

رقص سرکشانهی آرسنال در سیر قهرمانی فصل ۹۱-۱۹۹۰
- خانه
- اخبار
- لیگ برتر انگلستان
- رقص سرکشانهی آرسنال در سیر قهرمانی فصل ۹۱-۱۹۹۰
اگر روزنامهی صبحگاهی، در روز پس از اختتام فصل ۹۱-۱۹۹۰ لیگ دسته اول انگلستان، توسط کسی که آنچنان فوتبال را دنبال نمیکرد، برداشته شود و صفحهی آخر آن با بیتفاوتی باز شود، آنگاه اختلاف عظیم هفت امتیازی میان صدرنشین و تیم دوم جدول لیگ، که نور روز از آن میتابد، ذهن خواننده را به واکنشی تحقیرآمیز نسبت به رقابتی که از نظر او، ارزش آنچنانیای نداشته هدایت میکند.
تا حدی ناعادلانه است که فرضیهشان را کاملاً نادرست بدانیم. در گسترهی فصل ۹۱-۱۹۹۰، آرسنالِ قهرمان واقعاً از رقبای خود برتر بود و آمار و ارقام - یک باخت و تنها ۱۸ گل خورده در طول ۳۸ بازی لیگ - شواهد غیرقابل انکاری از تسلط آنها بر لیگ در طول سال ارائه میکرد.
جدول ردهبندی لیگ، تنها میتواند بخشی از داستان یک فصل پرماجرا را روایت کند. فرض اینکه پیروزی آرسنال در لیگ سال ۱۹۹۱ بدون هر نقص و حاشیهای بوده، هممعنا با نادیدهگیری بسیاری از رویدادهای قابل توجهی است که این فصل را به یکی از فوقالعادهترین و بهیادماندنیترین فصلهای تاریخ انگلیس و یکی از مهمترین دستاوردهای یک باشگاه تبدیل کرد. رویدادهایی که احتمالاً هرگز از تاریخ پاک نخواهند شد.
مدتها پیش از آنکه میوههای باشکوه فلسفههای انقلابی آرسن ونگر از چمن بینقص هایبوری در دو سوی هزارهی جدید جوانه بزند، برای دهههای متمادی پیش از ورود این سرمربی فرانسوی، آرسنال شهرت خود را برای تکیه بر سبک بازی خشک و دفاعیای که توسط بسیاری از بازیکنان سرسخت و ناخوشایند تلقی میشد، حفظ کرده بود.
آرسنال در اواخر دههی ۱۹۸۰ و اوایل دههی ۱۹۹۰، درست نقطهی مقابل تیم شناختهشدهی آرسن ونگر بود. تیم تحت هدایت ونگر به خاطر سبک بازی روان، تهاجمی و بسیار جذاب خود شهرت داشت. هرچند اغلب از شکنندگی خاصی رنج میبرد که میتوان آن را به شکنندگی یک بلور تشبیه کرد. در مقابل، آرسنال در آن دوران سرسخت، پیروی استراتژی ضدحملهی مستقیم بود و بهشدت منظم عمل میکرد - بهطوری که انگار هممانند یک سرباز تا مرز جنون تمرین دیده بود.
رویکرد سختگیرانهای که جورج گراهام، سرمربی مستبد و دفاعی، به تیم القاء کرده بود، موفقیتهایی را برای آرسنال به ارمغان آورد که اگرچه همیشگی نبودند، اما قابل توجه بودند. برجستهترین این موفقیتها، قهرمانی در لیگ در سال ۱۹۸۹ بود - که پس از ۱۸ سال انتظار به دست آمد و با گل دراماتیک مایکل توماس در آخرین لحظات دیدار مقابل لیورپول رقم خورد. این سبک بازی، عزمی راسخ برای پیروز شدن را در این تیم به وجود آورد که با بیتوجهی معمول به جوانمردی و نفرت شدید از شکست، تقویت میشد. در نتیجه، بازیکنان آرسنال حاضر بودند برای پیروزی، تا هر حد که لازم باشد، تلاش کنند - حتی با وجود اینکه چنین اقداماتی توسط عام ناپسند تلقی میشد.
«دعواها گزارشهای زرد روزنامهها از رفتارهای مستانه زننده، نمایشهای جمعی از کجخلقی و بیانضباطی.» این حوادث که به طور منظم در داخل و خارج از زمین فوتبال رخ میدادند، ناگزیر تأثیری ماندگار بر تماشاگران بر جای میگذاشتند.
همانطور که نیک هورنبی در خاطرات مشهور خود از آرسنال، تب و تاب، به یاد میآورد: «[این رویدادها] باشگاه و هوادارانش را بیش از پیش از سرزمین اصلی متنفر از آرسنال، لبپیچخورده و درستاندیش جدا کرد. هایبوری به جزیره شیاطین در وسط شمال لندن تبدیل شد، خانه خلافکارها و بدکاران.»
زمانی به علت جذابیت تیم آرسن ونگر احترام اکراهآمیز و تحسینی از سوی افرادی که زمانی به شدت از آرسنال نفرت داشتند، احساس میشد. بااینحال، هنوز حتی آوردن نام آرسنال طعم تلخی در دهان بسیاری بهجای میگذارد.
در نتیجه، با نزدیک شدن به فصل ۹۱-۱۹۹۰، در حالی که آرسنال در میان مدعیان اولیهی کسب عنوان قهرمانی قرار داشت، تقریباً هر هوادار فوتبال در انگلیس بهطور طبیعی فصل را با دعا برای اینکه جام لیگ برتر به دست تیم محبوب خودشان بیفتد، آغاز کرد. در صورت عدم قهرمانی آرسنال، هر تیمی بهجز نمایندهی قرمزپوش لندن نیز میتوانست این کار را بکند.
پس از فتح لیگ در شرایطی منحصربهفرد و پرشور در سال ۱۹۸۹، بازیکنان آرسنال شاید محکوم به ناامید کردن هوادارانشان در فصل بعدی بودند؛ هرچند دستاوردهایشان هنوز در یاد طرفداران مانده بود. بااینحال، حتی با وجود معافیت از قیاس با فصل گذشتهشان، باید گفت که آرسنال در سال ۱۹۹۰ ضعیف عمل کرد و در ردهی چهارم لیگ قرار گرفت. این یعنی آنها بدون کسب حتی جام نقرهایای که بتوانند از آن شامپاین بنوشند تا درد شکست در دفاع از عنوان خود را تسکین دهند، فصل را به پایان رساندند.
تکرار بلافاصلهی ناکامیها، چون موجی سهمگین، در دل آرسنال میل سوزانی برای بازگرداندن شکوه ازدسترفته برانگیخت. این توپچیها را بیش از پیش مشتاق به ارضای آن تشنگی سیریناپذیر برای تکرار سلطنتشان بر لیگ کرد.
در هفتههای منتهی به فصل، جورج گراهام، سرمربی آرسنال، با دفترچه چک باشگاه در دست، اولین اقدامات خود را برای تقویت تیم انجام داد. او معتقد بود که تیمش نیاز به تقویت دارد و به همین منظور سه بازیکن جدید به خدمت گرفت:
- دیوید سیمن: دروازهبان کویینز پارک رنجرز، که با رقمی نزدیک به ۴ میلیون پوند خریداری شد تا جایگزین جان لوکیچ شود.
- اندی لینیگان: مدافع نوریچسیتی که به عنوان ذخیرهی تونی آدامز و استیو بولد در بخش میانی خط دفاعی به تیم اضافه شد.
- آندرس لیمپار: وینگر تکنیکی سوئدی که از کرمونزه به آرسنال پیوست.
برای ایجاد فضا در تیم، سه بازیکن مجبور به ترک آرسنال شدند:
- جان لوکیچ به لیدزیونایتد پیوست.
- برایان ماروود راهی شفیلدیونایتد شد.
- مارتین هیز به سلتیک منتقل شد.
گراهام باور داشت که با این تغییرات، آرسنال به آمادگی برای رقابت با بهترینها در فصل پیش رویش آماده است. بااین وجود پیش از آنکه این تیم بتواند برای نخستین بار در فصل جدید به میدان برود، مشکلات غیرمنتظرهای پیش آمدند.
هرچند بازیکنان آرسنال در زمین به روشهای گراهام پایبند بودند، اما خارج از زمین بازی، برخی از آنها علیه اقتدار او و خواستهاش برای حرفهای بودن بیامان شورش میکردند و پناه خود را در الکل یافته بودند. برای برخی، عادتل نوشیدن فراتر از یک عادت گاهبهگاه بود که برای تسکین موقت یا آرام کردن درونیاتشان به آن پناه میبردند؛ آنها در هر شرایطی - برد، باخت یا تساوی - آماده بودند تا با میگساری، هوشیاری خود را از دست بدهند.
این مشکل به ویژه در مورد کاپیتان تیم، تونی آدامز، برجسته شد. دو اعتیاد بزرگ او یعنی فوتبال و الکل، در فصل ۹۱-۱۹۹۰ تقابلی دراماتیک با یکدیگر داشتند.
در ششم مه ۱۹۹۰، روزی که انتظار میرفت آدامز در هیترو به همتیمیهایش بپیوندد تا به تور پیش فصلشان در سنگاپور بروند، او که در آن زمان هنوز اعتیاد رو به رشد خود به الکل را انکار میکرد، بهجای اینکه زودتر به فرودگاه برود، تصمیم گرفت قبل از رفتن، با چند دوست چند آبجوی - بیضرر - بنوشد. در ذهن تونی، این نوشیدنیها بیضرر بودند، اما همانطور که معمول بود، چند آبجو به تعداد بیشتری تبدیل شد - ابتدا پنج تا و سپس دوجین!
این نوشیدن آرام در میخانهای در اسکس به مهمانیای درون خانهای در نزدیکی و سپس به گروهی پر سر و صدا که از باربیکیوی پر از نوشیدنیهای الکلی در باغ لذت میبردند، تبدیل شد. روزنامههای زرد هفتهی بعد این ماجرا را به شکلی اغراقآمیز «عیاشی» توصیف کردند - تنها به این دلیل که شاهدی ادعا کرده بود زوجی را دیده که به طبقهی بالا میروند. در این میان، برنامههای رسیدن به هیترو کاملاً فراموش شده بودند.
پس از یک بازی کریکت بداهه و مستانه، آدامز سرانجام وظایف حرفهای خود را به یاد آورد و تصمیم گرفت به خانه برود تا چمدانش را ببندد و راهی فرودگاه شود. اما همانطور که در زندگینامهاش به نام معتاد، نوشت: «نمیخواستم به سنگاپور بروم و فکر میکردم شاید وقت کافی برای انجام کارهایم در خانه و سپس رانندگی ۶۰ مایلی به فرودگاه ندارم. در واقع، من به سختی ۶۰ یارد را طی کردم.»
با سرعتی نزدیک به ۸۰ مایل در ساعت در یک خیابان مسکونی، آدامز کنترل خودرو را از دست داد. ماشین به یک باجهی تلفن برخورد کرد، به سمت دیگر جاده منحرف شد، چرخید و با سر به دیوار آجری باغ جلویی یک خانه برخورد کرد. شیشه جلوی شکسته بر سرش بارید، اما به لطف تصمیم غیرمعمولش برای بستن کمربند ایمنی، از آسیب جدی جان سالم به در برد.
با قرارگیری درب سمت راننده روی پیادهرو، آدامز از وسیله نقلیه بیرون آمد تا با زوج پیری روبرو شود که باغ جلوییشان را با جلوی فورد «سیهرا»یش بازسازی کرده بود و آنها بلافاصله با پیشنهاد فنجانی چای برای آرام کردن اعصابش، مهر تأییدی بر انگلیسی بودن خود زدند.
بهجز چند برآمدگی و خراش و موهایی پر از شیشهی جلویی ماشین، آدامز آسیبی ندیده بود.
پلیس مدت کوتاهی بعد رسید و از آدامز تقاضا کرد تا تست الکل بدهد. حد قانونی در بریتانیا - که بر حسب میکروگرم در 100 میلیلیتر نفس اندازهگیری میشود - 35 میلیلیتر بود و هنوز هم همینطور است. الکلسنج با اندازهگیری میزان الکل در بدن آدامز، رقم 134 را ثبت کرد.
پس از اینکه آدامز به نزدیکترین ایستگاه پلیس برده شد و در آن با بداههسازی ادعا کرد که برای اجتناب از یک ماشین در حال دندهی عقب گرفتن منحرف شده بود، او دوباره با دستگاه الکلسنج آزمایش شد. در آن زمان هر الکلی که مصرف کرده بود، توسط بدنش پردازش شده بود و قادر به ارائهی نتیجهی قابل اعتمادتری بود. این بار عدد 137 را نشان داد.
آدامز به رانندگی بیملاحظه و رانندگی با الکل بیش از حد متهم شد، اما در آن لحظه آزاد شد تا در تاریخ بعدی در دادگاه حاضر شود.
در همین حین، آرسنال، با آدامزی که در آن زمان به آنها اضافه شده بود، توانست فصل خود را با شکوه آغاز کند. آنها در زمین پلاگ لین ویمبلدون با نتیجه ۳-۰ و سپس در خانه مقابل لوتون ۲-۰ پیروز شدند. هرچند پس از تساویهای متوالی مقابل تاتنهام و اورتون، توانایی توپچیها برای حفظ ثبات زیر سؤال رفت. این پرسش با پیروزی قاطع ۴-۱ مقابل چلسی در هایبوری پاسخ داده شد.
چهار امتیاز دیگر بهسرعت بهدست آمد؛ یکی در بازی خارج از خانه مقابل لیدز و دیگری در خانه برابر نوریچ، پیش از آنکه تیم آرسنال راهی اولدترافورد شود. هواداران آرسنال با امیدهای فراوان به شمال انگلستان سفر کردند و اطمینان داشتند که تیمشان - با خط دفاعی سرسختی که تنها چهار گل در هشت بازی ابتدایی لیگ دریافت کرده بود و بازیکنانی چون لیمپار، پل مرسون، دیوید روکسل و آلن اسمیت که به وضوح در اوج آمادگی بودند - میتواند نمایشی بهیادماندنی در منچستر به اجرا بگذارد. آنها این کار را انجام دادند، اما پس از بازگشت به پایتخت، هیچ استقبال گرمی در انتظارشان نبود؛ تنها خشم و سرزنش.
بازی با شدت و هیجانی آغاز شد که به تدریج برای دیدارهای منچستر یونایتد و آرسنال عادی شده بود؛ اما این رویارویی به شکلی بیسابقه و در حوالی ساعت بازی به اوج تنش رسید.
وقتی دنیس اروین به پای آندرس لیمپار، تنها گلزن بازی، حمله کرد، نایجل وینتربرن، مدافع آرسنال، به سرعت برای دفاع از لیمپار وارد عمل شد و با پرتاب خود به سمت اروین، به نظر میرسید قصد ضربه زدن به مچ پای او را دارد. تکل وینتربرن نه تنها اروین، بلکه برایان مککلر، که در نزدیکی بود، را نیز خشمگین کرد. مککلر از موقعیت وینتربرن که روی زمین افتاده بود سوءاستفاده کرد و با لگدهای پر از خشم به پشت او حمله کرد.
هرچند اقدامات مککلر ناپسند بود، اما شاید چندان غافلگیرکننده نبود. سه سال پیش، در جریان شکست ۲-۱ منچستریونایتد در هایبوری در دیداری در رقابتهای جام حذفی، مککلر در لحظات پایانی پنالتی خود را از دست داد و وینتربرن او را آزار داد؛ لحظهای که پنالتی از دست رفت، به سمت او رفت و در حالی که به سمت نیمه زمین برمیگشت، او را به تمسخر گرفت. میتوان گفت که این دو نفر کینهای کهنه از یکدیگر داشتند.
بنابراین، در حالی که زمان به لحظه انفجار نزدیک میشد، سرنوشت کدام بازیکن را به جز وینتربرن برای رویارویی با مککلر انتخاب میکرد؟ لگدهای اروین و مککلر مانند پرچم قرمزی بود که توجه همهی بازیکنانی را که آماده شرکت در این درگیری بودند جلب کرد. همه بازیکنان به جز یک نفر - دیوید سیمن، که در آن روز بیطرفترین فرد میدان بود - به محل حادثه دویدند تا نقش خود را در آنچه روزنامههای زرد صبح روز بعد «درگیری ۲۱ نفره» نامیدند، ایفا کنند.
هرچند چند مشت پرتاب شد، گردنها فشرده شد و پیراهنها کشیده شد، اما در حقیقت، تعداد کمی از بازیکنان کاری جز تلاش برای کاهش تنشها انجام دادند؛ آنها همتیمیهای خود را گرفتند و سعی کردند آنها را دور کنند تا اوضاع آرام شود. بااینحال، این مانع از آن نشد که داور به لیمپار و وینتربرن کارت زرد نشان دهد، در حالی که بازیکنان منچستریونایتد به نحو عجیب کارت دریافت نکردند - هرچند مجازاتهای سنگینتری در انتظار هر دو تیم بود.
علیرغم اینکه هر دو باشگاه آشکارا اشتباه خود را پذیرفتند و برای نشان دادن پشیمانی، تعدادی از بازیکنان درگیر را جریمه کردند، اتحادیه فوتبال انگلیس (FA) مجازاتهای خود را اعمال کرد. سه روز پس از بازی، FA هر دو تیم را ۵۰,۰۰۰ پوند جریمه کرد و به دلیل رفتار ناشایست و بدنام کردن لیگ، در اقدامی بیسابقه، از هر دو باشگاه امتیاز کسر کرد. منچستریونایتد یک امتیاز و آرسنال – که در پیروزی جنجالی ۴-۳ خود در خانه مقابل نوریچ نیز در مرکز درگیری مشابهی قرار گرفته بود – دو امتیاز از دست دادند.
آرسنال سریعاً تخلفات خود را پشت سر گذاشت. سپس با عزمی راسخ به دنبال پیروزیهای بیشتر رفت و پس از موفقیت در اولدترافورد، مقابل ساندرلند، کاونتری، ساوتهمپتون و کوئینز پارک رنجرز پیروز شد. نتایجی که با تساویای سخت ۰-۰ در خارج از خانه مقابل کریستال پالاس همراه بود.
هرچند آرسنال بار دیگر مصمم به نظر میرسید که تنها برای پیروزی در زمین حاضر شود، کاپیتان آدامز نتوانست از آخرین فرصت برای بیاحترامیای که برای برخی بازیکنان آرسنال طبیعی بود، چشمپوشی کند. او در جشن گل تساوی مرسون در بازی مقابل کوئینز پارک رنجرز شرکت کرد و با نشان دادن علامت «V» با دست به هواداران میزبان - که از ابتدای بازی با شعارهای توهینآمیز او را آزار داده بودند - پاسخ داد. به همین علت، آدامز از سوی FA اخطار دریافت کرد و ۱,۰۰۰ پوند جریمه شد.
پیش از بازی بعدی لیگ، که اولین دیدار فصل با لیورپول بود، آرسنال بار دیگر با منچستر یونایتد روبرو شد و در هایبوری میزبان آنها تا در مرحلهی چهارم از جام اتحادیه رقابت کنند. به طرز شگفتانگیزی، آرسنال - تیمی که تا آن زمان در فصل شکست نخورده بود - با نتیجه تحقیرآمیز ۶-۲ مغلوب شد و این شکست غیرمنتظره، سایهای سیاه بر قلب هواداران آرسنال افکند و ترس را در رگهایشان جاری ساخت.
تا آن زمان، تنها انتقاد از عملکرد آرسنال در لیگ - به جز بیانضباطی تیم - این بود که آنها بیشتر از لیورپول، که هنوز شکست نخورده بود، مساوی کرده بودند. اما دریافت شش گل از یونایتد - هرچند در جام اتحادیه بود - زنگ خطر را به صدا درآورد.
در نتیجه، توپچیها در بازی خانگی خود مقابل لیورپول، صدرنشین لیگ، میدانستند که یک نتیجه تحقیرآمیز دیگر میتواند عملاً جام قهرمانی را به تیم کنی دالگلیش تقدیم کند، هرچند هنوز ماه دسامبر بود. آرسنال که شش امتیاز عقب بود، ممکن بود با ایجاد اختلاف ۹ امتیازی، حتی با وجود اینکه بیش از نیمی از فصل باقیمانده بود، در جبران اختلاف ناکام بماند.
اما آرسنال پیروز شد. گلهای مرسون، دیکسون و اسمیت پیروزیای درخشان و ۳ بر ۰ به ارمغان آورد که پاسخی قاطع به سراسر کشور بود. این رؤیای آرسنال برای قهرمانی را به هر کسی که در آن شک داشتند، اثبات کرد.
متأسفانه آرسنال نتوانست به این عملکرد فوقالعاده ادامه دهد و پس از پیروزی مقابل لیورپول، سه تساوی پیاپی کسب کرد. اما آنچه ناراحتکنندهتر بود، محکومیت آدامز به جرم رانندگی در حالت مستی بود که در روزهای بین دو بازی آخر نیمفصل، در ۱۹ دسامبر ۱۹۹۰، اجرایی شد.
در دادگاه کرون ساوتاند، آدامز در جایگاه متهم ایستاد. در طول محاکمه، مؤدب و محترم بود و بقیه وقت خود را با اضطراب به شنیدن بیانیهی مادر غایبش که خوانده شد و سپس سخنرانی دیوید دین، معاون رئیس آرسنال، گذراند. به نوبت، شهادتهایی از همتیمیهایش دیوید اولری و پت جنینگز، و همچنین تعدادی از همکاران و دوستان نزدیک ارائه شد که همگی به شخصیت سالم و طبیعت قانونمدار آدامز گواهی دادند. با توجه به همه اینها، آدامز انتظار یک تذکر ساده داشت.
قاضی فرانک لاکهارت در پایان محاکمه به او گفت: «شما برای ۱۳۰ یارد، به اندازه یک زمین فوتبال، کنترل خود را از دست داده بودید. باورنکردنی است که زنده و سالم از ماشین بیرون آمدید و خوشبختانه کسی آنجا نبود که کشته یا مجروح شود. قبلاً به زندان نرفتهاید، بنابراین امروز باید بررسی کنم که آیا جایگزینی برای زندان وجود دارد یا خیر؛ هرچند به علت ماهیت جدی جرم، هیچ جایگزین عملی دیگری نمیبینم.»
آدامز ۵۰۰ پوند جریمه شد، گواهینامه رانندگیاش به مدت دو سال لغو شد و به نه ماه زندان در زندان چلمسفورد محکوم شد. پنج ماه تعلیقی برای رانندگی بیاحتیاط و سه ماه برای رانندگی با الکل بیش از حد که در همان زمان اجرایی میشد. آدامز از این حکم شوکه گشت. تونی هرگز تصور نمیکرد که ممکن است روزی راهش به زندان کشیده شود.
در طول دوران حرفهای رو به رشد خود و سالهای پس از آن، آدامز به خاطر نقشهای متعدد و شناختهشدهای شهرت یافت: شماره ۶، رهبر، کاپیتان. بااینحال در مدت حضورش در سلول، آدامز تنها یک نقش داشت: زندانی شمارهی LE1561.
در حالی که کاپیتان آرسنال ساعتها در زندان سپری میکرد و زمان خود را بین سلول در زندان چلمسفورد و امکانات ورزشی زندان تقسیم کرده بود، آرسنال به تلاش برای قهرمانی در لیگ ادامه میداد. در مجموع، آدامز هشت بازی را در زمان زندان از دست داد؛ تساویهای ناامیدکننده مقابل استون ویلا و تاتنهام، پیروزیهای قاطع برابر دربی کانتی، شفیلدیونایتد، منچسترسیتی، اورتون، کریستال پالاس و تنها شکست تیم در کل فصل لیگ: باخت تلخ ۲-۱ در خارج از خانه مقابل چلسی.
شکست در استمفورد بریج با غیبت دو مدافع و ستون اصلی دیگر آرسنال یعنی اولری و بولد، همراه بود. دیوید اولری به علت مصدومیت کاملاً غایب بود؛ در حالی که استیو بولد به دلیل مشکلی مشابه در جریان بازی تعویض شد. جای تعجبی نداشت که تنها شکست فصل لیگ در ۴۵ دقیقهای رخ دهد که نه آدامز و نه بولد در زمین حضور نداشتند. آنها اکنون فقط میتوانستند از غیبت خود افسوس بخورند و حسرت آنچه میتوانست رخ دهد را بخورند.
در هجدهم فوریه، غیبت آدامز پایان یافت و او از زندان آزاد شد؛ حکم اولیهاش به علت رفتار خوب در زندان کاهش یافته بود. در روزی که تونی آزادی خود را بازیافت، خروجش - در حالی که در صندلی سرنشین ماشین برادرزنش نشسته بود - کاملاً بدون مزاحمت خبرنگاران انجام شد. آنها مشغول تماشای پدر آدامز، به عنوان یک طعمه، در جلوی زندان بودند، در حالی که آدامز مخفیانه از پشت خارج شد. واضح است که حتی بدون توپ یا حضور در زمین، آدامز از دانش و هوش ذاتی خود استفاده میکرد.
به افتخار آنها، آرسنال از ابتدا تا انتهای این ماجرا در کنار او ایستاد. باشگاه به آدامز اطمینان داد که پس از پایان محکومیتش جایگاهش در تیم حفظ خواهد شد، هرگونه تماس مجاز را با او در زندان حفظ کرد و حتی حقوقش را برای تمام ۵۸ روزی که در زندان بود پرداخت کرد. اقدامی که بوی وفاداری میداد و به خاطر آن علناً مورد انتقاد قرار گرفتند.
دیوید دین و جورج گراهام این را صرفاً حمایت از کاپیتان خود میدیدند. بیانیهی رسمی باشگاه اعلام کرد: «تونی بازیکنی حرفهای و باکیفیت است و موضع ما، ایستادن در کنار اعضای تیممان است.» هواداران نیز همین باور را داشتند.
آدامز بازگشت خود به میادین را در مقابل ۷,۰۰۰ هوادار حاضر در هایبوری در دیدار برای تیم ذخیره مقابل ردینگ انجام داد؛ استقبال هواداران تقریباً او را به گریه انداخت. پس از چند بازی دیگر برای بازیابی آمادگی جسمانی با تیم ذخیره، یک بازی جام حذفی خارج از خانه مقابل شروزبری تاون و یک پیروزی فوقالعاده ۴-۰ در خانه مقابل کریستال پالاس که از سکوها تماشا کرد، نام آدامز بار دیگر در ترکیب ابتدایی تیم قرار گرفت - درست به موقع برای سفر تیم به لیورپول.
این بار آرسنال تنها سه امتیاز از لیورپول عقب بود، درست مانند آن روز پایانی معروف فصل ۸۹-۱۹۸۸، اما این بار ۱۲ دیدار دیگر پس از آن روز باقی مانده بود. بااینحال، آنها میدانستند که پیروز شدن در این دیدار حیاتی است.
مرسون، چون روح زندهی آرسنال آن عصر، دوباره درخشید و در نیمهی دوم، گل پیروزی را در آنفیلد به ثمر رساند. با این گل، آرسنال جایگاه خود در صدر لیگ را پس گرفت. پایانی دیرهنگام در کار نبود. توپچیها خواستار فتح سریع جام بودند.
با وجود اجتنابناپذیری دومین قهرمانی بزرگ لیگ در سه سال، ضربهی ناامیدکنندهی دیگری در انتظار شاگردان گراهام در جام حذفی زده شد. آرسنال به نیمهنهایی رسید، جایی که قرار بود در ومبلی با رقیب سنتی خود، تاتنهام، روبهرو شود. پیش از بازی، به نظر میرسید آرسنال در حال حرکت به سمت دبل لیگ و جام حذفی است. در حالی که تاتنهام چند ماه تا پایان فصل در ردهی دهم لیگ قرار گرفته بود، آرسنال در همان بازهی زمانی در آستانهی قهرمانی بود.
اما در آن روز، تاتنهام تیم برتر میدان بود و پل گاسکوین و گری لینهکر از همان دقایق ابتدایی، کنترل بازی را در دست گرفتند. اگر حذف از جام اتحادیه به دست منچستریونایتد به اندازهی کافی برای آرسنال دردناک نبود، شکست در نیمهنهایی جام حذفی مقابل تاتنهام، استقامت حتی سرسختترین هواداران را آزمایش میکرد. اگر عنوان قهرمانی لیگ که بیامان به سمت آن پیش میرفتند نبود، یاد این دو شکست احتمالاً هنوز هم مانند دنداندرد در حافظهی هواداران آرسنال آزاردهنده بود و دردش با گذشت دو دهه کم نشده بود.
در نهایت، آرسنال بدون مانع به قهرمانی لیگ نزدیک شد، بدون اینکه هرگونه شگفتی ناخوشایندی در مسیرشان قرار بگیرد. فراتر از پیروزیشان در آنفیلد، شاگردان گراهام در پنج تساوی دیگر مقابل رقبای سرسخت خود متوقف شدند. اما هفت پیروزی دیگر کسب کردند که آنها را بسیار جلوتر از نزدیکترین تعقیبکنندگانشان قرار میداد.
آرسنال فصل را با موجی از شادی به پایان رساند. هر وعدهی ناتمام یا شبی بیخواب به خاطر شکست غیرمعمول مقابل منچستریونایتد، به لطف آلن اسمیت که در پیروزی ۳-۱ تیمش در خانه مقابل یونایتد در هفته ماقبل آخر فصل هتتریک کرد، بهخوبی جبران شد. یأس ناشی از شکست در جام حذفی و زهر تماشای تاجگذاری تاتنهام، لحظهای که تونی آدامز جام لیگ را چون مشعلی برافروخت، از دلها شسته شد.
پیش از آنکه رقابت به پایان خیرهکنندهای برسد، لیمپار به خواست گراهام برای اقدام پاسخ داد. او به تیمش پیش از آخرین بازی فصل گفته بود: «بروید و مانند قهرمانان به نظر برسید!» و اندرس با هتتریک خود در مسیر پیروزی ۶-۱ مقابل کاونتریسیتی در مقابل جمعیت دیوانهوار هایبوری، به این درخواست سرمربیاش پاسخ داد.
هرچند دو پیروزی آخر آرسنال در لیگ فوقالعاده بود، اما ضروری نبود و جنبهای تشریفاتی داشت، زیرا شکستهای پیاپی لیورپول در خارج از خانه مقابل چلسی و ناتینگهام فارست به این معنا بود که رؤیای قهرمانی برای آنها پیش از آنکه آرسنال حتی در بازی ماقبل آخر خود به میدان برود، رسماً به پایان رسیده بود. علاوه بر این، در پایان فصل، زمانی که هفت بازی باقیمانده بود، آرسنال نیازی به دو امتیازی که FA از آنها کسر کرده بود، نداشت. این موضوع باعث شد که پیروزی باشگاه در خانه مقابل منچستریونایتد فرگوسن با موسیقیای متن منحصربهفرد همراه باشد. موسیقیای که چون نسیمی از جان هواداران مشتاق به ستایش بازیکنان با آواز، طنینانداز شد.
در حالی که آنها بهراحتی مقابل همان حریفی که امتیازهای بیاهمیتی را به آن واگذار کرده بودند پیروز شدند، این بار با قهرمانی لیگ که ایمن شده بود، هر چهار گوشه هایبوری گرد هم آمدند و برای کل کشور، با ریتم ترانهی «او از کوه خواهد آمد» (She'll Be Comin’ Round The Mountain’)، آواز خواندند: «میتوانید آن دو امتیاز لعنتی را در باسنتان فرو کنید!» (“you can stick your f*cking two points up your arse!”)
آخرین اخبار آرسنال
جزئیات خبر

به قلم Soshiyant Nr
دستهبندی: لیگ برتر انگلستان
منبع : thesefootballtimes
بازدید: ۱۱۷ بار
بازی قبلی آرسنال

آرسنال


رئال مادرید
۱۴۰۴/۱/۱۹ ۲۲:۳۰
بازی بعدی آرسنال

آرسنال


برنتفورد
۱۴۰۴/۱/۲۳ ۲۰:۰۰
لیگ قهرمانان اروپا
۱۴۰۴/۱/۲۷ ۲۲:۳۰


لیگ برتر
۱۴۰۴/۱/۳۱ ۱۶:۳۰


لیگ برتر
۱۴۰۴/۲/۳ ۲۲:۳۰


لیگ برتر
۱۴۰۴/۲/۱۳ ۲۰:۰۰


لیگ برتر
۱۴۰۴/۲/۲۱ ۱۹:۰۰

