- خانه
- بلاگ آرسنال
- عجیبه!خودمم نمی دونم چطور آرسنالی شدم!
- داستان آرسنالی شدن من+صحبتی با شما هواداران
خیلی با خودم کلنجار رفتم که از کجا شروع کنم...حدود 3 روزه که دارم
روی این پست فکر می کنم تا به بهترین وجه بنویسم.علاقه ی من به آرسنال تا حالا توی
قلبم بوده و روی کاغذ ننوشتمش هنوز.ولی خوب، باید از یه جایی شروع کرد بالاخره.
دوست دارم توی اولین پستی که میذارم داستان آرسنالی شدنم رو بنویسم.
شروع عصر توپچی شدن من!
2001 بود،شایدم 2002! دقیق به خاطر ندارم.اون موقع من از فوتبال فقط
رئال،یووه یکی دو تا تیم دیگه رو می
شناختم و هننوز خبری از لاماسیا!!! و دلارهای نفتی نبود!
علاقه من اون زمان دیدن حرکات زیدان و چیپ های رویایی رائول بود.فینال
رئال-لورکوزرن اوج هیجان و استرس من بود توی فوتبال(اون موقع البته!)
روزی از روزهای خدا پای Tv نشسته بودم. لیگ جزیره بود و بازی تیمی به نام آرسنال روبروی تیمی که اسمش الان یادم نیست!با
بی میلی شروع کردم به دیدن بازی!جوونی توی بازی بود که خیلی سر حال نشون می
داد.حرکاتش،استارت هاش،شوت هاش،استپ هاش، ... معرکه بود!شروع کرد به گلزنی.
یک،دو،سه،چهار! بله4. گل رو به زیبایی هر چه تمام تر وارد دروازه حریف
کرد و بعد از هر گل سرش رو با اعتماد به نفس روبری هوادارا تکون می داد!!
فوتبال روان، یکدست،زیبا،رو به جلو و چشم نواز.
جرقه ی آرسنالی شدن من از اینجا شروع شد.بازی های این تیم رو(که حالا
دیگه می دونستم اسمش آرسناله!)مرتب نگاه می کردم.
عجیب بود! تا حالا چنین حسی موقع دبدن فوتبال نداشتم.کم کم اسم ها رو
زیر لب بلغور می کردم.آنری، برگکمپ، پیرس، ویه را، ره یس ... و دست آخر به جادوگر
فوتبال جزیره ختم میشد ... آرسن ونگر!
عشق کار خودش رو کرده بود.دیگه جایی برای رئال و یووه نمونده بود!تازه
داشتم می فهمیدم فوتبال یعنی چی.
دوران فخر فروشی!
گل ها یکی پس از دیگری وارد دروازه می شدند.جام ها به نوبت فتح می
شدند.افتخار آمیز بود برای من که تیم محبوبم جام ها رو یکی یکی درو می کنه.
آقای گلی هانری، سروری پیرس و ویه را، سد سازی توره و کمپبل، و در آخر
آرسن کبیر، همه و همه باعث ایجاد پیوندی ناگسستنی با باشگاه شده بود.
فراز و نشیب
لحظه های زیادی احساساتی شدم!
فینال چمپیونز لیگ(هنوزم وقتی یادش می افتم اعصابم خورد میشه!)، فینال
حذفی(با من یو)،رقابت های شونه به شونه با من یو.گل تاریخی تی تی به رئال، بازی
نیمه نهایی لیگ قهرمانان و پنالتی بی موقع ویارئال(صدای نبضم رو به وضوح حس می
کردم تو اون لحظه)، خداحافظی دنیس و ... اتفاقات زیادی که اینجا مجال برای ذکر همه
اونا نیست.
آزمون طرفدار شناسی!!
با رفتن ستاره ها کم کم آرسنال شروع به نوسان کرد.شروع 7 سال بی جامی،
که بهترین زمان برای طرفدار شناسی بود.شک و ترید ها.سبز شدن لاماسیا!قد کشیدن تیم
ها زیر سایه دلارهای نفتی!و از این دست اتفاقات همه و همه تهدیدی برای طرفداران
آرسنالی بود.
ولی اونایی که آرسنال رو واقعاً به خاطر خودش دوست داشتن موندن و تا
الان 7 سال بی جامی و تیکه پرونی های تازه به دوران رسیده های امثال طرفداران چلسی
و السیتی و بارسا(و در آینده ای نه چندان دور PSG! و تاتی!)رو تحمل کردن و با امید به اتمام
دوران بی جامی روزها رو سپری می کنن.
به عنوان یک آرسنالی می گم:همه چیز جام نیست.فوتبال کثیف،پول،زد و
بند،استخدام پلاتینی و از این دست موضوعات ارزش دل کندن از فوتبال ناب آرسنالی رو
نداره.
باید تاسف خورد به حال افرادی که یک شبه اسطوره هاشون رونادو و مسی
و.. شدن!یک سال،فقط یک سال اگه این تیم ها جام نگیرن،همه بر میگردن و میشن طرفدار
تیمی که جام گرفته.به عبارتی فقط دنبال فخر فروشی با جام،نام و بازیکن هستن!
نتیجه
اینجاست که ارزش طرفداران چندین و چندساله ی آرسنالی مشخص میشه.کسانی
که مطمئناً اگر به خاطر جام عاشق تیم شده بودند، اکنون حتی نام آرسنال را نیز از
یاد برده بودند و در ذهن خود خاطرات را یکی یکی پاک کرده بودند و علاقه سابق خود
به آرسنال رو انکار و خود را مادرزادی طرفدار بارسا و آکادمی کذایی اش! می
دانستند.
باید قبطه خورد به حال چنین هوادارانی.باشگاه باید سر تعظیم فرو بیاره
به چنین هوادارانی.کمیاب و ستودنی، صبور و متعصب.
باید قدر این کانون هواداری رو دونست.شما می تونید و حتماً سر میزنید
به دیگر کانون های هواداری ایرانی.اگر اندکی بدون تعصب(فارغ از آرسنالی بودن خوم)بخوام
نتیجه گیری کلی بکنم،نسبت هواداری با تعصبی مثل شما به دیگر باشگاه ها،مثال یک کلانشهر
به روستاست!
حدود 4 ساله که میام اینجا و اخبار و از اینجا دنبال می کنم. از زمانی
هم که بخش بلاگ تاسیس شده، کمابیش سر میزنم و دنبال می کنم. و خوشحالم که به جمع
بلاگ نویس های آرسنالی پیوستم.امیدوارم نوشته هام مفید واقع بشن و ادای دینی باشه
به زندگی فوتبالی من.
بازم جا داره اینو بگم که افتخار می کنم که آرسنالی هستم.حتی حالا که
رابین و سانگ هم رفتن.اگر شزنی، ورمیناتورو حتی جکی هم برن از تیم،من بازم آرسنالی
هستم و معتقدم مادامی که بازیکن عضو تیمه باید بهش احترم گذاشت.
این بود داستان آرسنالی شدن و دلیل پایبندی به تیم محبوبم.
بازم میگم این اولین بلاگ منه.کم و کاستی هاش رو به بزرگی خودتون
ببخشین.
آخرین اخبار آرسنال
جزئیات بلاگ
عجیبه!خودمم نمی دونم چطور آرسنالی شدم!
اون موقع که بعضی تیم ها* 100 تا طرفدار هم نداشتن، ونگر با توپچی های اصیل داشت یکی یکی جام ها رو فتح می کرد. *چلسی-بارسا-السیتی-و... این قصه سر دراز دارد!
تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۵/۲۹بازدید پست : ۹۹۶ بار
کل بازدید: ۹۹۵ بار
بازی بعدی آرسنال
اسپورتینگ لیسبون
آرسنال
۱۴۰۳/۹/۶ ۲۳:۳۰
بازی قبلی آرسنال
آرسنال
ناتینگهام فارست
۱۴۰۳/۹/۳ ۱۸:۳۰