

آرتتا در پاری سن ژرمن: ۱۸ ماهی که میکل را ساخت
میکل آرتتا تنها یک جوان ۱۸ ساله با چهرهای بشاش بود که با یک تماس تلفنی که به او دستور میداد وسایلش را جمع کند و به پاریس برود، دنیایش زیر و رو شد.
این اتفاق در ژانویه سال ۲۰۰۱ رخ داد و چهار سال حضور در آکادمی مشهور لاماسیا بارسلونا، دوران حرفهای این هافبک جوان را در یک دوراهی قرار داده بود. پس از پیوستن امانوئل پتی از شمال لندن به جمع بازیکنان بینالمللی جاافتادهای چون پپ گواردیولا، لوئیس انریکه سرمربی فعلی پاری سن ژرمن، فیلیپ کوکو، ایوان د لا پنیا و یاری لیتمانن در نوکمپ، مسیر او برای ورود به ترکیب اصلی بارسا به شدت مسدود شده بود.
در همین حال، استعدادهای درخشان دیگری مانند ژاوی، آندرس اینیستا، سیمائو سابروسا، جرارد لوپز، گابری و بولو زندن در کنار میکل منتظر فرصت بودند. این انبوهی از استعدادها و موقعیتی بود که لوئیس فرناندز، سرمربی جدید پاری سن ژرمن، به دنبال بهرهبرداری از آن بود.
پاریسیها در دهه ۱۹۹۰ تحت هدایت او دوران طلایی را سپری کرده بودند و یک عنوان قهرمانی لیگ، سه جام حذفی فرانسه، دو جام اتحادیه را به دست آورده و پنج بار متوالی به نیمهنهایی رقابتهای اروپایی رسیده بودند، از جمله قهرمانی در جام برندگان یوفا در سال ۱۹۹۶ که تنها افتخار بزرگ قارهای آنها تا به امروز محسوب میشود. با این حال، جدایی فرناندز در سال ۱۹۹۶ دورهای از نزول را رقم زد و این اسطوره باشگاه در دسامبر ۲۰۰۰ در حالی به تیم بازگشت که تیمش در نیمه پایینی جدول دست و پا میزد.
او نیکولاس آنلکا را در اختیار داشت که تابستان قبل دوران حضورش در رئال مادرید به پایان رسیده بود، به علاوه بازیکنان بااستعدادی مانند جیجی اوکوچا و علی بن عربیه. لوران روبر، که بعدها در نیوکاسل به ستاره تبدیل شد، مهره کلیدی تیم بود، در حالی که یک جوان به نام سیلوین دیستین اولین تجربههای بازی در تیم اصلی را کسب میکرد. اما برای احیای یک تیم بااستعداد، بازیکنان جدیدی مورد نیاز بودند و فرناندز میکل را به عنوان بخش کلیدی فرآیند بازسازی خود شناسایی کرده بود.
انتقال از سرزمین مادری به یک کشور جدید برای این نوجوان بسیار دشوار بود، اما میکل با وجود قدم گذاشتن به دنیای ناشناخته، میدانست که این فرصتی است که باید از آن استفاده کند و در نهایت همین انتقال، آغاز یک دوران حرفهای درخشان برای او شد.
او در مورد لحظهای که تلفن زنگ خورد، به یاد میآورد: «برای من و خانوادهام وحشتناک بود. ما در بارسلونا بودیم که تلفن زنگ خورد و گفتند: "باید وسایلتان را جمع کنید و همین حالا به پاریس پرواز کنید." من ۱۸ سال داشتم، هیچ بازی حرفهای انجام نداده بودم و به آن اسامی نگاه میکردید و میگفتید: "مطمئن هستند؟"»
او ادامه داد: «لوئیس فرناندز کسی بود که به من اعتقاد داشت. این چیزی است که شما نیاز دارید، کسی که به شما فرصت بدهد و در کنار افراد مناسب قرار بگیرید. آنها مانند یک پسر از من محافظت کردند. آنجا محیطی عالی برای من بود تا ببینم چه تواناییهایی دارم.»
میکل در پاریس همزمان با مائوریسیو پوچتینو که از اسپانیول جذب شده بود، مستقر شد و این دوستی محکمی را با یکدیگر برقرار کردند. میکل در اوایل سال جاری در پاسخ به سوالی درباره اهمیت او در دوران حرفهایاش گفت: «او یکی از [تاثیرگذارترین] افراد است.»
او افزود: «من در ۱۷ یا ۱۸ سالگی در پاریس بودم و هیچ تجربهای در فوتبال حرفهای نداشتم. او دوست ندارد من این را بگویم، اما برای من مثل یک پدر بود. او مرا زیر پر و بال خود گرفت، نصیحتهای باورنکردنی به من کرد و از من محافظت کرد، به من الهام بخشید و من در دو سالی که با هم بودیم، چیزهای زیادی یاد گرفتم.»
میکل جوانترین عضو آن تیم پاری سن ژرمن بود و مانع زبانی کار او را دشوارتر میکرد - اما فرناندز نگران نبود: «میکل پسری با هوش سرشار بود.» او سال گذشته به اتلتیک گفت: «او باهوش بودن در داخل و خارج از زمین خود را تطبیق داد. او کسی بود که آداب و معاشرت خوب، رفتار خوب و همیشه بسیار محترم بود.»
منحنی یادگیری شیب تندی داشت. میکل به سرعت وارد ترکیب پاری سن ژرمن شد و اولین بازی حرفهای او در یک بازی جام حذفی فرانسه مقابل اوسر بود که با شکست ۴-۰ در خانه به پایان رسید، در حالی که اولین حضور او در لیگ در یک شکست در لو کلاسیک مقابل رقیب سنتی، مارسی، رقم خورد.
با این حال، پاریسیها همچنان در لیگ قهرمانان حضور داشتند و در همین رقابتها بود که میکل تنها دومین بازی دوران حرفهای خود را انجام داد - آن هم در سن سیرو. فرناندز به این جوان ۱۸ ساله در یکی از نمادینترین استادیومهای جهان بازی داد، چیزی که او به سختی میتوانست باور کند.
میکل با لبخند گفت: «من در تونل نگاه میکردم... آنجا مالدینی، پیرلو، شوچنکو بودند. همه آنها اینطوری بودند [دستش را بالا میبرد]. من با خودم میگفتم: واقعاً؟ من را واقعاً به قفس شیرها انداختند. اما بازی خیلی خوبی از آب درآمد که من واقعاً از آن لذت بردم. شب باورنکردنیای بود.»
پس از تساوی ۱-۱، تیم جدید شروع به هماهنگی کرد و میکل در ۹ بازی بعدی آن فصل تنها دو بار دیگر طعم شکست را چشید. اولین گل حرفهای او در تساوی ۲-۲ مقابل لیل به ثمر رسید و او به سرعت به یکی از اعضای جداییناپذیر تیم فرناندز تبدیل شد.
فرناندز اضافه کرد: «ما از او میخواستیم که توپ را از نظر فنی دریافت کند، بچرخد و بازی کند. او با کیفیت و سهولت خود در کار با توپ، کارها را آسان میکرد. او هوش لازم برای پاس دادن خوب یا یک هافبک تحمیلکننده برای موفقیت را داشت.»
بذرها برای یک احیا در فصل ۲۰۰۱/۰۲ کاشته شده بود و بازسازی تیم شاهد ورود دو بازیکن متضاد آمریکای جنوبی بود. گابریل هاینزه، مدافع سختکوش آرژانتینی از رئال وایادولید به خدمت گرفته شد، در حالی که یک استعداد جوان برزیلی به نام رونالدینیو با مبلغ ۵ میلیون پوند از گرمیو به تیم پیوست، پس از اینکه انتقال او به آرسنال به دلیل مشکلات مجوز کار منتفی شده بود.
میکل به یاد میآورد: «ما یک سال و نیم هماتاقی بودیم. او استعداد فوقالعادهای داشت. او یک هاله، یک انرژی، یک لبخند بر لب داشت... غیرممکن بود کنار او باشید و حالتان بد باشد. من هرگز چنین استعدادی ندیده بودم. در تمرین، در هر تمرینی، انگار میگفتید: این چطور ممکن است؟ از نظر فیزیکی، انجام برخی کارها غیرممکن است. بازی کردن با او باورنکردنی بود.»
فصل با تغییر وضعیت پاریسیها از لیگ قهرمانان به جام اینترتوتو آغاز شد و آنها در نهایت یکی از قهرمانان این رقابتها شدند. میکل در چهار بازی دیگر به میدان رفت و در پیروزی ۷-۱ مقابل خنت نیز گلزنی کرد.
با شروع فصل لیگ، این هافبک جوان اسپانیایی یک زوج خط میانی قدرتمند با ادوارد سیسه، بازیکن باسابقه باشگاه، تشکیل داد. سیسه وظیفه بازپسگیری توپ را بر عهده داشت در حالی که میکل نبض بازی را در دست میگرفت. او با خنده گفت: «من مجبور بودم تمام کارهای دفاعی را انجام دهم چون رونالدینیو و اوکوچا جلوی من بازی میکردند - تصورش را بکنید! فوقالعاده بود، تقریباً غیرواقعی. این یک رویا برای من بود. من خیلی خوششانس بودم.»
پیشرفت بار دیگر کند اما پیوسته بود. ۱۰ تساوی در ۱۸ بازی ابتدایی به زودی جای خود را به ۹ پیروزی در ۱۶ بازی پایانی داد، زیرا رونالدینیو کمکم روند گلزنی خود را پیدا کرد، آنلکا پس از اختلاف با فرناندز به صورت قرضی به لیورپول رفت و آرتتای جوان به کسب تجربه ادامه داد.
صعود به جام یوفا از طریق قهرمانی در جام اینترتوتو باعث شد آنها راپید بخارست و راپید وین را شکست دهند و در دور سوم مقابل رنجرز قرار بگیرند، دیداری که برای میکل تغییری اساسی در دوران حرفهایاش رقم زد. به قدری تأثیر او در تیم فرناندز زیاد بود که وقتی استعدادیابهای رنجرز قبل از بازی، پاری سن ژرمن را زیر نظر گرفتند، گزارش آنها حاکی از آن بود که "آرتتای جوان تأثیرگذارترین بازیکن آنهاست."
او در هر دو بازی رفت و برگشت که با تساوی بدون گل به پایان رسید، تمام دقایق را در زمین حضور داشت اما پاری سن ژرمن با وجود اینکه این بازیکن ۱۹ ساله پس از اوکوچا و رونالدینیو سومین پنالتی تیمش را به ثمر رساند، در ضربات پنالتی حذف شد.
با وجود حذف از جام و فرم ناپایدار ابتدایی پاری سن ژرمن که آنها را از کورس قهرمانی دور کرد، آنها در نهایت به رتبه چهارم رسیدند و بار دیگر خود را در میان برترینهای لیگ تثبیت کردند.
پس از یک دوره ۱۸ ماهه خوشایند، به نظر میرسید که آینده میکل قطعاً در پایتخت فرانسه خواهد بود، اما او به یکی از پرطرفدارترین استعدادهای فوتبال جهان تبدیل شده بود. میکل اظهار داشت: «در آن زمان بارسلونا مالک من بود و آنها به توافق نرسیدند. من آنجا خیلی خوشحال بودم، میخواستم بمانم اما در نهایت مجبور شدم کار دیگری انجام دهم.»
در حالی که پاری سن ژرمن برای مذاکره با بارسلونا به مشکل برخورده بود، در مارس ۲۰۰۲ رنجرز وارد عمل شد و او با مبلغ ۶ میلیون پوند راهی گلاسکو شد. با وجود تمام آشفتگیهای پشت صحنه و رو به پایان بودن روزهای حضورش در پاریس، میکل همچنان یک مهره ثابت در تیم باقی ماند و در پنج بازی از شش بازی پایانی به میدان رفت تا به صعود تیم به جمع سه تیم برتر و بازگشت به لیگ قهرمانان کمک کند، اما آنها تنها یک امتیاز کم آوردند.
با این حال، این فصل برای میکل با یک دستاورد بزرگ به پایان رسید، زیرا او در تیم منتخب فصل لیگ یک فرانسه در کنار رونالدینیو و هاینزه قرار گرفت تا بر شهرت رو به رشدش در فوتبال تأکید بیشتری شود. او دوران حضورش در پاریس را با ۵۳ بازی، ۵ گل، شهرتی شکوفا و خاطرات فراوان به پایان رساند.
در حالی که او فصل جدیدی از دوران حرفهای خود را آغاز کرد، غیبت او در پاری سن ژرمن احساس شد و این تیم در فصل ۲۰۰۲/۰۳ برای اولین بار از سال ۱۹۸۸ در نیمه پایینی جدول قرار گرفت. در همین حال، میکل در ایبروکس به یک قهرمان محبوب تبدیل شد و اولین فصل حضورش با تبدیل یک پنالتی حیاتی در آخرین روز رقابتها به اوج خود رسید و به آنها کمک کرد تا سهگانه داخلی را کسب کنند.
اما او همیشه با خوشحالی فراوان به آن ۱۸ ماه حضور در پاریس نگاه خواهد کرد، دورانی که در نهایت مسیر او را برای تبدیل شدن به موفقیتی که اکنون در نیمکت امارات دارد، هموار کرد.
او گفت: «این سکویی بود برای به اشتراک گذاشتن تجربه در باشگاهی با آن عظمت و شهری که احتمالاً زیباترین شهر اروپا است. این تجربهای بود که برای همیشه با من خواهد ماند، با همتیمیهایی که شکل دادند که من میخواستم به عنوان یک بازیکن چه کسی باشم و جرقهای در من روشن کردند تا به یک مربی تبدیل شوم.»
آخرین اخبار آرسنال
جزئیات خبر

به قلم عباس رضایی
دستهبندی: مقاله
منبع : Arsenal.com
بازدید: ۱۰۰ بار
اشتراکگذاری
بازی قبلی آرسنال

لیورپول


آرسنال
۱۴۰۴/۲/۲۱ ۱۹:۰۰
بازی بعدی آرسنال

آرسنال


نیوکاسل
۱۴۰۴/۲/۲۸ ۱۷:۳۰
لیگ برتر
۱۴۰۴/۳/۴ ۱۸:۳۰

