Team building

Goals  1- تعين اهداف
________________
 در اولين گام تعين اهداف مهم است و اين مي تواند به تيم انگيزه لازم را براي کار سخت بدهد. در واقع تعيین هدف به سوالات بازيکنان  پاسخ  مي دهد.
- چرا بايد منظم باشيم؟
- چرا بايد همدل و متحد باشيم؟
- چرا بايد سخت تمرين کنيم؟
- چرا بايد از خود گذشتگي کنيم؟
- چرا ... ؟ چرا ... ؟ چرا ... ؟
براي مثال وقتي تيمی مي خواهد  در جام جهاني بازي کند بايد بداند که چرا بايد خوب بازي کند ؟ چون آنها مي خواهند در مقابل بهترينها بازي کنند . آنها براي کشورشان، مردم ، پيراهن ، مربي و برنده شدن بازي مي کنند و مي خواهند که از آنها تمجيد شود . انگيزه هاي  آنها مي تواند پول ، جام ، مطرح شدن و يا خيلي چيزهای هاي ديگر باشد . براي اينکه شناخته شوند ، براي اينکه احساس رضايت و لذت کنند و اينکه مي خواهند يک عضو برجسته از اين تيمي باشند که بازي مي کند .  پس وقتي مي گويم چرا بايد خوب بازي کنيم ؟ در واقع اين يک تعين هدف است . تا کجا مي خواهيم پيش برويم ؟ و اين اولين مرحله تيم سازي است که بازيکنان بدانند که چرا بايد ...  .
LEADER   2- تعيين رهبر
_____________________
يک رهبر از طريق کاري که انجام مي دهد بايد يک الگوي خوب باشد . نيازي نيست که او زياد حرف بزند يا اينکه بهترين بازيکن باشد بازيکناني مثل زيدان , استيو جرارد و يا اوليور کان زياد حرف نمي زنند ولي آنها الگوي خوبي براي تيم خود بودند و هستند . بخاطر داريد در فينال جام باشگاههاي اروپا به هنگامي که ليورپول 3 بر 0 از اث ميلان عقب بود ، وقتي جرارد گل اول را  به ثمر رساند چگونه توانست رفتار يک رهبر را در يک سطح خوب نشان دهد و چگونه از بازيکنان و تماشاگران مي خواست که سعي در مبارزه بيشتر داشته باشند . بعضي رهبران از طريق وظايفي که در زمين به عهده مي گيرند تيم را به جلو مي برند مانند مارادونا يا دشام و اخیرا پیرلو. آنها وقتي شرايط را سخت مي بينند خودشان اولين کسي هستند که وظيفه سنگين بعهده  مي گيرند و درست زماني که احساس مي کنند کار خوب پيش نمي رود به طور ناگهاني در بازي مسئوليت به عهده گرفته و شروع به انجام کار سنگين و بزرگ مي کنند انها معمولا دانش فوتبال بالايي هم دارند به طور غريزي خودشان در زمين مانند مربي عمل مي کنند و خيلي با  اراده و مصمم بوده و کارها را درست مي گيرند .
ستون فقرات تيم خيلي مهم است . دروازه بان ، ليبرو ، هافبک وسط و مهاجم مرکزي ، اينها ستون فقرات تيم هستند و معمولا رهبران از اين ستون فقرات هستند و بقيه بازيکنان حول اين ستون ، تشکيل بدنه تيم را مي دهند . در فوتبال امروز هر بازيکن صرف نظر از پستي که در آن بازي مي کند در دفاع و حمله داراي مسئوليت است.
 BALANCE    3- تعادل
_____________________
وقتي ما در مقابل آلمان بازي مي کنيم به هنگام دفاع وقتي بازيکنان حمله در دفاع شرکت نکنند ، بنابراين ما در زمان دفاع شايد دو يا سه بازيکن از حريف کمتر داريم و اين براي تيم يک مشکل بزرگ است . حالا اگر بازيکناني داريم که خوب دفاع نمي کنند ، بايد بوسيله بازيکنان ديگر کمبود آنها را در دفاع جبران کرد و در اينصورت ما به تعادل رسيده ايم.
RULES    4- قوانين
__________________
قوانيني را بايد بر تيم حاکم کرد .  اين قوانين بايد ابتدا به اطلاع مديريت و سپس به اطلاع تيم برسد و مربي خود بايد به تمام اين قوانين احترام بگذارد.
الف – احترام به زمان : شما زمانهايي را براي تمرين ، مسافرت ، غذا خوردن ، خوابيدن و ... تعين مي کنيد.
ب – احترام به بزرگترها : در تيم بايرن مونيخ قانوني است که بازيکنان زير 25 سال بايد بعد از تمرين توپ و وسائل را جمع و جور کنند  و ماتئوس بازيکني 24 ساله بود که ستاره تيم آلمان بود و براي او خيلي سخت بود  که اين کار را انجام بدهد و وقتي که 25 ساله شد يک مهماني بزرگ داد خوشحال بود که ديگر آن کار را انجام نمي دهد .  براي هر چيز بايد قانون داشت ، براي مصاحبه در باره هم تيمي ، باشگاه ، مربي و يا براي داخل رختکن اگر ما قانون نداشته باشيم دچار هرج و مرج مي شويم و در آن صورت تمرکزي روي کار اصلي نداريم .
DETAILS       5- جزئيات 
_______________________
يک مربي خوب براي سازماندهي امور به تمام جزئيات توجه مي کند . براي رسيدن به نتايج و اهداف مورد نظر سازماندهي جزئيات در درون و بيرون زمين و وضيفه هر بازيکن  و همراه در ارتباط با کارهاي مختلف بايد مشخص و روشن باشد .
STRATEGY    6- استراتژي 
________________________
وقتي ما توپ داريم و يا حريف توپ دارد کار ما چيست و چه کاري را بايد انجام دهيم ؟
نقطه شروع هر قسمت از بازي کجاست؟ شروع دفاع در چه منطقه اي است ؟
در جام جهاني 1990 ماتئوس در يک بازي 90 دقيقه اي تنها يک دقيقه و 57 ثانيه توپ داشته ولي او 2 گل زده و در سطح بالاي جهان بازي کرده است.
شما 11 بازيکن داريد که هميشه توپ ندارند در اين زمانها بايد چه کنند؟ بسيار مهم است که بازيکنان بازي را به همان گونه که شما بازي بدون توپ را مي بينيد آنها هم همان طور ببينند.
وقتي توپ به دروازه بان حريف مي رسدتمام بازيکنان بايد بدانند که حالا بايد چه کنند ، پس اين يک دستور العمل براي تيم است .
اما زماني که در بحران قرار مي گيريد چه بايد کرد؟
در بازي يک بر صفر عقب هستيد و بازي قبلي را هم باخته ايد . فشار تماشاگران ، داور، باشگاه ، روزنامه ها و ... را هم احساس مي کنيد . حالا اولين کاري که بايد انجام دهيم چيست؟
بايد خيلي زود فکر کرد که از حالا به بعد چه بايد کرد؟
به قواعد کاري خودتان و  به استراتژي تيم خود برگرديد ، و خيلي سريع  به آنچه که بايد از حالا به بعد انجام دهيد فکر کنيد. فکر کردن به گذشته در شرايط بحراني هيچ کمکي به شما نميکند . اينجا مرحله اي است که شما فقط بايد به لحظات آينده و اقداماتي که هنوز مي شود انجام داد ، فکر کنيد . بايد به عنوان استراتژي کاري خودتان تمام  اين شرايط را از قبل پيش بيني کرده باشيد .
RESPECT     7- احترام گذاشتن
__________________________
- آيا به شخصيت ها و نقشهاي بازيکنان احترام مي گذاريم؟
- آيا به وظايفي که داريم احترام مي گذاريم؟
- آيا به يکديگر احترام مي گذاريم ؟
- آيا به قوانين احترام مي گذاريم؟
بايد بدانيم که احترام مي تواند احترام متقابل را به دنبال داشته باشد . و براي اين کار ما بايد يک الگوي عملی مناسب باشيم . احترام به باشگاه ، بازيکنان ، تماشاگران  ، رسانه ها, داور و حريف بازگو کننده نوع شخصيت ما و تيم مي باشد.
 SPIRIT      8- روح تيم
_____________________
 بسيار مهم است که حتي وقتي که کار سخت مي کنيد بازهم احساس شادي و لذت بکنيد . تيم نبايد از کار خسته شود بلکه بايد به استقبال کار سخت رفته و لذت ببرد و اين يعني روحيه تيمي . تيم بايد درک کند که کار سخت براي چيست و براي آن اشتياق نشان دهد و اين تيم را مرحله به مرحله جلو مي برد و بازيکنان در اين شرايط داراي اشتياق ، شوق و لذت مي شوند.
جريان يافتن روحيه ريباند در تيم بسيار مهم است.
ريباند فقط بازگشت توپ از دروازه بان نيست . فوتبال يعني بازگشت ، يعني در جريان يک بازي بايد مدام بازگشت کنيم  و به شرايط قبلي برگرديم . بدون  روحيه ريباند هيچگاه نمي توانيد به شرايط جديد برگشت  کنيد . شما از حريف عقب هستيد ، آيا اين روحيه را داريد که بگوئيد تا دقايقي ديگر از آنها جلو مي افتيد . اگر  از بازيکن هم پست خود عقب هستيد ، آيا اين روحيه را داريد که بگوئيد تا روزهاي آينده از او جلو مي زنيد و اين روحيه ريباند است يعني مترصد آينده ، مترصد برگشت ، و اين اميد به آينده است . مثلا تیمی در خانه خود به تیمی ضعیف تر  مي بازد.خيلي مهم نيست ، هميشه در فوتبال اتفاق مي افتد ولي اين مهم است که حالا بگوئيد ديگر نمي بازيم. و اين روحيه ريباند است . اگر اين روحيه در تيم نباشد آينده را هم از دست خواهيم داد .
 ENERGY     9- انرژي

___________________
اشتياق ، آمادگي جسماني  و حمايت اينها سه عاملي هستند که باعث مي شوند انرژي شما براي يک بازي تقويت شود . در کنار شور و اشتياق براي بازي و آمادگي جسماني خوب ، حمايت از طرف باشگاه  , مديريت ، مسئولين تيم ، تماشاگران , رسانه ها و شخصيتها مکملي است که مي تواند انرژي تيم را طوري بالا ببرد که آنها اسب خود را براي قهرماني زين کنند .
البته بايد در نظر داشت بعضي وقتها در جايي کار مي کنيم که اگر پنجم هم شويم مانند اين است که قهرمان شده ايم.
 QUALITY10 – کيفيت
_____________________
ما مي خواهيم حرفه اي باشيم ، پس بايد مدام سعي کنيم که داراي کيفيت بهتري باشيم . بايد هميشه از خود سوال کنيم که آيا اشتياق براي پيشرفت و کيفيت بهتر را داريم يا نه؟
حالا چه طور بايد اين کيفيت را بالا ببريم ؟
فوتبال يعني موفقيتهاي کوچک که وقتي اين موفقيتها در کنار هم و به دفعات قرار بگيرند مي شود موفقيت بزرگ . براي مثال يک پاس خوب ، سپس يک دريبل ، يک سانتر ، يک ضربه سر و گل اين چند موفقيت کوچک است که وقتي دوام پيدا مي کند در کنار هم قرار مي گيرد ويک موفقيت خوب و بزرگ را به وجود مي آورد پس مشخص است که چرا بايد در تمرين همان کاری را انجام دهيم که در مسابقه لازم است و کار مربي اين است که در جريان تمرين اين موفقيتهاي کوچک را براي بازيکنان خود فراهم کند ، و حالا اينکه اين موفقيتهاي کوچک چه چيزهايي هستند . اين بستگي به تصميم ما دارد که کيفيتها را تعيين مي کنيم مثلا يک کار يک و دو خوب را شما يک کار با کيفيت براي تيم مي دانيد .
بايد استانداردهاي خود را براي بازيکنان و تيم تعيين کنيم و اين مشخص کردن کيفيتهاست  .  دادن اين استانداردها بستگي به نوع تفکر و اهداف و علايق مربي و همچنين توانائيهای
تيمي خود و همينطور به ليگ شما که در آن بازي مي کنيد دارد و نبايد اجازه دهيد که بازيکنان شما زير آن استانداردها کار کنند . وقتي بازیکنی را داريم که مي تواند خوب شوت بزند او بايد مطابق استاندارد خود عمل کند و شما بايد به او بگوئيد که تو بايد بتواني بهتر بزني تا اين استاندارد خود را بالا ببري و اين يعني پيشرفت . پس به عنوان يک مربي بايد اشتياق رسيدن به استانداردها را در بازيکنان زنده کنيد . براي بهتر شدن لازم است که نمونه خوب کار آنها را نشان دهيد و بهتر است به جنبه هاي منفي و صحنه هايي که او شکست خورده زياد توجه نکنيد و به جنبه هاي مثبت بيشتر بپردازيد .
مراقب باشيد که شايد استانداردهاي شما با استانداردهاي مديريت تيم تفاوت داشته باشد و اين يک مشکل بزرگ است .خيلي مهم است که شما يک محيط آموزشي به منظور آموختن و پيشرفت کردن به وجود بياوريد.
CLASS11-کلاس     
___________
ذهنيت با اراده ، مبارزه طلب ،بي باک ولي راحت براي انجام کار, نوع کلاس کار شمامحسوب مي شود.
وقتي کسي خوب است لازم نيست خودش بگويد چون همه مي دانند .  ولي وقتي من خوب نيستم  مجبورم مرتب  بگويم که من خوبم و رفتار و عملي کنم که نشان بدهد من خوبم .
بايد بدانيم کلاس ما  همان چيزي است که عمل  مي کنيم نه آن چيزي که  مي گوئيم.