- خانه
- بلاگ آرسنال
- محلول آرسنال
- یونایتد لعنتی
آرسنال و منچستریونایتد پس از سپری شدن سال های ابتدایی برپایی لیگ برتر، به بزرگترین رقبای این عرصه تبدیل شدند.
به
طور دقیق ماجرا در یكی از روزهای پایانی سال ۱۹۹۶ آغاز شد؛ وقتی یك
فرانسوی ناشناس در فرودگاه لندن پیاده شد و پس ازپرس و جوی فراوان، آدرس
باشگاه آرسنال را پیدا كرد. اولین صحبت های «آرسن ونگر» در جمع توپچی ها
هیچ امیدواری ایجاد نكرد. در شمال كشور «فرگوسن» قهقهه می زد و البته حق هم
داشت.
تیم او یگانه قدرت آن سال ها بود.داستان سال ۱۹۹۷ آغاز شد و
ادعاهای ونگر نیز همچنین. جواب فرگی چه بود؟ پیرمرد روستای «گوون» می گفت
چطور ممكن است مردی كه در ژاپن مربیگری كرده، بتواند امپراتوری عظیم او را
تهدید كند؟ پیرمرد اشتباه می كرد، آرسنِ آرسنال با آن قیافه خاص پروفسورها،
شاید یك تنه، آرسنال منچستریونایتدِ نوستالژیك لیگ برتر را سر و شكل
داد؛ هرچند پیش زمینه هایی نیز وجود داشت.
آن روز برفی
منچستریونایتد
زودتر از آرسنال تأسیس شد. آرمان كاتولیك های شمال غرب با آنچه سال ها بعد
جنوبی ها در آینه آرسنال می دیدند تفاوت داشت. برای برانگیختن احساس تنفر
سایر تیم ها مارك «لندنی» كافی به نظر می رسید و در این راستا «رویال
آرسنال» تمام و كمال این موضوع را ثابت كرد. قرار نبود این تیم با آن لقب
سلطنتی، متعلق به اشراف زاده ها بماند اما روی پیشانی منچستریونایتد كلمه
«مردی» حك شده بود.
با تمام این تفاصیل، آرسنال و منچستریونایتد نه
به خاطر عملكرد نه چندان خوب در لیگ كه به جهت دارا بودن دشمنان خاص خود،
رقیب بزرگ و سنتی هم محسوب نمی شدند. اولین خاطره برجای مانده از رقابت
آنها بازی روزهای پایانی واپسین سالهای دهه ۲۰ است؛ جایی كه قبل از آغاز
بازی سكه داور زیر تلی از برف گم شد.
اگر فكر می كنید بازی تعطیل شد،
در اشتباه هستید! یك تیم ویژه، مأمور پیدا كردن سكه شد و در نهایت با هزار
دردسر شیء موردنظر به دست داور رسید. در آن روزگار آرسنال از تیم محبوب
دربار به عشق پابرهنه ها و طبقه كارگر تغییر هویت داده بود و این موضوع
تضادهای ۲ تیم را بیشتر كرد. هواداران منچستریونایتد می توانستند از دشمنی
با یك لندنی دیگر لذت ببرند. جنگ جهانی دوم، حداقل نامها را پاك نكرد.
رقبا، در خاطر هواداران باقی مانده بودند اما چیز جدیدی برای عرضه نداشتند؛
البته تا زمان ورود فوتبالیست ناشناسی به نام «آلن ساندرلند».
گل «ساندرلند»
آرسنال
و منچستریونایتد طبق قرعه باید یكی از حساس ترین بازی های جام حذفی فصل
۱۹۷۹ ۱۹۷۸ را برگزار می كردند. جدال نه چندان نزدیك، تا دقیقه ۸۶ ، ۲ بر
صفر به سود آرسنال در جریان بود تا اینكه منچستریونایتد ناگهان غرید و در
عرض ۲ دقیقه بازی را به تساوی كشاند. وقت اضافه؟ نه! آلن ساندرلند مردی كه
شاید تا آن لحظه جادویی فقط ۳ بار توسط گزارشگر مورد خطاب قرار گرفته بود،
یكی از ماندگارترین گل های تاریخ جام حذفی را به ثمر رساند.
آرسنال
پیروز شد، منچستریونایتد اشك ریخت و البته در پس تمام فعل و انفعالات، همان
جا نطفه یك دشمن نه چندان ریشه دار بسته شد. منچستریونایتد در دهه ۸۰ یك
تیم متوسط و بدون پشتوانه بود و آرسنال هم دست كمی از آنها نداشت. آغاز لیگ
برتر شروع هنرنمایی شاگردان فرگوسن بود اما وقتی ونگر آمد، دیگر همه چیز
دست آنها نبود...
شروع قصه فرگی و ونگر
اولین جدال ۲ مربی
بزرگ جزیره روز ۱۶ نوامبر ،۱۹۹۶ اندكی پس از انتخاب ونگر به عنوان مربی
آرسنال برگزار شد و با برترییك بر صفر توپچی ها خاتمه یافت. از آن پس بنا
بر آمار موجود در سایت آرسنال، رقبا ۳۴ بار رویاروی هم قرار گرفتند كه ۱۳
برد از آن ونگر شد و ۱۱ بار فرگوسن این جدال را به سود خود خاتمه داده است.
رقابت
تنگاتنگ ۲ مربی در گل های زده بازی های رودررو، خلاصه می شود؛ جایی كه
مردان ونگر با ۴۵ گل زده برتر از منچستر یونایتد با ۳۸ گل زده نشان می
دهند.بهترین برد تیم مرد فرانسوی، ۲ نتیجه۳ بر صفر بود؛ یكی در تاریخ ۹ اوت
۱۹۹۸ و دیگری روز ۲۰ سپتامبر همان سال. در سوی مقابل فرگی پیروزی های
باشكوه تری را تجربه كرده است. پیروزی ۶ بر یك روز ۲۵ نوامبر ۲۰۰۱ و ۴ بر ۲
روز اول فوریه ۲۰۰۵ از جمله دندان شكن ترین پاسخ های پیرمرد به همتای
پرادعای خود به شمار می رود.
جدال های تاریخی
پیروزی ۶ بر یك منچستریونایتد در هفته های پایانی فصل ۲۰۰۱ ۲۰۰۰ در خاطر
هواداران ۲ تیم باقی مانده است. شیاطین سرخ با اختلاف امتیاز فراوان در
صدر جدول قرار داشتند و آرسنال تنها رقیب این تیم محسوب می شد اما روند
بازی رودررو، چنین مسأله ای را نشان نمی داد. منچستریونایتد پی در پی گل می
زد و آرسنال راه گریزی نداشت. در پایان با ثبت نتیجه ۶ بر یك، یكی از
تاریخی ترین روزهای شیاطین سرخ رقم خورد.(البته اون 2-8 بماند!)
آن گل تاریخی
بی
گمان ضربه آنری در جریان بازی منجر به پیروزی یك بر صفر آرسنال به عنوان
یكی از بهترین گل های تاریخ لیگ برتر ثبت خواهد شد. مرد فرانسوی در توصیف
این گل گفت: «مدتها بود گل نزده بودم. یك دلشوره طبیعی سراسر وجودم را فرا
گرفته بود.
در ایتالیا و اسپانیا هواداران شما را زیر بار انتقادات
له می كنند. اما در انگلستان آنقدر فرصت داده می شود تا خود را پیدا كنید.
قبل از آغاز آن بازی ونگر به من گفت: آرام باش، بازی خودت را انجام بده و
سعی كن از كوچكترین فرصت ها نهایت استفاده را ببری! با روحیه ای بالا راهی
میدان شدم و در یك لحظه طلایی توپ را تصاحب كردم. انگار یكی به من گفت توپ
را بلند كن، بچرخ و شوت بزن. من با انجام این كار فیل نویل و دنیس اروین را
مبهوت و در ادامه یك ضربه میخكوب كننده راهی دروازه بارتز كردم. وقتی او
صحنه را تماشا كرد، دریافتم لحظه جادویی رقم خورده. بله! من به بارتز بزرگ
گل زدم.»
داستان پیتزا
بازیكنان ۲ تیم پس از پایان بازی روز
۲۱می ،۲۰۰۵ در یك رستوران با هم به نزاع پرداختند. داستان از آنجا آغاز شد
كه اشلی كول تكه ای از پیتزای خود را به سمت سرآلكس بزرگ پرتاب كرد. شاید
او می خواست به سبك آرسنالی ها، یك غذای مدرن را به فرگوسن «دهاتی» معرفی
كند، دامنه این درگیری ها به زمین مسابقه كشیده شد.
در جریان این
دیدار «نیستلروی» مهاجم منچستریونایتد پس از فریب داور، تیم خود را در
دقیقه ۹۰ صاحب پنالتی كرد و البته چند لحظه بعد ضربه خود را به زیر تیرك
«لمن» كوبید. فریاد «مارتین كیون» مدافع آرسنال و هجوم همتیمی های او به
سمت مرد هلندی، عمق كینه خودساخته ۲ مربی را نیز عیان كرد. چندی بعد،
پاتریك ویه را، بازیكن وقت آرسنال در كتاب خاطرات خود جوسازی و توهین های
نژادپرستانه بازیكن شیاطین سرخ را عامل بروز چنین واكنش هایی از سوی
آرسنالی ها، عنوان كرد.
چه روزای قشنگی بود...
آخرین اخبار آرسنال
جزئیات بلاگ
محلول آرسنال
فرهادم تا آخر عمر توپچی هستم لیسانسیه شیمی فقط به تیم ایمان داشته باشید رستم دستان نگهدارتون
تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۳/۲۳بازدید پست : ۳,۱۰۵ بار
کل بازدید: ۲۳۵,۳۰۴ بار
بازی بعدی آرسنال
آرسنال
ناتینگهام فارست
۱۴۰۳/۹/۳ ۱۸:۳۰
بازی قبلی آرسنال
چلسی
آرسنال
۱۴۰۳/۸/۲۰ ۲۰:۰۰