از چی بگم برات...

از چی بگم برات؟؟ انتظار داری چه چیزی از کامنت من درآد؟؟
 به جز کامنت های تکراری گذشته؟؟ خوب اره رفیق انتقاد توشه حتی با حرفه رکیک. 
تو هم مثه منی تو هم کم کینه نداری. غصه اصلیت اینه که بهش دسترسی نداری.
از هیلوودی بگم که شده سمبل رشادت. ارسنال شده براش مثل صندوق تجارت؟؟
پس اسطوره ها کجان دمه در ورزشگاه؟؟ ما اونا رو حفظ کردیم یا فقط مجسمه ها؟؟
من کسی نیستم با این باختا گریم بگیره. ولی این اشکامه که میخواد گردن بگیره.
از چی بگم؟؟؟ خدا از این هوادارای خسته؟؟؟ از این همه جام که یکی یکیش پریده؟؟
از چی بگم؟؟ از رکوردایی که داشتیم؟؟ یا از رفتو برگشت هایی که باختیم؟؟
از چی بگم؟؟ از هوادارای اینجا؟؟ که خوشحالی میکنن بعد از چهارم شدنا؟؟
از چی بگم؟؟ از اونی که تنها ترس مدرسش باخته تیمه؟؟ یا از اون که دیگه سر نمیزنه به سایته تیمش؟؟
یا که بگم از اون تیم های کاخ نشین؟؟ که نزاشتن واسه ما حتی یه جام ابکیییی؟؟
تو به من بگو من از چی بگم خوب؟؟ ما گفتیمو همه باختا ریشه کن شد؟؟
از چی بگم برات؟؟ شاید شایعه دوست داری. مثل شایعه کاسیاسو خرید 20 میلیونی.
از چی بگم برات؟؟ شاید قصه دوست داری. مثل قصه اون هوادارای توپچیا. که میشن پاره پاره واسه یکی از بردااااا.
از چی بگم برات؟؟ شاید ستاره دوست داری؟؟ مثل نیمارو الشراویو اینجور بحثا....
نشستیم با هزار افسوسو کاشکی. که ای کاش. یه هویج به جا این کرونکه داشتیم.....