- خانه
- بلاگ آرسنال
- من آرسنال رو اینطوری دوست دارم
- مشهد،پایتخت آرسنال در غرب اسیا
تبریک،دیشب با اشکام همراه بودم با شادیاتون دوستای گلم
واقعا سخته
مسئولیت یک میتینگ رو داشتن،وقتی ببینی این همه جمعیت اومده و همه به عشق
ارسنال اونم اون موقع شب وسط یک شب فوتبالی مو به تنم سیخ میشه ،دیشب وقتی
به خونه رسیدیم اشک میریختم بخاطر همه چی ،وقتی دو گل اول رو خوردیم بدجور
بغض منو گرفته بود نه فقط بخاطر حذف تیم بلکه بخاطر همه ی اون دوستای گل
ارسنالی که این همه اومده بودن که بازی تیم رو ببینن اونم بدون هیچ چشم
داشتی،وقتی دو گل خوردیم من هنوز در حال خوش امد گویی بچه هایی که تازه
رسیده بودن دم در بودم،بعدش روم نمیشد بیام تو جمع بچه ها،فکر میکردم همه
چی تقصیر منه،فکر میکردم با حذفمون شرمنده ی تک تکشون میشم ،خیلی اعصابم
خورد بود ،میون این اعصاب خوردیا وقتی یکی از دوستا رو دیدم که بعد از خراب
کردن موقعیت ژیرو اشک میریخت و عصبانی میشد مو به تنم سیخ میشد و اون موقع
بود که فهمیدم من تنها نیستم همه مثل منن و همه افراطی و همه عاشق
آرسنال،وقتی کازورلا پشت توپ قرار گرفت من پیش بچه ها بودم،یک حسی به همه
بچه ها میگفت که شاید با اینکه چندین ساله که ضربه ایستگاهی حتی یک گل
نزدیم ولی این بازی همون بازیه که باس از رو ضربه ایستگاهی گل رو
بزنیم،وقتی گل زده شد کافی شاپ ترکید طوری که رییس هتل اومد و تذکر سختی
بهم داد و تهدید به اخراج هوادارا کرد ولی جوری باهاش صحبت کردم تا بفهمه
که به هرچی میشه تهدید کرد ولی منو دوستای آرسنالیمو نمیشه تهدید کردو
ترسید،موقعیتا پشت سر هم خراب میشد و منم هنوز تو شوک بودم هنوز به صورت تک
تک بچه ها نیگاه میکردم،بعضیا میگفتن سجاد هروقت میتینگ گذاشتی باختیم کاش
میتینگ نمیذاشتی،تا اینکه نیمه دوم اومد و باز هم گاف های ژیروی عزیزو
حساسیت بچه ها روی ژیرو ،تا اینکه گل کوسینلی این دفعه هتل رو منفجر کرد و
همه از خوشحالی داشتیم پر میزدیم شاید خوشحال ترین همه ی بچه ها اون موقع
من بودم ،دیگه خیالم بچه ها راحت شده بود،و موقعیت هایی که میگذشت و آه
هوادارا همه جا رو میگرفت داور انگار میخواست مارو حذف کنه ما هم که از
خجالتش در میومدیم :D
تا اینکه اولویه با پاس به عقب زیباش باعث گل
رمزی رمبو شد و اینجا بود که بمب هسته ای از طرف بچه ها هتل رو با خاک
یکسان کرد بعدش جشن گرفتیم با هم،راستی جاتون خالی حتی تو خیابون هورا
میکشیدیم دسته جمعی :D
عاشق تک تکتونم آرسنالیا و عاشقتونم بچه های
مشهد که قدم رنجه فرمودین و اومدین ،دیشب سه تا خانوم هم اومده بودن که از
افراطی های ارسنالی بودن و هم چنین چندین خانوم دیگه هم که خواستن بیان ولی
قبل بازی زنگ زدن و عذر خواهی کردن که نمیشد بیان،جمعیتمون حدود 50 نفر
بودن که اگر ساعت مساعد بود جمعیت شاید 100 تا رو هم رد میکرد چون خیلی ها
به گوشیم زنگ زدن و گفتن نمیشه بیان و خیلی ها هم واقعا امکان اومدن
نداشتند
فقط یک چیزی رو میشه شدیداحس کرد،که پرچم آرسنال تومشهدوایران بدجوربالاست
و با جرات میشه گفت که مشهد پایتخت آرسنال در غرب آسیاست...
باس سفارت بزنیم :D
راستی پست عکس میتینگ رو هم بزودی میذاریم ممممنووووون
واقعا سخته
مسئولیت یک میتینگ رو داشتن،وقتی ببینی این همه جمعیت اومده و همه به عشق
ارسنال اونم اون موقع شب وسط یک شب فوتبالی مو به تنم سیخ میشه ،دیشب وقتی
به خونه رسیدیم اشک میریختم بخاطر همه چی ،وقتی دو گل اول رو خوردیم بدجور
بغض منو گرفته بود نه فقط بخاطر حذف تیم بلکه بخاطر همه ی اون دوستای گل
ارسنالی که این همه اومده بودن که بازی تیم رو ببینن اونم بدون هیچ چشم
داشتی،وقتی دو گل خوردیم من هنوز در حال خوش امد گویی بچه هایی که تازه
رسیده بودن دم در بودم،بعدش روم نمیشد بیام تو جمع بچه ها،فکر میکردم همه
چی تقصیر منه،فکر میکردم با حذفمون شرمنده ی تک تکشون میشم ،خیلی اعصابم
خورد بود ،میون این اعصاب خوردیا وقتی یکی از دوستا رو دیدم که بعد از خراب
کردن موقعیت ژیرو اشک میریخت و عصبانی میشد مو به تنم سیخ میشد و اون موقع
بود که فهمیدم من تنها نیستم همه مثل منن و همه افراطی و همه عاشق
آرسنال،وقتی کازورلا پشت توپ قرار گرفت من پیش بچه ها بودم،یک حسی به همه
بچه ها میگفت که شاید با اینکه چندین ساله که ضربه ایستگاهی حتی یک گل
نزدیم ولی این بازی همون بازیه که باس از رو ضربه ایستگاهی گل رو
بزنیم،وقتی گل زده شد کافی شاپ ترکید طوری که رییس هتل اومد و تذکر سختی
بهم داد و تهدید به اخراج هوادارا کرد ولی جوری باهاش صحبت کردم تا بفهمه
که به هرچی میشه تهدید کرد ولی منو دوستای آرسنالیمو نمیشه تهدید کردو
ترسید،موقعیتا پشت سر هم خراب میشد و منم هنوز تو شوک بودم هنوز به صورت تک
تک بچه ها نیگاه میکردم،بعضیا میگفتن سجاد هروقت میتینگ گذاشتی باختیم کاش
میتینگ نمیذاشتی،تا اینکه نیمه دوم اومد و باز هم گاف های ژیروی عزیزو
حساسیت بچه ها روی ژیرو ،تا اینکه گل کوسینلی این دفعه هتل رو منفجر کرد و
همه از خوشحالی داشتیم پر میزدیم شاید خوشحال ترین همه ی بچه ها اون موقع
من بودم ،دیگه خیالم بچه ها راحت شده بود،و موقعیت هایی که میگذشت و آه
هوادارا همه جا رو میگرفت داور انگار میخواست مارو حذف کنه ما هم که از
خجالتش در میومدیم :D
تا اینکه اولویه با پاس به عقب زیباش باعث گل
رمزی رمبو شد و اینجا بود که بمب هسته ای از طرف بچه ها هتل رو با خاک
یکسان کرد بعدش جشن گرفتیم با هم،راستی جاتون خالی حتی تو خیابون هورا
میکشیدیم دسته جمعی :D
عاشق تک تکتونم آرسنالیا و عاشقتونم بچه های
مشهد که قدم رنجه فرمودین و اومدین ،دیشب سه تا خانوم هم اومده بودن که از
افراطی های ارسنالی بودن و هم چنین چندین خانوم دیگه هم که خواستن بیان ولی
قبل بازی زنگ زدن و عذر خواهی کردن که نمیشد بیان،جمعیتمون حدود 50 نفر
بودن که اگر ساعت مساعد بود جمعیت شاید 100 تا رو هم رد میکرد چون خیلی ها
به گوشیم زنگ زدن و گفتن نمیشه بیان و خیلی ها هم واقعا امکان اومدن
نداشتند
فقط یک چیزی رو میشه شدیداحس کرد،که پرچم آرسنال تومشهدوایران بدجوربالاست
و با جرات میشه گفت که مشهد پایتخت آرسنال در غرب آسیاست...
باس سفارت بزنیم :D
راستی پست عکس میتینگ رو هم بزودی میذاریم ممممنووووون
آخرین اخبار آرسنال
جزئیات بلاگ
من آرسنال رو اینطوری دوست دارم
من یک ارسنالی دو آتیشه هستم که از تیم اولم تو ایران که استقلاله زود تر طرفدار این تیم شدم و 13 ساله که طرفدار این تیمم و تعصبی که رو این تیم دارم حتی به استقلال ندارم،و اینقدر سنم کوچیک بود که طرفدارش بودم که یادم نمیاد اولاشو و بابام و پسر همسایمون که اون منو آرسنالی کرد به یادم میارن و برام تعریف میکنن،پس یک جورایی به این تیم حق آب وگل دارم و تجربه ی من تو دو دورهی کودکی و بزرگی ساخته شده از این تیم
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۲/۲۸بازدید پست : ۱,۷۸۸ بار
کل بازدید: ۷۶,۶۹۵ بار
بازی بعدی آرسنال
آرسنال
VS
ناتینگهام فارست
۱۴۰۳/۹/۳ ۱۸:۳۰
بازی آغاز شده است
بازی قبلی آرسنال
چلسی
1
-
1
آرسنال
۱۴۰۳/۸/۲۰ ۲۰:۰۰