بررسی پنجره ی نقل و انتقالات تابستانی آرسنال

خوب نقل و انتقالات هم به پایان رسید و همونطور که گفتم حالا میشه یک بررسی دقیق تر و موشکافانه تر روی عملکرد باشگاه انجام داد. بهتره خط به خط بیایم جلو و ببینیم چه اتفاقاتی رخ داده طی این تابستان. البته من در ابتدا بگم این ها نظرات شخصی من هست و برای هر نقطه ای که تیم نیاز به تقویت داشته من تقریبا یک درصدی از اهمیت رو در نظر گرفتم که نتیجه گیری کلی خودم رو هم بر اون پایه استوار کردم. قبل از بررسی خریدهای باشگاه و عملکرد اون ، موضوع قابل تقدیر آزاد کردن و فروختن بازیکن های بی کیفیتی هستند که سال های سال در باشگاه حاضر بودند و فقط موجب پایین اومدن اعتبار و نام این تیم در دنیا شدند. هر چند گاها به صورت جرقه وار و ناگهانی درخشش هایی رو هم داشتند اما به هیچ عنوان در حد و اندازه های نام آرسنال نبودند.


دروازه بان :


خوب ما در این پست یک خرید جدید انجام دادیم به اسم " ویویانو " که دروازه بان سوم تیم ملی ایتالیا بوده و سابقه ی بازی در سری آ رو هم داره ، اما این خرید قرضی ، فقط یک مساله رو اثبات کرد که کلا باشگاه به دنبال دروازه بان درجه یک نبوده تو این فصل و بیشتر می خواستیم سه تا دروازه بان داشته باشیم تا اینکه یک گلر نامبر وان تو ترکیبمون باشه ، چون گزینه های خوبی در بازار وجود داشت و ما با اینکه توان پرداخت مبالغ مورد نظر رو هم داشتیم نهایتا روز آخر این بازیکن رو به خدمت گرفتیم. به نظر شخصی خودم می تونستیم روی گزینه های بهتری سرمایه گذاری کنیم که در راس اون ها ژولیو سزار برزیلی قرار داشت. حالا چی شد که نرفتیم سراغش از دور نمی شه نظر قطعی داد ولی اون قیمتی که برای ایشون تخمین زده شده بود به نظر من مناسب و معقولانه بود. بازیکن های دیگه ای مثل بگوویچ ، کرول ، آدلر ، کاسیاس و والدز هم اسامی شون مطرح می شد گاه و بی گاه که به نظرم زیاد در دسترس هم نبودند. در کل من عملکرد باشگاه رو در این زمینه مناسب ارزیابی نمی کنم چون تیمی مثل آرسنال نیاز به یک نام بزرگ و دهن پر کن در درون دروازه ی خودش داره ( هر چند هنوز شناخت کافی از ویویانو ندارم و ممکنه این نگرش تغییر کنه ) با توجه به عدم ثبات شسنی و فابیانسکی و نقاط ضعف و قوتی که دارند هر کدوم ، اگه اهمیت جذب دروازه بان رو برای امسال نزدیک به 15% در نظر بگیریم ، از نظر من تنها 5% اون محقق شده ، چون دروازه بان شماره یک رو تغییر ندادیم ، لااقل فعلا.


مدافعین میانی و کناری :


خوب ، وضعیت خط دفاعی آرسنال که بر همگان روشن است ، اگر بخوایم تک تک بررسی کنیم میبینیم در این نقطه از زمین حتما نیاز به تقویت داشتیم که متاسفانه این مهم انجام نشد. کمربند میانی رو مرته ساکر ، کوشیلنی و فرمالن تشکیل میدن که دو تای آخر به شدت مستعد مصدومیت هستند و نفر اول هم در کارهای سرعتی از سوی رقبا تقریبا حرفی برای گفتن نداره. اینکه فرمالن کی به اوج برسه و از بند مصدومیت رهایی پیدا کنه ، کوشیلنی همیشه در دسترس باشه و مرته ساکر تا چه حدی چوابگو باشه خودش گویای اهمیت جذب یک مدافع میانی هست که محقق نشده. در کناره ها هم سانیا همین وضعیت رو داره که مستعد مصدومیته و بیش از اینکه در کارهای دفاعی موفق باشه روی نفوذ هاش میشه حساب کرد. جانشینش هم که جنکینسون جوان و بی تجربه هست و برای بازی های بزرگ و حساس نمیشه زیاد روش حساب کرد. در سمت دیگه ی زمین هم گیبس رو داریم که در هجوم عالیه اما در دفاع نیمی از کارایی تهاجمی خودش رو هم نداره ، هر چند پارسال مونرئال خریداری شد برای پوشش اون قسمت اما هرگز جا نیفتاد و اون هم اسیر مصدومیت شد. گزینه هایی که برای ترمیم در بازار وجود داشتند به نسبت خوب بودند و قیمتشون هم تقریبا مناسب بود. برای دفاع وسط میشه از ویلیامز ، دی میکلیس ، فن بویتن و ... و برای بازیکن های کناری میشه از بینز و ریچاردز نام برد. بعضا ای اسامی حول حوش تیم مطرح هم شدند اما نهایتا با تغییرات تاکتیکی که مبنی بر بازی دادن سانیا در مواقع ضرور در پست دفاع میانی و اتکا به همین جوان ها در کناره ها از سوی کادر فنی اتخاذ شده ، خرید در این نقطه منتفی شد. به نظر من اهمیت جذب یک مدافع میانی و کناری رو اگر 20% در نظر بگیریم ، خوب مسلما از این درصد ها نمی شه امتیازی به عملکرد تیم افزود.


هافبک دفاعی :


خوب ما در این نقطه بازیکنی مثل آرتتا رو داریم که کیفیت کارش برای همه روشنه ، اما پست تخصصیش اونجا نیست هر چند که عالی کار می کنه ، ولی مصدومیت نا بهنگام ایشون باعث یک خلاء بزرگ بین هافبک های هجومی و کمربند دفاعی تیم شد که ضربه ی بزرگ اون رو در بازی اول لیگ از استون وبلا خوردیم. هر چند اسما رمزی یا ویلشر هم وقتی بهشون دستور داده میشه باید در اون نقطه بازی کنن اما با توجه به جوان بودن و روحیه ی جنگندگی که دارن بی اختیار رو به جلو هستند و نمی تونن اون وزن و آرامش مورد نیاز رو در اون نقطه به خوبی تامین کنن. وجود یک بازیکن با تجربه و توپ نگه دار در اون قسمت یکی از نیازهای کوتاه مدت تیم بود به صورت خیلی خودجوش و اتفاقی ، متیو فلامینی که تیم نداشت و برای حفظ آمادگی با ما تمرین می کرد ، برای بار دوم جذب تیم شد و می تونه اون نقطه رو لااقل تا بازگشت آرتتا به میادین پوشش بده ، حتی میتونه در دفاع هم بازی کنه و احیانا در اون نقطه هم مفید واقع بشه که می شه این فصل رو هم بدون خرید در این نقطه به انتها رسوند. نکته ی قابل تامل اینه که آرتتا روز به روز سنش بالاتر میره و القصه اون هم مستعد مصدومیت های بد و طولانی مدته ، به جز آرتتا هم کسی نیست تو تیم که بتونه تخصصی در اون نقطه بازی کنه ، فلامینی هم هنوز امتحانش رو پس ندده و معلوم نیست در چه حدی از آمادگی به سر می بره. بازیکن های زیادی هم بهمون لینک شدن و در بازار در دسترس بودند ، مثل وانیاما ، فلاینی ، کاپوئه ، ام ویلا و ... که نهایتا بازیکن بزرگ و اسمی در این نقطه جذب تیم نشد. من اهمیت جذب یک هافبک دفاعی صرف رو برای این فصل 10% می دونستم که با جذب آزاد فلامینی و برگشتن آرتتا به نظرم  میشه گفت 10% این نیاز محقق شده باشه ، البته فراموش نشه که این ترمیم و بازیکن هایی که در این پست داریم مطلقا برای طولانی مدت جوابگو نخواهند بود.


هافبک هجومی و بال های کناری :


قبل از شروع فصل ما در پست هافبک هجومی ویلشر ، روسیچکی و کازورلا رو داشتیم که بعضا کازورلا در کناره ها هم مورد استفاده قرار گرفته بود ، متاسفانه هم ویلشر و هم روسیچکی هم جزو بازیکن های ظریف و شکننده طبقه بندی میشن که درصد مصدومیت بالایی رو دارند. اگر یکی از این دو بازیکن آسیب ببینه واقعا برای جایگزین کردنش دچار مشکل میشه تیم ، پس بودن یک بازیساز تمام عیار در ترکیب تیم می تونه بار وارده بر دوش این دو نفر رو از 50 درصد به 30 درصد تقلیل بده که همین امر موجب میشه بیش از پیش موثر و در دسترس باشند به خصوص با در نظر گرفتن این موضوع که باشگاه باید نیروی خودش رو در 4 جبهه تقسیم کنه. به شخصه باید اعتراف کنم حتی خواب خریدن بازیکنی مثل مسوت اوزیل رو هم نمی دیدم و در مخیلم نمی گنجید واز بابت این انتقال بسیار خوشحالم. اصلا بازیکن زیادی در این پست در بازار نبود و اگر هم بود خیلی زود به تیم جدیدش منتقل شد مثل گوتزه و به نظر هم نمی رسید تیمی بخواد بازیساز اصلی خودش رو بفروشه که این یک موفقیب بزرگ برای برند آرسنال و اعتلای مجدد اون در بین تیم های معتبر دنیا شد. اگر برای این بخش 20% رو در نظر بگیریم هر 20% مورد نظر محقق شده و حتی روی سایر بخش ها هم می تونه تاثیر مثبت بذاره.
اما در بخش بال کناری یا وینگ ما بازیکن هایی مثل والکات ، پودولسکی ، چمبرلین و گاها کازورلا رو داریم که دو تا از اون ها مصدوم هستند برای مدت طولانی در کنار تیم نخواهند بود. از این بین هم والکات دوست داره در نوک حمله بازی کنه و کازورلا بسته به نیاز تیم دائما در تغییر پسته ، پس واقعا می شد یک وینگر خوب و مناسب بازی در لیگ برتر رو به تیم اضافه کرد که این اتفاق رخ نداد. هر چند تاثیر مثبت انتقال اوزیل به آرسنال رو میشه به این بخش تسری داد ، کازورلا می تونه تا بازگشت پودولسکی اون نقطه رو پوشش بده و والکات هم نقطه ی مقابل رو ساپورت کنه و وقتی چمبرلین و پودولسکی هر دو اماده بشن میشه نیمی از وظایف والکات و کازورلا رو به اون ها محول کرد ، اما کاملا مشهوده که در این بخش هم تعداد بازیکن های حاضر در تیم کم هست در حال حاضر و هم تخصص و کارایی بازیکن اصلی و جانشین به خصوص در بال راست قابل قیاس با هم نیست. اگر برای این بخش هم 15% رو در نظر بگیریم متاسفانه نمی شه پوئن خاصی رو برای عملکرد باشگاه قائل شد.


مهاجم نوک :


خوب در این بخش ما به صورت تخصصی الیویه ژیرو رو داریم که مهاجم خوب و رو به بالایی نسبتا. درجه یک جهانی نیست اما بهترین مهاجمیه که در حال حاضر در تیم وجود داره و باید به تنهایی بار گلزنی تیم رو به دوش بکشه. هر چند که بعضا پودولسکی و والکات هم می تونن در اون نقطه ایفای نقش کنن و از امسال قراره میاچی هم به تیم اصلی اضافه بشه و بنتنر هم در باشگاه موندنی شده ، لااقل برای یک فصل یا نیم فصل دیگه. در این پست هم یک خرید جدید داریم به اسم یایا سانوگو که ملی پوش زیر 21 ساله های فرانسه هست و از اون تیپ خریدهایی می شه نام بردش که بیشتر حالت سرمایه گذاری داره و در دراز مدت باید منتظر بازخورد اون باشیم. این نقطه از زمین یکی از مهمترین پست هایی بود که باید برای ترمیم اون خریدی انجام می شد که نشد متاسفانه. به خصوص بعد از جدایی ون پرسی و از دست دادن بهترین بازیکن لیگ عملا با بحران گلزنی مواجه شدیم و نتونستیم برای این ستاره جانشین مناسبی رو جذب کنیم. بیشترین و بزرگترین اسامی هم در این نقطه به ما لینک شدن که هرگز در جذب اون ها نتونستیم موفق باشیم و باشگاه های صاحب این بازیکن ها نشون دادن یا حاضر به فروختن ستاره هاشون نیستند یا اگر هم بفروشند با قیمت های بالایی این کار رو انجام میدن و این ها همگی نشون دهنده ی اشتباه باشگاه در کیس ون پرسی و ناپخته عمل کردن اون بود. به هر حال اگر برای این بخش 20% رو در نظر بگیریم و به صورت پیش فرض انتقال سانوگو رو یک خرید موفق در آینده ارزیابی کنیم میشه 5% موفقیت رو به حساب باشگاه واریز کرد ، البته همگی از همین حالا چشم به ژانویه داریم و امیدواریم که اگر تا اون موقع بتونیم شراط رو به رشد خودمون رو حفظ کنیم و جزو مدعیان جام ها قرار بگیریم ، بتونیم یک مهاجم تراز اول رو به تیم اضافه کنیم.


جمع بندی :


در کل اگر بخوایم یک جمع بندی کلی انجام بدیم از 100% کاری که باید انجام می شد تنها 40% اون محقق شده که می تونه عملکرد متوسطی برای باشگاه در پنجره ی نقل و انتقالات تابستانی باشه. نیمی از بودجه خرج شده و تقریبا نیمی دیگه برای ژانویه در دسترس خواهد بود ، به علاوه ی سودی که در این مدت نصیب باشگاه خواهد شد و میشه مقداری از اون رو هم برای خرید بازیکن منظور کرد. امیدوارم تا اون موقع اتفاق ناگوار دیگه ای رخ نده و ما با قدرت در کورس باشیم که بتونیم این جاهای خالی رو هم پوشش بدیم. ببخشید که طولانی بود و مرسی که خوندین