کنار گذاشتن هانری کار درستی بود

تصور کنید که به تازگی وارد شغلی شده اید، تجربه
کافی ندارید و باید آموزش بینید. بنابراین به صورت پاره وقت مشغول به کار می شوید
و در کنار این مسئولیت پاره وقت هم  یک شغل دوم انتخاب می کنید.

بعد از گذشت دوره آموزشی حالا
شما آماده ورود به مرحله بعد هستید. یک جور ارتقا که اینبار هم دوره ای 2 ساله است
با این تفاوت که دیگر باید به صورت تمام وقت مسئولیتی را به عهده بگیرید.

حالا شما در اتاق رییستان را می
زنید و وارد می شوید و از او درخواست می کنید که همچنان پاره وقت کار کنید چون نمی
خواهید شغل دومتان را از دست بدهید. مطمئنا چون از شما توقع تعهد کامل و تمام وقت
برای این مرحله از دوره کاریتان می رود، رییستان مشخص است چه می گوید. (احتمالا:
برو گمشو)

این تمام داستانی است که بین
ونگر و هانری افتاده است.

او در حال آموزش برای مربیگری
مرتبه عالی در دنیای فوتبال است. آرسن و آرسنال تا اینجا از او حمایت کردند. اما
در مرحله بعد از این نیاز به تعهد و حضور تمام وقت تیری بود. برای اینکار باید از
هانری درخواست می شد که کار دوم (اسکای اسپورت) را رها کند و نشان دهد که تماما
متعهد و آماده برای مربیگری تمام وقت به صورت حرفه ای است.

هانری اما اینکار را نکرد و سعی
در این داشت که ظوابط را تغییر دهد و ونگر درست ترین کار ممکن را کرد. از خواسته
های حرفه ای باشگاه کوتاه نیامد.

از صبح شاهد انتقاد های
نامنصفانه ای از سوی هواداران بوده ایم که تنها به دلیل مقاله غرض آمیز دیلی
تلگراف است که این داستان را با این تیتر عنوان کرد:

"هانری باشگاه آرسنال را ترک
میکند به این دلیل که آرسن ونگر پیشنهاد او را برای کار رایگان در آرسنال رد کرده
است"

این چیزی است که هانری خواسته
انجام دهد، یعنی مربیگری را به عنوان یک سرگرمی انجام دهد، چیزی برای اوقات فراغت.
اصلا هانری میخواسته که مربی شود؟ خب اگر می خواهد از اسکای استعفا بده و به صورت
تمام وقت تعهدت به مربیگری را نشان بده.

حالا در نظر بگیرید برای یک بازی
وسط هفته هانری مجبور است به عنوان مفسر بازی در اسکای حضور داشته باشد و تیمش وسط
میدان برای پیروزی می جنگد و کسی کنار زمین نیست.

هانری همچنین پیشنهاد داد که
دستیار Kwame Ampadu شود. حالا در نظر بگیرید Pat Rice یا  Steve Bould  درکنار زمین نباشند و مشغول گزارش وضعیت هوا در شهر استوک باشند.

فصل پیش  بود که در لیگ مدرسه ای دختران آمریکا مربی یک تیم برای اینکه دخترش در
باشگاهی بهتر استخدام شد، برای دیدن بازی های دخترش به ایالت های دیگر آمریکا باید
سفر می کرد. حدس می زنید والدین آن تیم چه تصمیم گرفتنتد؟ بله آن آخرین فصل حضور آن
مربی در آن تیم بود. والدین نیاز به مربی ای داشتند که در کنار تیم باشد و با تعهد
کامل با فرزندانشان کار کند.

مقاله ی مسخره تلگراف اینگونه
ادامه پیدا می کند که:

"منابعی در باشگاه آرسنال اذعان
داشته اند که آرسن ونگر تحمل حضور شخص قدرتمندی که بتواند جای او را در آینده بگیرد
در زمین تمرین ندارد."

کدام منبع؟ بر چه اساس و پایه
ای؟ بر اساس شایعات توییتری؟

ادامه می دهد:

"پاتریک ویرا با اینکه مشغول به
شغل دومی نبود هم در آرسنال اجازه نیافت شغل و مسئولیتی به عهده بگیرد و حالا در
منچسترسیتی مشغول کار با جوانان است."

یک دروغ دیگر. پاتریک ویرا در
زمانی تشویق شد که از رقابت های فوتبال کناره گیری کند که هنوز یک سال از قراردادش
با باشگاه منچستر سیتی مانده بود و بدین ترتیب تصمیم گرفت طبق قراردادش مسئولیتی
دیگر را برای باشگاه منچستر سیتی انجام دهد.

مقاله پر نیش تلگراف ادامه می
دهد:

" آرسن ونگر حتی از آرتتا هم در
تیم مربیگری اش استفاده نکرد و او به منچستر سیتی رفت تا دستیار گواردیولا شود"

این اولین بار است که کسی این
داستان را اینگونه نقل میکند!!! همه ما میدانیم که آرتتا رابطه صمیمی با گواردیولا
دارد و گواردیولا به شخصی مورد اعتماد نیاز داشت که هم تجربه حضور در انگلیس را
داشته باشد و هم زبان او باشد. برای آرتتا هم که 5 سال پیش یک مربی بزرگ کار کرده
بود بسیار فرصت مناسبی بود که از تجربیات یک مربی بزرگ دیگر نیز استفاده کند.

تلگراف میگوید:

"دنیس برگکمپ پیشنهاد کار برای
آرسنال را رد کرد"

هر کس که زندگینامه دنیس بزرگ را
خوانده باشد می داند که او همیشه دوست داشته پا در جای پای اسطوره اش کرایوف
بگذارد و در باشگاه کودکی اش برگردد جایی که از 11 سالگی به آنجا تعلق داشته. آیا
مقصر ونگر است که کسی دوست دارد به شهر و کش.رش برگردد؟

"مارک اوورمارس به هلند رفت"

بازیکنی دیگر از آژاکس که 5 سال
در آنجا بازی کرد و سپس 3 سال برای آرسنال قبل از اینکه به بارسلونا بپیوندد. آیا
اوورمارس پیشنهاد آرسنال را رد کرده است؟ آیا آرسنال پیشنهاد اوورمارس را رد کرده
است؟ یا خیلی ساده علاقه ای در بین هیچ یک از طرفین نبوده؟

به نظر می رسد مقاله به دنبال
اشخاصی گشته است که روزی در آرسنال توپ زده اند و حالا در جایی مربیگری می کنند و
این مساله را به باشگاه مرتبط سازد.

استیو بروس هیچگاه برای منچستر
یونایتد مربی نکرده است. همچنین برایان رابسون، روی کین یا پل اینس. آیا مقاله ای
نوشته شده است که فرگوسن نگذاشته بازیکنان باشگاه برای باشگاه مربی گری کنند؟
رایان گیگز و منچستر یونایتد راه هایشان از هم جدا شد. آیا کسی به مورینیو تاخت که
اسطوره باشگاه را از باشگاه جدا کرده است؟

مقاله که دیگر کاملا قابل بحث
است می گوید:

"آرسن بازیکنان زیادی را در
باشگاه و مسئولیت هایی گمارد اما این فقط استیو بولد بود که راه به تیم مربیگری
یافت"

آیا صرف اینکه بازیکنی در دوره
بازیگری خود ستاره بوده است دلیل بر این می شود که مربی خوبی می شود؟

پس بحثی نیست که چگونه مربی با
کیفیت بر اساس عملکرد مربی گری آنها قضاوت می شوند و نه دوره ی بازیگریشان.

یا الان به تونی آدامز نگاه
کنید. یک مربی است و تعهد تمام وقت برای اینکار قایل شده است و بر خلاف هانری که
حاضر به انجام اینکار نشد و پیشنهادی داده که حاضر است بدون دریافت حقوق و به صورت
رایگان برای جوانان باشگاه مربی گری کند و شغل دوم خود را حفظ کند.

آیا ما موسسه خیریه هستیم؟ آرسنال
یک باشگاه حرفه ای فوتبال است و هیچ کسی از باشگاه بزرگتر نیست.

امیدوارم همه ی هواداران منطقی
باشند. می دانم با وجود این همه اخباری که غیرمنصفانه حول باشگاه می چرخد اعصاب
همه خراب می شود. اما همانطور که میبینید گاها در مقاله ها حمله های غیر عادلانه
ای به باشگاه و مربی می شود.

همیشه با خواندن مقاله ای که
میبینیم ابتدا فکر کنیم و سپس قضاوت.

بازی رسانه ها امروز در همه عرصه
ها وجود دارند که سعی در جهت دهی افکار عوام دارند.

انتقاد کنید اما عوام نباشید.

منبع  shewore.com