loading
در حال بررسی درخواست شما
داستان هایی از شکست ناپذیران - لاورن
داستان هایی از شکست ناپذیران - لاورن

داستان هایی از شکست ناپذیران - لاورن

لاورن، مدافع راست آرسنال، تنها در ۶ بازی از کل فصل ۲۰۰۳/۰۴ لیگ برتر غایب بود و از زمان پیوستن به این تیم از مایورکا در تابستان ۲۰۰۰، خود را به عنوان مهره‌ای کلیدی در ترکیب توپچی‌ها ثابت کرده بود.

این ملی پوش کامرونی در ابتدا به عنوان هافبک به آرسنال آمد، اما با نظر آرسن ونگر و پس از خداحافظی لی دیکسونِ افسانه‌ای، به عنوان مدافع راست جانشین او شد. لاورن  تجسمی از روحیه جنگندگی، قدرت ذهنی و فیزیکی، تعهد و اخلاق کاری بالای آن تیم بود. او هرگز از رویارویی با چالش‌ها عقب نشینی نمی‌کرد و در لحظات حساس، مهره‌ای کلیدی به شمار می‌رفت. ثبات فوق العاده او در خط دفاعی، نقش به سزایی در موفقیت های آن فصل داشت. به پاس درخشش در آن فصل، او در تیم منتخب فصل ۲۰۰۳/۰۴ لیگ برتر انگلیس قرار گرفت.

قهرمانی سال ۲۰۰۴، یکی از پنج افتخار بزرگی بود که لاورن در طول ۶ سال و نیم حضورش در آرسنال، طی ۲۴۱ بازی به دست آورد. 

او پس از ترک آرسنال، به پورتموث پیوست و با این تیم توانست برای چهارمین بار قهرمان جام حذفی انگلیس شود. بعد از خداحافظی از دنیای فوتبال، لاورن به عنوان کارشناس فنی در بخش استعدادیابی فیفا، همکاری نزدیکی با آرسن ونگر داشت. او همچنان رابطه صمیمانه‌ای با باشگاه دارد و پیش از فصل جاری، به عنوان سفیر باشگاه آرسنال، تیم را در تور پیش فصل آمریکا همراهی کرد.

به همین بهانه، با لاورن مصاحبه‌ای ترتیب دادیم تا خاطرات آن فصل رویایی را مرور کنیم:

لاورن، به ابتدای آن فصل برگردیم. جو درون رختکن چطور بود؟ چقدر به داشتن یک فصل خوب مطمئن بودید؟

همیشه در هر پیش فصل اعتماد به نفس داشتیم، اما راستش را بخواهید، به کل فصل فکر نمی‌کردیم. فقط روی بازی اول تمرکز داشتیم. تمام فکرمان همین بود. باید بازی به بازی پیش می‌رفتیم. هر بازی را می‌بردیم و بعد به سراغ بازی بعدی می‌رفتیم. این طرز فکر ما بود. اگر از ماه اوت به قهرمانی در لیگ یا حتی بدون شکست ماندن فکر می‌کردیم، شاید به آن دست پیدا نمی‌کردیم، چون در این صورت تمرکزتان از بین می‌رفت. 

شما قبل از آن فصل هم با آرسنال به موفقیت های زیادی رسیده بودید، آیا آن فصل فقط ادامه‌ای بر همان روند خوب به نظر می‌رسید؟

به نظر من، همه ما احساس می‌کردیم که بهترین تیم هستیم. قبل از بازی‌ها در تونل، من عقب می‌ایستادم و می‌توانستم چهره حریفان را ببینم. ترس در چشمانشان پیدا بود. حتی قبل از شروع بازی‌ها هم این را می‌شد دید. بنابراین اعتماد به نفس داشتیم اما مغرور نبودیم. می‌دانستیم که اگر خوب بازی کنیم، می‌توانیم هر تیمی را شکست دهیم. همه چیز به خودمان بستگی داشت.

قطعا با منچستر یونایتد رقابت نزدیکی داشتیم. آن فصل با شکست مقابل آن‌ها در ضربات پنالتی سوپر جام انگلیس شروع شد، آیا این مسئله روی تیم تاثیر گذاشت؟

نه، راستش را بخواهید حتی آن بازی را به یاد نمی‌آورم! مطمئنی در همان فصل بود؟ نه، آن باخت هیچ تاثیری روی ما نداشت. من بیشتر بازی‌هایی که بردیم را به خاطر می‌آورم!

ما در همان ابتدای فصل لیگ با آن‌ها روبرو شدیم و آن بازی نقطه عطفی شد...

می‌دانستیم که باختن در آن بازی خیلی بد می‌شد. هر وقت مقابل یونایتد بازی می‌کردیم، مسئله کلیدی، نبردهای کوچک در سراسر زمین بود. یازده علیه یازده بود، اما در هر نقطه از زمین تک به تک ها مهم بودند. در میانه زمین نبرد تن به تن با حریف بود، در سمت راست من رایان گیگز را داشتم و در سمت دیگر رونی بود. برای مثال، همیشه نویل مقابل ریس بود و ما باید تمام این نبردها را می‌بردیم. یازده به یازده بود، اما نبردهای فردی می‌توانست سرنوشت بازی‌ها را تعیین کند. این توضیح می‌دهد که در آن دیدار چه اتفاقی افتاد.

چه خاطراتی از اتفاقات انتهای آن بازی دارید؟

خاطره اصلی من مربوط به جریمه سنگینی است که گرفتم! هنوز از آن عصبانی هستم! اما آن بازی نشان دهنده روحیه تیمی ما بود. من همیشه می‌گویم برای اینکه یک تیم بزرگ باشید به سه شرط نیاز دارید: تعهد، حرفه‌ای بودن و مبارزه برای نشان باشگاه. این کاری بود که ما آن روز انجام دادیم.

بله، کیفیت و استعداد – همانطور که همه می‌دانید تیم‌های بزرگ این را دارند – ما داشتیم و منچستریونایتد هم داشت. اما شما همچنین نیاز دارید که برای هم بجنگید. برای پرچم بجنگید. اگر این احساس را نداشته باشید که این خانواده شماست، چیزی که ما برای آن با هم می‌جنگیم، پس هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

در آن فصل، ما ۲۲ بازیکن در ترکیب داشتیم و هر کدام از ما متعهد و حرفه‌ای بودیم و همه برای یک هدف واحد مبارزه می‌کردیم. نه فقط ۱۱ بازیکن اصلی – تک تک ما. ما این را داشتیم و این بازی به ما کمک کرد تا حتی نزدیک‌تر شویم.

شما همیشه آماده‌ی مبارزه بودید، آیا آن سختی چیزی بود که می‌خواستید به تیم منتقل کنید؟

بله، چون زیاد صحبت نمی‌کردم و ساکت می‌ماندم و به بازی خودم فکر می‌کردم. اما وقتی وارد زمین می‌شدم، انگار آدم دیگری می‌شدم. عاشق زیر فشار بودن بودم. دوست داشتم انتظار هواداران را ببینم و وقتی تو زمین بودم، احساس خانه بودن داشتم. این زیستگاه من بود و جایی بود که در آن زنده می‌شدم.

تا فصل ۲۰۰۳/۰۴ که چند سالی در لیگ انگلیس بودید، به نظرتان به اوج خود رسیده بودید؟

نه، فکر نمی‌کنم. اوج من دو سال قبل بود، زمانی که دوگانه را بردیم. بهترین بازی‌ای که من به عنوان یک مدافع کناری انجام دادم، مقابل رایان گیگز در برد لیگ در اولدترافورد در سال ۲۰۰۲ بود. آن روز رایان گیگز را در جیبم گذاشتم! به شما می‌گویم، آن روز بازی فوق‌العاده‌ای انجام دادم. بازی کردن مقابل آن بازیکن با آن همه تحرک در زمین خیلی سخت بود، اما آن روز بهترین بازی خودم را انجام دادم. می‌دانستم که برای انجام چنین بازی‌هایی باید خودم را در بهترین شرایط ممکن قرار دهم.

برگردیم به شکست ناپذیران. پاتریک ویرا کاپیتان آن تیم بود، اما آیا در سراسر زمین رهبر وجود داشت؟

بله، و همه ما بازیکن ملی‌پوش بودیم. وقتی شما یک بازیکن بزرگ در تیم ملی خود هستید، آن اعتماد به نفس را دارید که به عقب برگردید و رهبر باشگاه خود نیز باشید. شما عادت کرده‌اید که مسئولیت کشورتان را بر عهده بگیرید، برای تیم خود مهم باشید و رهبر باشید. ما این را در سراسر زمین داشتیم.

بازی کردن به عنوان یک مدافع جلوی ینس لمن برای شما چگونه بود؟

او عالی بود، چیزی که در مورد او دوست داشتم حرفه‌ای بودنش بود. قبل از اینکه ما هر تابستان برای پیش فصل برمی‌گشتیم، او از قبل آنجا بود. من هرگز کسی را به حرفه‌ای بودن او ندیده‌ام. او همه چیز را خیلی جدی می‌گرفت، نظم فوق‌العاده‌ای داشت و آن ذهنیت آلمانی را داشت. او برای ما واقعاً مهم بود، خرید فوق‌العاده‌ای بعد از رفتن دیوید سیمن.

بسیاری از هواداران خرافاتی و آداب و رسومی داشتند که باید در طول فصل انجام می‌شد، شما هم چنین چیزی داشتید؟

بله، یک سکه اسپانیایی قدیمی – یک پزتا – داشتم که همیشه در کفشم نگه می‌داشتم. ۲۴ ساعت شبانه‌روز، ۷ روز هفته. هرگز آن را بیرون نیاوردم و از آن موقع تا حالا هم این کار را نکرده‌ام. من هر روز آن را در کفشم نگه می‌داشتم و هنوز هم آنجا است. این سکه‌ی خوش‌شانسی من است که به طور واضح برای من ارزش زیادی دارد.

ما در سال ۲۰۰۴ در وایت هارت لین قهرمانی را قطعی کردیم، خاطرات شما از آن روز چیست؟

آنها داشتند مساوی را جشن می‌گرفتند! خیلی بامزه بود، چون ما همچنان قهرمان لیگ شدیم. راستش را بخواهید، در آن لحظه از بازی، نمی‌دانستم که مساوی برای ما کافی است. شاید برخی از بازیکنان این را می‌دانستند، اما من خبر نداشتم. وقتی آن‌ها گل زدند عصبانی شدم، ما می‌خواستیم برنده شویم، اما در نهایت مهم نبود.

این برای قهرمانی در لیگ کافی بود و ما جشن قهرمانی را در زمین داشتیم، اما بعد به بازی بعدی فکر می‌کردم. چهار بازی دیگر باقی مانده بود، و اگر از من بپرسید که آیا در آن لحظه به یک فصل بدون شکست فکر می‌کردم، پس جوابم نه است. شاید برخی از بچه‌ها این‌طور بودند، اما راستش را بخواهید، تا بازی آخر به چیزی فکر نمی‌کردم.

آخرین بازی در خانه مقابل لستر بود، احساسات شما در پایان بازی چه بود؟

آنچه که در هایبوری تجربه کردم وصف نشدنی است. آن روز در رختکن هایبوری صندلی من کنار اشلی کول بود، کنار پنجره‌ای که به خیابانی مشرف بود که همه هواداران آنجا بودند. می‌توانستید دو سه ساعت قبل از بازی هیاهوی جمعیت را حس کنید. اگر نمی‌توانستید آن انرژی را از طرفداران بگیرید، پس شما بازیکن فوتبال نیستید.

آن‌ها هر چه برای عملکرد شما لازم بود در اختیارتان می‌گذاشتند و آن روز که برنده شدیم، فوق‌العاده بود. وقتی داور سوت پایان بازی مقابل لستر را زد، احساس کردم آسوده خاطر شدم، اما بعد به اطراف خود نگاه می‌کنید و می‌بینید که همه در شادی بزرگی شریک هستند. همه را خیلی خوشحال می‌بینید، همه در حال جشن گرفتن هستند. این یک خاطره‌ی شگفت‌انگیز است.

آیا احساس می‌کردید این دستاورد اوج دوران حضور شما در آرسنال بود؟

تا ژانویه ۲۰۰۷ تیم را ترک نکردم، اما بعد از آن فصل شکست ناپذیری دچار مصدومیت شدم و  از آن زمان به بعد، چیزی شروع به تغییر کرد. پاتریک در سال ۲۰۰۵ رفت، دنیس در سال ۲۰۰۶ جدا شد. آن تیم شروع به فروپاشی کرد و خروج پاتریک شوک بزرگی برای تیم بود.  چیزی تغییر کرد.

تا آن زمان، همه ما در یک جهت حرکت می‌کردیم، همه به دنبال اهداف یکسانی بودیم. اما بعد برخی از بازیکنان بیشتر به اهداف خودشان نگاه می‌کردند، شاید لیگ قهرمانان یا یک چالش جدید. هر کسی انگیزه خاص خود را داشت و به همین دلیل برخی جدا شدند. من معتقدم اگر لیگ قهرمانان را می‌بردیم، اوضاع تغییر نمی‌کرد و آن تیم مدت بیشتری با هم می‌ماندند.

آیا هنوز با سایر اعضای تیم شکست ناپذیران صمیمی هستید؟

بله، ما یک گروه واتس‌اپ داریم و زیاد با هم صحبت می‌کنیم. من در سویل زندگی می‌کنم، بنابراین همه را خیلی اوقات نمی‌بینم، اما همیشه یک پیوند بین ما وجود خواهد داشت و من به آن بسیار افتخار می‌کنم.

آخرین اخبار آرسنال

جزئیات خبر
avatar تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۲/۸ ۱۲:۴۴
به قلم عباس رضایی
دسته‌بندی: خاطرات شکست ناپذیران
منبع : Arsenal.com
بازدید: ۱۸۳ بار
اشتراک‌گذاری
بازی قبلی آرسنال
کریستال پالاس
کریستال پالاس
1 - 5
آرسنال
آرسنال
لیگ برتر - سِلهارست پارک
۱۴۰۳/۱۰/۱ ۲۱:۰۰
بازی بعدی آرسنال
آرسنال
آرسنال
VS
ایپسویچ
ایپسویچ
لیگ برتر - استادیوم امارات
۱۴۰۳/۱۰/۷ ۲۳:۴۵
برنتفورد - آرسنال
لیگ برتر
۱۴۰۳/۱۰/۱۲ ۲۱:۰۰
برایتون - آرسنال
لیگ برتر
۱۴۰۳/۱۰/۱۵ ۲۱:۰۰
آرسنال - منچستر یونایتد
لیگ های دیگر
۱۴۰۳/۱۰/۲۲ ۱۸:۳۰
آرسنال - تاتنهام
لیگ برتر
۱۴۰۳/۱۰/۲۶ ۲۳:۳۰
آرسنال - آستون ویلا
لیگ برتر
۱۴۰۳/۱۰/۲۹ ۲۱:۰۰