علایق بازیکن مورد علاقه خیلیا!!

1)فابرگاس عاشق عروسک است و دائما در حال جمع آوری مدل های مختلفی از عروسک است و در مدت یک هفته به گفته ی ماتیو فلامینی که دوستی نزدیکی با وی دارد توانسته به اندازه ی یک اتاق کاملا پر،عروسک بخرد.البته خودش از میان این همه عروسک به خرس های عروسکی علاقه ی شدیدی دارد.
لازم به ذکر است که او بیش از این کلکسیون هایی از وسایل عتیقه،کفش، قلم،شمشیر....را نیز جمع آوری کرده است.

2)کابوسی به نام جنیفر لوپز:
من شاید جزو معدود ادم های دنیا باشم که از لوپز متنفرم و به نظرم او هیچ چیزی به نام استعداد در خود ندارد و من از این همه پیشرفت او در تعجبم.بیشتر یک شاهزاده ی احمق است تا یک هنرمند!!که طرفداران بیشماری داشته باشد.

3)لباس های خیس:
ادم های بسیاری را دیده ام که از راه رفتن زیر باران لذت می برند اما برای من این کار هیچ جذابیتی ندارد و تقریبا نوعی خود ازاری است این کارهای به اصطلاح شاعرانه حال مرا می گیرد چون به نظرم عشق گرم است اما خیس نیست....

4)سلطان پلی استیشن:
حاضرم شرط ببندم در بازی های مبارزه ای پلی استیشن کسی به گرد پای من همخ نمی رسد من یکه و تنها حاضرم با کل اعضای باشگاه آرسنال مسابقه بدهم و مطمئن باشید همه ی انها را می برم این سرگرمی از کودکی با من است و هنوز یقه ی مرا ول نکرده است وقتی خودم را جای قهرمان بازی می گذارم حسابی لذت می برم ادم برای لحظه ای احساس می کند یک قهرمان بی چون و چراست

5)کیلومترها بدون ترمز:
بدون شک هیچ کدام از لذت های دنیا به اندازه ی ماشین سواری مرا سر کیف نمی اورد چون عاشق سرعت هستم ان هم سرعت دیوانه وار،طوریکه متوجه مناظر اطراف نشوم و قثط سایه هایی را ببینم که از کنارم می گذرند البته رانندگی در خیابانهای شلوغ را دوست ندارم چون فقط سر و صداست

6)من از سالهای دور از کشف معما و حل مسائل بیزار بودم اما بخ نظرم جدول یکی از بدترین آنهاست واقعا چه معنی دارد که ادم خودش را به خاطر یافتن جواب سوالی که نمی داند در منگنه بگذارد؟؟

7)من برای تمرکز و ارامش فکری هیچ چیزی را به اندازه ی شنا در اب نیم گرم موثر نمی دانم

8)بسکتبال:
به بسکتبال علاقه ی زیادی دارم و شاید دلیل اینکه به سمت بسکتبال نرفتم و فوتبال را انتخاب کردم قد کوتاهم بود

9)شمشیر جادو:
فوتبال هرگز مشخص نمی کند که تا چه زمانی بازی خواهی کرد و هر لحظه ممکن است با یک مصدومیت از دنیای فوتبال کنار بروی من هم به این دلیل ترجیح دادم تا منبع دیگری داشته باشم من در یک مجتمع تفریحی در لندن سرمایه گذاری کردم و بخشی از این مجتمع را خریدم جالب تریت بخش در این مجتمع یک وسیله بازی به نام شمشیر جادو برای زور ازمایی است و جوایز این بازی را خودم اهدا می کنم.

10)سینما با پاپ کورن:
اصلا اگر پاپ کورن اختراع نمی شد فیلم دیدن هیچ ارزشی نداشت چون این محصول استرس همه جانبه ی فیلم را در ادم کم می کند.