loading
در حال بررسی درخواست شما
آنالیز تاکتیکی آرسنال در آستانه بازی هفته دوم لیگ برتر در خانه‌ی پالاس
آنالیز تاکتیکی آرسنال در آستانه بازی هفته دوم لیگ برتر در خانه‌ی پالاس

آنالیز تاکتیکی آرسنال در آستانه بازی هفته دوم لیگ برتر در خانه‌ی پالاس

در رویارویی هفته آغازین از لیگ برتر، فارست از لحاظ تاکتیکی، کاملا در مقابل آرسنال زمین‌گیر شد‌؛ شاید نگاه کردن به امید گل [اکس‌جی] بدون در نظر گرفتن جریان بازی، یا دقایق پایانی اضطراب‌آور بازی حس دیگری در شما ایجاد کرده باشد، اما باید با دقت بیشتری به بازی نگاه کنید. در این مقاله، به ارزیابی عملکرد آرسنال و آینده‌ی تیم خواهم پرداخت.

برنامه فارست مشخص بود؛ بازی مستقیم از طریق ارسال‌های بلند از شروع مجدد، به هدف برتری در دوئل‌های هوایی و ایجاد بی‌نظمی در خط دفاعی آرسنال. این استراتژی بی‌نتیجه هم نبود (که نمودش را در موقعیت تک‌به‌تک برنان جانسون دیدیم)، اما حتی اگر روی آن موقعیت به گل می‌رسیدند باز هم آرسنال به بازی برمی‌گشت و پیروز از میدان خارج می‌شد.

دلیلش چیست؟ این‌که فارست در هیچ مقطعی از بازی اقدام به پرس نمی‌کرد. آرتتا از قبل نسبت به این وضعیت آگاه بود و به همین علت است که یک نقشه بی‌نقص برای پیروزی در مقابل فارست طراحی کرد. آرسنال با ۶ بازیکن به سمت دروازه فارست هجوم می‌بُرد و با ۵ بازیکن که در بازی انتقالی فوق‌العاده هستند دفاع می‌کرد. فارست توپ‌های بلند می‌فرستاد و برروی ضدحمله‌ها تمرکز می‌کرد، و آرسنال با ۵ گزینه تدافعی مناسب تک‌تک مهاجم‌های حریف را از کار می‌انداخت.
فارست تلاش می‌کرد که عقب نشسته و از عمق فضاهارا ببندد، اما آرسنال بی‌وقفه به فضاها هجوم می‌بُرد و با ۶ بازیکن آماده کانترپرس در تمام نقاط زمین بود. دوستان، شاهکار آرتتا همین‌جاست. اسمش را بگذارید یک بازی آسان جلوی تیم متوسط رو به پایین لیگ، اما مسئله این‌جاست که تمام آن‌چه یک مربی می‌تواند انجام دهد، ایجاد بهترین شانس پیروزی مقابل رقباست.

آرتتا با به‌کارگیری یک سیستم جدید، کاری کرد که حتی استیو کوپر و فارست نیز شگفت‌زده شوند. پارتی در نقش مدافع کناری مقلوب [inverted fullback] به‌کار گرفته می‌شد و به‌طور مرتب در خط میانی و به‌تنهایی در پست ۶ قرار می‌گرفت، و از آن سو تیمبر نیز در کنار سالیبا و وایت یک خط دفاعی سه نفره را تشکیل می‌دادند. جلوتر از آن‌ها، رایس، هاورتز و اودگارد به‌ترتیب در نیم‌فضا [half space] چپ، میانی و راستی جای گرفته بودند.

ساکا و مارتینلی بالا بازی کرده و عرض زمین را در اختیار می‌گرفتند، و انکتیا هم شماره ٩ تیم بود. این ساختار برای آرسنال برتری عددی ایجاد می‌کرد، چرا که فارست باید با ۵ بازیکن در عقب مقابل ۶ مهاجم آرسنال دفاع می‌کرد. این همان تاکتیکی است که مربیانی هم‌چون پپ و تن هاگ به‌طور مداوم برای درهم شکستن حریف از آن بهره می‌گیرند.


آرسنال در اغلب لحظات بازی به‌طور کامل ناتینگهام فارست را زمین‌گیر کرده بود. در نیم‌ساعت ابتدایی بازی فارست تنها ١٣ پاس موفق ارسال کرد و در نیمه اول آرسنال ٨۴% از مالکیت توپ را در اختیار داشت.

زمان زیادی لازم نبود تا آرسنال با دو گل پیش بیافتد، و به‌طور موثری کانترپرس کرده و بی‌وقفه و بی‌عیب و نقص به حریف فشار بياورد. اگرچه، در پایان نیمه اول، فارست امیدگل بیشتری از آرسنال به‌ثبت رساند که عده زیادی این آمار را به‌عنوان نقطه ضعف آرسنال در این بازی در نظر می‌گیرند؛ اما اصلا مرتکب چنین اشتباهی نشوید، آرسنال به‌طور کامل کنترل بازی در نیمه اول را در اختیار داشت.

امیدگل آماری است که سطح عملکرد تیم‌ها را در طول یک فصل انعکاس می‌دهد، اما آماری که برروی آن پافشاری می‌شود حتی به تمام نود دقیقه‌ی یک بازی نیز مربوط نیست. شاید آرسنال به‌طور مستقیم موقعیت‌های گل بسیاری خلق نکرد، اما فشاری را به حریف اعمال می‌کرد که به‌طور کامل فارست را از انجام ضدحمله ناتوان کرده بود، و هيچ‌گونه موفق به آزاد کردن خود از چنگ پرس آرسنال نبوده و خطری را نیز ایجاد نمی‌کردند.

مالکیت ٨۴ درصدی آرسنال در نیمه اول و تنها ١٣ پاس که فارست توانسته بود در نیم ساعت بازی رد و بدل کند که به آن اشاره کردیم، به‌طور کامل این بر این ادعا صحه می‌گذارد. بزرگ‌ترین روش ایجاد موقعیت گل همین است، فشار آوردن بی‌وقفه به حریف. این‌که از نقاط مختلف زمین اقدام به شوت‌زنی کرده و آمار امیدگل را افزایش دهیم، نشانه کیفیت تهاجمی تیم نخواهد بود.

درعین‌حال باید این واقعیت را مدنظر قرار دهیم که آرتتا برای نخستین مرتبه بود که با چنین سیستمی بازی می‌کرد. این ویژگی غیرقابل پیش‌بینی بودن موجب غافل‌گیر شدن فارست شد. فارست با ۵ بازیکن دفاع می‌کرد و اقدامی به پرس کردن هم نداشت، پس نیازی وجود نداشت که آرسنال همواره آرایش ٢-٣ را حفظ کند. آرتتا یکی از بازیکنان عقب زمین را کم کرده و به خط تهاجمی اضافه می‌کرد، که تصمیم کاملا منطقی‌ای بود.

آیا او در مقابل تیم‌هایی که از لحاظ تاکتیکی و کیفیت بازیکن از فارست قدرتمندتر هستند هم چنین کاری را تکرار می‌کند؟ پاسخ منفی است. دلیلش چیست؟ زیرا ممکن است این رویکرد بیش‌ازحد مستقیم بوده و دینامیک تیم احتیاج به تغییر داشته باشد.

در تحلیل‌های تاکتیکی گذشته گفته بودم که کای هاورتز می‌تواند درمقابل تیم‌هایی مانند فارست که عقب نشسته و دفاع می‌کنند در نقش ٨ یا ١٠ به‌کار گرفته شود. علت چیست؟ در چنین وضعیتی، مسئولیت‌هایی که بازیکنان در زمان بازی‌سازی برعهده دارند از اهمیت کمتری برخوردار خواهد بود. اگرچه، حتی زمانی که فارست تلاش می‌کرد پرس کند، دکلن رایس یک خط عقب رفته و گزینه‌های پاس را جهت بازی‌سازی در میانه زمین افزایش می‌داد. در چنین موقعیتی آرسنال همچنان از آرایش ٢-٣ استفاده می‌کرد، و دو بازیکنی که در مقابل دفاع سه نفره قرار می‌گرفتند در مواقع ضروری کنترل بیشتری به تیم اضافه می‌کردند.


عملکرد آرسنال از لحاظ تاکتیکی بی‌عیب و نقص بود، و حتی اگر در نزدیک دروازه حریف بی‌نظم ظاهر می‌شد، به‌واسطه فشردگی شدید فارست بود، چراکه شکافتن خط دفاعی چنین تیم‌هایی بسیار دشوار است.

صرف این‌که آرسنال با ۶ بازیکن به سمت دروازه فارست هجوم می‌برد و برتری عددی ایجاد می‌کرد، نمی‌توان تصور کرد که کار آسانی برای گل‌زنی پیش‌روی خود می‌دیدند. فارست با پنج بازیکن تمام عرض زمین را پوشش می‌داد، و این کار را برای ساکا و مارتینلی در موقعیت‌های یک در مقابل یک دشوار می‌کرد، چرا که وینگ‌بک‌های حریف بیش‌از حد به آن‌ها نزدیک بودند، و کار برای بازیکنان میانی به جهت اضافه شدن به وینگرهای تیم نیز آسان نبود، چرا که فشردگی در آن منطقه از میدان بسیار بالا بود. با این وجود، ساختار و تعادل تیم چشم‌گیر بود.

وایت، سالیبا، تیمبر [در زمان انتشار این مطلب هنوز خبر تلخ مصدومیت طولانی مدت تیمبر منتشر نشده بود]، پارتی و رایس یک خط دفاع پنج نفره انتقالی قدرتمند را تشکیل می‌دهند، که در مواجهه با بازی مستقیم و توپ‌های بلند نیز فوق‌العاده هستند.

این‌که رایس از عمق زمین صاحب توپ شود و با آن شروع به پیش‌روی کند کاملا با سبک بازی و توانایی‌هایش هم‌خوانی دارد، بارها شاهد این وضعیت از او بودیم. درعین‌حال، کای هاورتز در پست موردعلاقه‌اش بازی می‌کرد. او باید بین خطوط، جایی که بهترین عملکرد را دارد، قرار می‌گرفت و به مهاجمان دیگر ملحق شده و با آن‌ها جابه‌جا شود و به فضاها هجوم ببرد. بااین‌حال، فشردگی بین خطوط به قدری زیاد بود که کار برای استفاده از آن فضا دشوار می‌شد. یکی از دلایلی که هواداران همواره اودگارد را تحسین می‌کنند، چشم‌نواز بودن بازی اوست، چیزی که در بازی هاورتز به آن معنا وجود ندارد.

به خاطر همین چشم‌نواز نبودن است که عملکرد او مقابل فارست نظر کسب را جلب نمی‌کرد. کاملا هم قابل انتظار هست، یک تفسیرکننده‌ی فضا [معادل raumdeuter، کلمه‌ای که توماس مولر در توصیف نقشش در زمین به خود اطلاق کرد]  آن‌چنان چشم بیننده را بر خود خیره نمی‌کند. چنین بازیکنانی تنها زمانی مورد توجه قرار می‌گیرند که گل‌زنی کنند. کاری که هاورتز انجام می‌داد این بود که نظم جای‌گیری را بین خطوط به تیم اضافه کند و حرکت طولی میان خطوط دفاعی را برای آرسنال آسان‌تر کند. درعین‌حال، با یک بازی پویا به فضاهای موجود هجوم ببرد، با هم‌تیمی‌های جابه‌جا شده و بازی ترکیبی داشته باشد، و در صورت نیاز بر روی توپ‌های دوم کانترپرس کند، و در نهایت به‌خاطر قدرتش در دوئل‌های هوایی، هدف پاس‌های بلند رمزدیل برای شروع مجدد باشد این‌ها مواردی نیستند که خیلی آسان به چشم بیایند، اما دقیقا مواردی هستند که در این نقش از هاورتز انتظار می‌رود.

شکی وجود ندارد که اگر به هاورتز زمان بدهیم، عملکردی عالی از خود برجای خواهد گذاشت. نباید مثل اکثر افراد واکنش‌های سطحی نشان دهیم، و به‌واسطه چشم‌نواز نبودن او را نادیده بگیریم. به‌هرحال، جدای از عملکرد فردی بازیکنان، باید بدانیم که آرتتا برای رویارویی مقابل یک حریف به‌خصوص، تنظیمات به‌خصوصی را در استراتژی خود انجام داده است. ما شاهد یک عملکرد سیال و روان نبودیم، اما این انتظاز معقولی در زمان رویارویی با یک حریف سرسخت که با یک خط دفاع پنج نفره و خط میانی فشرده و نظم فراوان مقابل شما قرار می‌گیرد، نیست.

اگر فارست را در لیگ‌های دیگر اروپا قرار دهیم، احتمالا در هشت تیم بالای جدول قرار می‌گیرد. این همان سطحی است که در لیگ برتر انتظار شما را می‌کشد، و این درحالیست که در این لیگ فارست جزو تیم‌های روبه‌پایین جدول محسوب می‌شود!

از آرسنال انتظار می‌رود که در این فصل به‌شدت از لحاظ تاکتیکی انعطاف‌پذیر باشد. این مسئولیت سنگینی برای آرتتا است، اما او در ٩۵% مواقع از پس آن بر خواهد آمد.

رویارویی مقابل تیم‌هایی که با دفاع پنج نفره بازی مستقیمی انجام می‌دهند، ضدحمله می‌زنند و در دوئل‌ها عملکرد محکمی دارند کار دشواری است. اما آرتتا با آرایش ۶-١-٣ برتری عددی ایجاد می‌کرد و در پایین زمین هم با پنج بازیکن که در نبردهای هوایی مثل صخره عمل می‌کنند، توانست ضدحمله‌های حریف را مهار کند.

رویکرد آرسنال بی‌عیب و نقص بود. انتقاداتی را می‌توان به عملکرد تیم وارد دانست، چرا که می‌توانستند تلاش بیشتری برای دست‌یابی به گل سوم انجام داده و در بازی بدون توپ عملکرد بهتری را داشته باشند. سیتی، که الگوی آرسنال فعلی به‌حساب می‌آید، از دست دادن توپ را تحمل نمی‌کند. آرسنال هم به چنین ذهنیتی احتیاج دارد.

بازیکنان سیتی بعد از بازپس‌گیری توپ، با برنامه و دقت اقدام به ارسال پاس می‌کنند.

بعد از جایگزینی تیمبر با تومیاسو، عملکرد آرسنال در نگه داشتن مالکیت افت کرد، چراکه پرس‌گریزی و دقت عملکرد او به اندازه تیمبر بالا نبود. بااین‌حال آرسنال سه امتیاز را دریافت کرد.

آرتتا خواهان کمال است. اما چیزی که اهمیت دارد، مسیری است که در دراز مدت طی می‌شود. نبود عطش کافی برای زدن گل‌های بیشتر، و منفعل بودن در پرس‌ها در مقاطع کوتاهی از بازی، مسئله‌ای بحرانی به حساب نمی‌آیند، خصوصا زمانی که عملکرد تیم و برنامه تاکتیکی بسیار عالی بود. آرسنال و آرتتا با حفظ شاکله تیم، موارد جزئی‌تر را به تکامل خواهند رساند.

آن‌ها با هر شکلی از ۵-٢-٣ (که در زمان عدم مالکیت توپ ٢-۴-۴ می‌شود) می‌توانند با پنج بازیکن دفاع و با پنج بازیکن به دروازه حریف حمله کنند، و این آرایش به خصوص ۶-١-٣ راه‌حل بسیار مناسبی برای تیم‌هایی است که با نشستن در عقب زمین [لوبلاک] مقابل شما قرار می‌گیرند.

آخرین اخبار آرسنال

جزئیات خبر
avatar تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۵/۲۸ ۲۰:۲۱
به قلم سپهر بهارلویی
دسته‌بندی: لیگ برتر انگلستان
منبع : EBL on twitter
بازدید: ۷۵۴ بار
این صفحه را به اشتراک بگذارید
بازی بعدی آرسنال
تاتنهام
تاتنهام
VS
آرسنال
آرسنال
لیگ برتر - تاتنهام هاتسپر
۱۴۰۳/۲/۹ ۱۶:۳۰
بازی قبلی آرسنال
آرسنال
آرسنال
5 - 0
چلسی
چلسی
لیگ برتر - استادیوم امارات
۱۴۰۳/۲/۴ ۲۲:۳۰