- خانه
- بلاگ آرسنال
- Arsenal
- آخرین فوتبالدوست؛شکست او یعنی فوتبال می بازد
سایت گل - بی شک آنکه امروزه تصور می کند فوتبال
یک بازی یا حتی سرگرمی است از جهان اطراف خویش بسیار بی خبر است. عرصه ای که پدیده
ای توده ای به فرصتی دلچسب برای شرکت های بزرگ بین المللی جهت تولید کالاهای مختلف
و فروش آن ها در مقیاس های میلیونی منجر شده
است.
وضعیت اقتصادی جهان معاصر شرایط اسفناکی را تجربه
می کند؛ حتی کشورهای پیشرفته اروپایی و امریکای شمالی گرفتار رکود و بحران ساختاری
شده اند؛ خدمات اجتماعی و عمومی هر روزه بیشتر مبدل به کالایی خصوصی و محدود به طبقه
ی فرادست جوامع بدل می شود، بیکارسازی، کاهش حقوق و توان مالی اکثریت توده ها عرصه
را بر جمعیت وسیعی از مردم تنگ می کند؛ تشدید قطبی شدن جوامع، افزایش پرسرعت شکاف های
طبقاتی، افزایش میزان گرسنگان و محرومان از حداقل های اقتصادی در سراسر جهان و... تنها
شمه ای است کوتاه و ناقص از مصیبتی که به آن گرفتاریم. اما در همین زمان فوتبال به
مثابه ی میدانی برای کسب سود و انباشت سرمایه به یکی از حوزه های مورد علاقه میلیاردرهای
رانتی و نفتی روس، عرب و... بدل شده است.
منطق سرمایه که بر بنیان تبدیل هرچیزی به کالا و
منبعی برای جستجوی سود و افزایش سرمایه استوار است فوتبال را از ورزشی مردمی و کارگری
به صنعت و تجارتی پرسود و انحصاری مسخ کرده است. در همین دو دهه اخیر شاهد حراج باشگاه
های بزرگ و پرسابقه اروپایی به ابرسرمایه دارها و شرکت های چندملیتی بوده ایم.همه عرصه
ها و امور این عرصه تحت قراردادهای این گونه شرکت ها قرار گرفته اند از تولید توپ و
لباس بازیکنان تا پخش بازی ها و تبلیغات بازرگانی پیرامون فوتبال. بازیکنان فوتبال
نیز تنها همچون عروسک های این خیمه شب بازی پرسود و رونق توسط ایجنت ها و دلال های
این تجارت به پولدارترین خریداران فروخته می شوند تا سود بیشتر در حساب های بانکی آنها
جاری شود. بدین سان همه ی آنچه از این بازی دوست داشتنی و مردمی وجود داشت زیر چرخ
های منطق سرمایه لگدمال می شود.
حالا امکان دیدن بازی های فوتبال چنان محدود می
شود که بلیط های بسیار گران استادیوم ها فوتبال را به یکی از گرانترین شوهای جهان سرمایه
داری بدل می کند و دیگر از انبوه کارگران یکشنبه های مقدس چمن سبز خبری نیست. بازیکنان
نیز با پوزخندی به مقدسات این بازی همچون تعصب به پیراهن باشگاه، عشق به هواداران،
تابو بودن رفتن به تیم رقیب و... هرجا ارباب سرمایه امر کند خواهند رفت و آنگاه در
کمال وقاحت از عشق همیشگی به آنجایی که رفته اند دم خواهند زد.(تنها کافی است به افزایش
نمودار عشق به کعبه ی جدید مالی در پاریس که "پاریس سن ژرمن" خوانده می شود
در یک سال اخیر نگاهی انداخت).آری به قول هموکه بندگان سرمایه ساده لوحش می خوانند: "هرآنچه سخت است و استوار دود می شود و به
هوا می رود و آنچه مقدس تلقی می شود نامقدس خواهد شد."
کاتالان ها یونیفرم ارتش جمهوری خواهی و آزادگی
خویش را به قطری ها می فروشند و باشگاه شهر مهد آزادی (پاریس) خویش را به تمامی بدان
ها ارزانی می دارد. سهم آبرامویچ، بزرگ رانت خوار روس، باشگاه چلسی است، پول های ملت
لیبی به خرید سهام باشگاه یونتوس اختصاص می یابد و رؤسای قبایل اماراتی به کمتر از
خرید "شهر منچستر"( منچستر سیتی) قانع نمی شوند. بدین سان باشگاه هایی که
بدین ارباب جدید به تمامی تمکین نکرده اند یا همچون قهرمان سابق اروپا، ناتینگهام فارست
در دسته های پائین تر دست و پا می زنند و یا همچون لیورپول امیدی جز ماندن در لیگ برتر
نخواهند داشت. از یکسو ریاضت اقتصادی در بهشت پایان تاریخ به رنج روزافزون توده های
مردم لبخند می زند و از سوی دیگر فوتبالیست هایی با حقوق سالانه ی 12 میلیون یورو غمگین
خواهند بود.
در همین بهشت پایان تاریخ است که مریدان پوپر، فون
هایک و فریدمن جهنمی ساخته اند که از پرتغال و اسپانیا تا ایتالیا و امریکا شعله های
آن در حال سوزاندن اندک لایه های برجای مانده ی حق و حقوق توده های مردم است. آن ها
که از اقتصاد رقابتی و منطق بازار آزاد دم می زدند به چنان انحصارهایی راه می دهند
که کاریکاتور مبتذلی چون برلوسکنی را برای چند دهه حاکم جان وجهان زادگاه رنسانس می
کند؛ همان کسی که ضمن به عزا نشاندن هواداران باشگاه میلانی با پول فروش ابراهیمویچ
و تیاگو سیلوا شاید روسبی ها را به ضیافت نشسته است.
آری در جهانی که همه ی ارکان آن را سلطه ی منطق
سرمایه بر می سازد نه تنها امیدی به بنیان های والایی چون سوسیالیسم در فوتبال نخواهد
بود بلکه اندک ارزش های اخلاقی و انسانی چون عشق به فوتبال و تعصب به هوادار و پیراهن
نیز روبه زوال خواهد رفت. در این وضعیت بی شک ژنرال توپچی ها به جایگاه سرباز شیاطین
سرخ هبوط خواهد نمود و ستارگان لیگ های ایتالیا و آلمان گرفتار جاذبه ی سیاهچاله ی
پر زرق و برق حلقه چاه های نفت امارات، روسیه و قطر خواهند شد. اما این رویدادها نه
مایه افتخار و غرور که چیزی جز رسوایی روزگار تلخ و ظلمانی ما نیست.
آرسن ونگر گرچه هشت سال است که جامی نگرفته است اما کیست که مقاومت او
را در مقابل این منطق ویرانگر سروری پول و سرمایه نستاید. کسی که به تنهایی بیش از
همه ی آنها که خاص و استثنایی و سر و سرور خوانده می شوند به فوتبال، این بازی عشق
و شور و هیجان افزوده است. اگر فوتبال به جای همراهی با فلسفه ی شنکلی، کرایف و ونگرها
به سوی زانو زدن در دربار شیخ منصور، رومن آبرامویچ و سیلویو برلوسکنی حرکت می کند
نه مایه خوشحالی و پایکوبی که باعث تاسف و افسوس است.
شکست و کنار رفتن ونگر در مقابل چرخ له کننده ی منطق سرمایه امضای آخرین
احکام مرگ بازی و ورزشی است که متعلق به توده های مردمی بود که راهی به محافل پرزرق
و برق اپرا و تئاتر ثروتمندان نداشتند، آن ها که برخلاف شیخ منصور، برلوسکنی، هدایتی
و... نه ثروت و شهوت و شهرت که عشق و شیفتگی به توپ گرد و چمن سبز فوتبال به این وادی
می کشاندشان.
نظر خودم: این نویسنده بیشتر از اینکه به دفاع از ونگر بپردازه در حال نقد فوتبال اروپا و همچنین سرمایه داری جهانیه، به قول یکی از نظراتی که تو همون سایت نوشته شده، ونگر تو همه سال ها تمام تلاشش همون حفظ سرمایه ای هست که این نویسنده هی ازش دم می زنه، جالب اینجاست که ونگر اعتقاد داره برابری و مساوات درباره بازیکن ها و نظام فوتبال باید اجرا بشه ولی به خود ونگر که میرسه مرگ رو برای همسایه می خواد و یه دستمزد نجومی در بین مربی ها و حتی بازیکن ها می گیره، نگید حقشه، چون تو همون سوسیالیسمی که ونگر گفته و همین سوسیالیسم والایی که این آقا می گه چیزی به نام حق شخصی وجود خارجی نداره. به نظر من این آقا باید چارت سازمانی و شرح وظایف باشگاه آرسنال رو ببینه تا بفهمه این باشگاه هم مثل همه باشگاه های اروپا بر پایه سرمایه داری شکل گرفته، و اگر ونگر از واژه سوسیالیسم استفاده کرده به این معنی نبوده که من سوسالیستم، بلکه به این معنی بوده که من و مدیران باشگاه خصت به خرج می دیم و حاضر نیستیم پول درخواستی ولکات رو تا لحظه آخر بدیم و می خوایم تا جایی که میشه هوادار رو بچزونیم، وگرنه سوسیالیست والای این آقا سال هاست منسوخ شده و فکر نمی کنم ونگر بخواد دوباره زنده اش بکنه. حتی به لحاظ اعتقادات اسلامی هم این ایدئولوژی باطله، البته سرمایه داری هم مورد قبول نیست.
آخرین اخبار آرسنال
جزئیات بلاگ
Arsenal
آرسنال رو به خاطر خودش دوست داشته باشیم نه مربی و ستاره هاش
تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۲۶بازدید پست : ۱,۲۳۱ بار
کل بازدید: ۵۱,۰۳۳ بار
بازی بعدی آرسنال
بورنموث
آرسنال
۱۴۰۳/۷/۲۸ ۲۰:۰۰
بازی قبلی آرسنال
آرسنال
ساوتهمپتون
۱۴۰۳/۷/۱۴ ۱۷:۳۰