فردی لیونگبرگ با موهای صورتی و مدلینگ لباس زیر، در اوایل دهه ۲۰۰۰ شباهت چندانی به بازیکنان دیگر نداشت. او در واقع دیوید بکهام آرسنال بود.
دقیقا مشخص کردن زمانی که خودنمایی در لیگ برتر به امری عادی تبدیل شد، دشوار است.
به سال ۲۰۰۸ برگردیم، نیکلاس بنتنر، بازیکن آرسنال، به خاطر پوشیدن کفشهای صورتی در صدر اخبار روزنامههای ملی قرار گرفت - تصمیمی که به طور گسترده مورد تمسخر قرار گرفت.
مهاجم سوئدی با شور و حرارت گفت: ''من عاشق کفشهای صورتیام هستم. از بچگی دوست داشتم با این رنگ بازی کنم و فکر نمیکنم الان کسی بتواند با من رقابت کند.''
ده سال قبل از آن، پیدا کردن بازیکنی که رنگ خاصی به جز مشکی روی پایش داشته باشد، دشوار بود. مسئله این نبود که لیگ پر از شخصیتهای بزرگ نبود، بلکه محدودیتی در میزان ابراز خودنمایی بازیکنان وجود داشت.
اریک کانتونا، که بدون شک یکی از برجستهترین شخصیتهای دوران ابتدایی لیگ برتر بود، با بالا دادن یقهی لباسش، منحصر به فرد بودن خود را نشان میداد. دیوید بکهام هم با زمانبندی دقیق در هر مدل موی جدیدش، استثنایی در این زمینه بود.
اما امروزه با نگاهی به اطراف، به وضوح میبینیم که سد شکسته شده است.
بازیکنان هر هفته مدل موهایشان را عوض میکنند و پیدا کردن بازوهایی بدون خالکوبی در این ورزش دشوار است. کفشهای مشکی به استثنا تبدیل شدهاند و رنگهای جیغ به هنجار.
حتی فوتبالیستهای سادهای مثل سرخیو آگوئرو هم موهایشان را دکلره میکنند. اما این یک غرولند از گارت کروکس [کارشناس سرشناس و گاها تندخو انگلیسی] نیست: این یک اتفاق خوب است. سرگرمکننده است. امیدواریم مدل موهای هنری همچنان ادامه داشته باشند.
پیشگام
البته با در نظر گرفتن مدل موها، جالب است به یاد بیاوریم که چگونه یک اسکاندیناوی دیگر در آرسنال، بازیکنی به مراتب محبوبتر از بنتنر با کفشهای صورتی، در اواخر دهه ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ از یکنواختی ظاهری آن دوران فاصله گرفت و به همین دلیل به یک قهرمان ماندگار تبدیل شد.
آن بازیکن، فردی لیونگبرگ، هافبک سوئدی بود که در طول دوران ۹ ساله حضورش در آرسنال، دو قهرمانی لیگ برتر و سه قهرمانی جام حذفی کسب کرد.
لیونگبرگ که در سال ۱۹۹۸ با مبلغ اندک ۳ میلیون پوند به خدمت گرفته شد، بازیکنی باکلاس بود که توانایی به ثمر رساندن گلهای زیبا را داشت. اما نکته مهم این است که او موهایی به رنگ صورتی-قرمز داشت.
در سال ۲۰۰۲، زمانی که آرسنال با نتیجه ۲-۰ چلسی را شکست داد و قهرمان جام حذفی شد، این درخشش لیونگبرگ بود که همه را به وجد آورد. ضربه دیدنی این بازیکن سوئدی از فاصله ۲۵ متری در دقیقه ۸۰، برتری آرسنال را مسجل کرد و او را به عنوان بهترین بازیکن زمین معرفی نمود.
اما درخشش او فقط به خاطر چنین گلهایی نبود که او را به یک قهرمان ماندگار در بین هواداران آرسنال تبدیل کرد. در آن روز در ورزشگاه میلینیوم، در اطراف ورزشگاه میشد هواداران آرسنال را با خطهای صورتی در موهایشان دید که به ستایش از ستاره شاخص خود پرداخته بودند.
لیونگبرگ بازیکن خوبی بود، اما او همچنین از نظر ظاهری هم نمادین بود.
شاید تمرکز روی ظاهر لیونگبرگ کم اهمیت جلوه دادن درخشش او به نظر برسد، اما واقعاً اینطور نیست. او بازیکن بسیار خوبی بود، پر از انرژی، با تکنیک بالا، و هر چهار بازی یک گل به ثمر میرساند - که گفتنیست، آمار بهتری نسبت به بنتنر دارد.
او همچنین در نیمه اول پرافتخار دوران ونگر در آرسنال بازی کرد و نقش مهمی در آن موفقیتها داشت.
اما همه اینها را میتوان در یوتیوب و ویکیپدیا پیدا کرد.
علاوه بر این، اغراقآمیز نیست - یا لزوماً چیز بدی نیست - که بگوییم گیسوهای مجعد و سرخ او تأثیر فرهنگی بیشتری نسبت به گلهایش بر لیگ برتر داشت.
روحیه مهربان
البته لیونگبرگ با شناخته شدن به خاطر ظاهرش، شباهت زیادی به بکهام دارد.
در حالی که نیازی نیست کسی تواناییهای بکهام را به ما یادآوری کند، انکارناپذیر است که شخصیت مشهور و استایل خاص این بازیکن انگلیسی، دید ما نسبت به فوتبالیستها را تغییر داد و همچنین نگرش خود بازیکنان را تحت تأثیر قرار داد.
لیونگبرگ، بکهام آرسنال بود: یک هافبک خوشتیپ با موهای رنگشده که به عنوان مدل لباس زیر هم فعالیت میکرد. تنها تفاوت واقعی بین آنها چیست؟ موهای لیونگبرگ در نهایت ریخت!
البته، وقتی فوتبال را به گلها، پرتابها، جدول لیگ و همه اینها تقلیل میدهید، داشتن موی صورتی چیز مهمی نیست. اما فوتبال به اندازه یک ورزش، یک فرهنگ هم هست و لیونگبرگ در اوایل دهه ۲۰۰۰ به اندازهی یک شخصیت ورزشی، به یک نماد فرهنگی تبدیل شد.
سوئدیِ خوشپوش، همانند بکهام نشان داد که چطور فوتبالیستهای لیگ برتر میتوانند از موقعیت خود برای تحت تأثیر قرار دادن بخشهای مختلف عرصه فرهنگ استفاده کنند.
هافبک خوشاستعداد، میتوانست یک دقیقه لباس دریمکست [کنسول بازی سگا در اوایل دهه ۲۰۰۰] را بپوشد و دقیقهی بعد لباس زیر کلوین کلین را به تن کند و هر دوی این فعالیتها به شهرت و ثروت او کمک میکرد.
مفاهیم
البته برخی معتقدند که این موضوع کاملاً مثبت نیست.
برای مثال، کسانی که در گروه گرت کروکس و گری نویل قرار میگیرند، مشتاقانه بازیکنانی مثل پل پوگبا را به خاطر مدل موهای عجیب و غریبشان مورد انتقاد قرار میدهند و با کمی منطق، اینطور القا میکنند که اهمیت دادن به ظاهر به معنای اهمیت ندادن کامل به فوتبال است.
همچنین میتوان اشاره کرد که هر بازیکنی (یا هواداری) نمیتواند از عهده چنین خودنماییهایی بربیاید. لیونگبرگ فوقالعاده خوشتیپ بود؛ کسی مثل مارتین کیون، با ظاهری معمولیتر، هرگز با رنگ کردن موهایش به همان اندازه هوادار پیدا نمیکرد.
با این حال، در نهایت، کمک لیونگبرگ به سهلگیری در مورد هنجارهای ظاهری، در درازمدت فقط میتواند مفید باشد.
درک این موضوع که چرا چنین ننگی در گذشته (و حتی تا حدودی امروز) در مورد چیزهایی مثل کفشهای صورتی وجود داشت، دشوار نیست. یا اینکه چرا بازیکنی با موهای هایلایت و کفشهای سفید در یک بازی لیگ دسته پایین در اوایل دهه ۲۰۰۰ مورد تمسخر قرار میگرفت.
در واقع، لیونگبرگ در طول دوران حرفهای خود در سطح بالا، بارها مورد تمسخرهای همجنسگراستی قرار میگرفت، اما او همیشه با خونسردی آنها را رد میکرد.
شاید اسطوره آرسنال فقط کمی خودشیفته بود، اما خودنمایی او به شکلی عجیب به شکستن تعصبات کمک میکند. و چه کسی فکر میکرد چنین اتفاقی بیفتد؟
آخرین اخبار آرسنال
جزئیات خبر
به قلم عباس رضایی
دستهبندی: مقاله
منبع : Planet Football
بازدید: ۱۹۲ بار
بازی بعدی آرسنال
تاتنهام
آرسنال
۱۴۰۳/۶/۲۵ ۱۶:۳۰
بازی قبلی آرسنال
آرسنال
برایتون
۱۴۰۳/۶/۱۰ ۱۵:۰۰