه. گاهي اوقات بازيکنان بايد شرايط روحي خوبي رو از يک تيم دريافت کنند، اون بايد احساس خوبي در اين مورد داشته باشه. اون از بازي توي آرسنال و زندگي در اينجا خيلي لذت ميبره. فکر ميکنم اينجا واسش مناسب بود. جداي از فوتبال، اون آدم واقع بيني هست. اون انجام کارهاي عادي رو دوست داره. اينجا مردم شما رو اذيت نميکنن. ميتونين بعد از ظهرها با همسرتون بريد Sainsbury (مرکز خريد) بدون اينکه مردم بهتون آزاري برسونن.»
از خيلي از جهات، برگکمپ يک بازيکن کامل آرسنال بود: اون مهارت و اشتياق رو همراه با افتخار در پوشيدن پيراهن و قرار گرفتن لوگوي باشگاه بر روي سينه اش ترکيب کرد. همانطور که فهميدم، اون خلي مودب و فروتن هست و در راه فوتباليست آرسنالي بودن هميشه ثابت قدم هست. اون مثل چارلي جورج يهو از بانک شمالي به ترکيب اصلي راه نيافت. پسرهلندي که از مکتب گلن هادل رشد کرد، مانند يک بازيکن محلي همراه عشق و فهم آرسنالي آمد. حتي اگه او برنگرده، باشگاه اعلام کرده که مجسمه ي برگکمپ رو بيرون از امارات نصب ميکند. بدون شک اون اين افتخار رو با فروتني قبول خواهد کرد.
وقتي مصاحبه به آخرش رسيد، چيزي رو که از شيش سالگي ميخواستم بدونم ازش پرسيدم: چه حسي داره وقتي بانک شمالي اسمتون رو اعلام ميکنه؟ با چشماي گشاد از شور و خوشحالی جواب ميده:
- «اين خارق العادست. حتي اگه در يک دوره خوب نباشيد، اونا اسمتون رو فرياد ميزنند و آواز ميخونن. واقعا قدر اون رو ميدونم، يه چيزي از درون بهتون تزريق ميکنه، انگيزه ي بيشتر. اين تبديل شده به يه سنت در آغاز هر بازي، تبديل به مرحله اي از آماده سازي شده. (لحظظه اي مکث ميکنه و با لبخند ادامه ميده) بدون اون حس ميکنم: «يه چيزي اشتباه نيست؟»».
مصدوميت ها، فراز و نشيب ها در فرم و کيفيت رقابت برگکمپ رو از قرار گرفتن در ليست بهترين هاي رسمي مانند توپ طلاي فيفا يا ... دور کرد، اما در لحظات درخشاني – گلي که در برابر آرژانتين زد، هت تريکش در Filbert Street (ورزشگاه لسترسيتي)، چرخش و تمام کردن کار در مقابل نيوکاسل – دنيس برگکمپ رو به بهترين بازيکن جهان تبديل کرد؛ و اون مال ماست، وقتي که چرخه ي فوتبال ميچرخه و به فراز و نشيب ميخوريم و توي امارات شکست ميخوريم، به مجسمه اي نگاه ميکنيم لحظه هايي يادمون مياد که براي 11 فصل فرياد ميزديم: «ما دنيس برگکمپ رو داريم، ما دنيس برگکمپ رو داريم، ما دنيس برگکمپ رو داريم»
مانند معجزه اش در مارسي، هيچ چيزي بهتر از اين [يادآوري اين لحظات] نيست.
اپیشاپیش از همه کسانی که پست رو کامل خوندن تشکر میکنم، اونائی هم که نخوندن واقعا پست خوبی رو از دست دادن. این رو به این دلیل نمیگم که خودم این پست رو منتشر کردم، من فقط ترجمه کردم، تمامی زحمت این پست بر روی دوش Matt Mason بود که به زیبایی هرچه تمام تر این متن رو نگارش کرد.
آخرین اخبار آرسنال
جزئیات بلاگ
Ice Man
با برگکمپ فهمیدم فوتبال چیه، با آرسنال فهمیدم باشگاه چیه...
تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۶/۵بازدید پست : ۲,۱۲۳ بار
کل بازدید: ۱۹,۰۱۲ بار
بازی بعدی آرسنال
آرسنال
VS
ناتینگهام فارست
۱۴۰۳/۹/۳ ۱۸:۳۰
بازی آغاز شده است
بازی قبلی آرسنال
چلسی
1
-
1
آرسنال
۱۴۰۳/۸/۲۰ ۲۰:۰۰