در قسمت اول خواندیم که ویویان در یک خانواده ی فوتبالی متولد شد و از پنج سالگی علیرغم سختی هایی که کشید وارد دنیای فوتبال شد. و حالا ادامه ی ماجرا ...
من همیشه گلزن تیم بودم حتی زمانی که لباس شماره ی 10 را می پوشیدم و در تیم پسرها بازی می کردم. در واقع بخشی از فوتبال را به خوبی به یاد می آورم که باشگاهم را عوض کردم چون به سطحی بالاتر در لیگ هلند رسیده بودم. ما مقابل تیم Groningen بازی کردیم ، تیمی که از قدیمی ترین تیم های هلند بود و Richairo Zivkovic و Juninho Bacuna در آن بازی میکردند. در هر صورت ما آنها را 7-5 شکست دادیم و من پنج گل زدم و دو پاس گل دادم.
هیچکدام از گل هایی را که زدم به یاد ندارم اما یادم هست که پسران گریه می کردند زیرا آنها در تیمی بزرگ و حرفه ای بازی میکردند و ما یک تیم آماتور بودیم. دروازه بان و دو مدافع مرکزیشان نابود شدند. آنها پنج گل از تک دختر حاضر در میدان خوردند. حال و هوای خیلی خوبی بود.
من پسرها را شکست داده بودم. از پنج سالگی مقابل آنها بازی کرده بودم اما زمانی که 14 ساله شدم باید تصمیمی میگرفتم که باز هم با تیم پسرها باشم یا به لیگ حرفه ای بانوان بپیوندم. تا آن زمان نمی دانستم که تیم های فوتبال دختران هم وجود دارد و با این حال همچنان دوست داشتم در فوتبال پسران باقی بمانم چون واقعا سطح آن فوتبال بالاتر بود اما پس از آن یک پیشنهاد از باشگاه Heerenveen دریافت کردم.
بنابراین اولین قرارداد حرفه ای خود در عرصه فوتبال زنان را امضا کردم و در مقابل تیم فوتبال بانوان 30 ساله ها در بالاترین سطح لیگ هلند بازی کردم. آنقدر سنم کم بود که والدینم باید قراردادم را امضا میکردند. این یک قدم بسیار بزرگ بود اما فکر میکنم که توانستم خودم را در اولین بازی اثبات کنم.
ما 1-0 عقب بودیم و من روی نیکت ذخیره ها بودم. تا آن زمان هیچوقت نیمکت نشین نبودم همانطور که بعد از آن هم هیچوقت نیمکت نشین نشدم و همین باعث شد خودم را ثابت کنم. وقتی به زمین آمدم دو گل به ثمر رساندم و ما این بازی را 2-1 بردیم. همین اتفاق برای تیم ملی هم افتاد. در اولین دیدار ملی پنج دقیقه بازی کردم و این مدت زمان آنقدر نیست که بتوان به حسابش آورد اما در بازی دوم مقابل پرتغال در 15 دقیقه ای که بازی کردم سه گل زدم. از آن به بعد هیچگاه خارج از ترکیب اصلی تیمم نبوده ام.
ویویان میدیما در پیراهن شماره 9 تیم ملی هلند
من تا به حال مجبور شده ام خیلی خودم را با مسائل تطبیق دهم. همانطور که قبلا هم گفتم پدرم شماره 10 تیم بود، پدر بزرگم هم همینطور و من هم در عرصه ی فوتبال با شماره ی 10 بزرگ شدم. شماره ی 10 نقش بزرگی در اولین بخش کاری ام در فوتبال بازی کرد اما ما هیچگاه شماره ی 9 حتی در عرصه ی بازی های ملی نداشتیم بر این اساس من شماره ی 9 تیم شدم.
قبلا بازیساز تیم بودم اما اکنون وظیفه ی من گلزنیست. این یک مدل دیگر از فشار بود اما چیزیست که واقعا از ان لذت می برم. من فقط یک شماره ی 9 نیستم و دوست دارم ترکیبی از شماره ی 9 و 10 را بازی کنم.
وقتی که شما جوان هستید و به عنوان بازیکن شماره ی 10 بازی می کنید بازی را به نوعی دیگر می بینید اما به عنوان بازیکن شماره 9 شما فقط با دروازه طرف هستید اما در نقش شماره ی 10 می توانید کل زمین را ببینید. قطعا این به شما یک دیدگاه متفاوت از بازی و آنچه در اطراف شما می گذرد می دهد. بنابراین این ماجرا به من فقط در ارتباط با حرف هایی که زدم کمک کرد. حتی اکنون اگر جو به من نیاز داشته باشد میتوانم در پست بازیکن شماره ی 10 یا 9 بازی کنم.
زمانی که سن کمتری داشتم تمام بازی های مردان را می دیدم و رابین ون پرسی نمونه ی بزرگی برای من بود. بیشتر به خاطر اینکه زمانی که شروع به دیدن فوتبال کردم او هم بازی می کرد. بازی های انگلیسی زیادی در هلند پخش نمی شد اما من به اندازه ی کافی زرنگ بودم تا بازی های او را در آرسنال و منچستریونایتد به صورت آنلاین ببینم.
میدیما و بازیکن محبوبش رابین ون پرسی
او یک الگو و نمونه ی عالی و همچنین یکی از تاثیر گزارترین مهاجمان برای من بود. بازیکنان هلندی دیگر هم بودند مانند رود فان نیستروی و کویت که بازیکنان خیلی بزرگی بودند و من کلیپ ها و ویدئوهای بازی هایشان را تماشا کرده ام.
همیشه فوتبال های مردان را نگاه میکردم چون نمی دانستم فوتبال بانوان هم وجود دارد. واقعا نمیدانستم چه چیزهایی در عرصه ی فوتبال زنان وجود دارد. این چیزیست ( شناخت فوتبال زنان ) که فکر میکنم این روزها بهتر شده است. دخترها اکنون می دانند که می توانند برای تیم های ملیشان و در باشگاه های بزرگ بازی کنند و در نهایت خیلی خوب است که این اتفاق دارد می افتد.
نمیدانستم که به عنوان یک دختر کوچیک می توانم چنین کارهایی هم انجام دهم. من فقط فکر می کردم که یک روز می توانم برای بارسلونا بازی کنم. هیچ فکری درباره ی اینکه چه اتفاقی خواهد افتاد نداشتم. این اتفاق بعدها زمانی که به Heerenveen رفتم افتاد، جایی که فهمیدم لیگ های بیشتری هم هست. آن زمان تنها 15 سال داشتم وفهمیدم که می توانم در بهترین لیگ جهان بازی کنم. آن هدف من بود. همچنین هدف اکنون من. لیگ انگلیس ممکن روزی بهترین لیگ دنیا شود.
چیزی که مطرح است این است که فوتبال زنان به طور کلی رو به پیشرفت است. آمریکا همیشه در این رابطه بهترین عملکرد را با سرمایه گذاری روی فوتبال ملی اش داشته . لیگ بزرگی دارند و برای آن بهای زیادی می پردازند. تا پیش از 10 سال پیش که فوتبال هلند شروع به پیشرفت کرد همیشه حس میکردیم پشت سر آنها قرار داریم. انگلیس نیز اکنون پیشرفت کرده است. این مسئله فقط در مورد سرمایه گذاری روی فوتبال ملی و قرارادادهایی که اکنون می بندند نیست و مربوط به تمام حواشی فوتبال است.
ادامه دارد...
آخرین اخبار آرسنال
جزئیات خبر
به قلم Vishka
دستهبندی: بانوان
منبع : Arsenal.com
بازدید: ۱,۴۷۴ بار
اشتراکگذاری
بازی قبلی آرسنال
آرسنال
ناتینگهام فارست
۱۴۰۳/۹/۳ ۱۸:۳۰
بازی بعدی آرسنال
اسپورتینگ لیسبون
آرسنال
۱۴۰۳/۹/۶ ۲۳:۳۰
لیگ برتر
۱۴۰۳/۹/۱۰ ۲۱:۰۰
لیگ برتر
۱۴۰۳/۹/۱۴ ۲۳:۴۵
لیگ برتر
۱۴۰۳/۹/۱۸ ۱۷:۳۰
لیگ قهرمانان اروپا
۱۴۰۳/۹/۲۱ ۲۳:۳۰
لیگ قهرمانان اروپا
۱۴۰۳/۱۱/۳ ۲۳:۳۰