غیر از آرسنال

خانه
بلاگ آرسنال
arsenal
غیر از آرسنال

در سوگ خوزستان ...

قرار شده برات مجلس ختم بگیریم نـِنـِه خوزستون ... فقط ایشالله که روز مراسم خاک نشه دوباره مجلس ات به عقب بیفته !

قرار شده ببریمت خاکستونِ پشت نخلستون، دم مرز عراق پیش بچه هات خاکت
کنیم! یادت خو نرفته ؟ ببریمت پیش همو احمد و ناصر و یدالله که روز آخر
داشتن با هم شوخی می کردند سر شط یدالله گفت: " مو خـُو تا زنده ام اگه خود
صدام هم بیاد دم خونمون از خرمشهر بیرون نمی رُوم "
که همو موقع شیمیایی زد تو حیاط خونشون که چطوری بچه 12 سالت خمسه خمسه می زد پرپر می شد نمی
تونست نفس بکشه ... ولی یدالله رو حرفش موند ! تا آخرش پیشت موند نـِنـِه
خوزستون ! دمت گرم ... خوب بچه هایی تربیت کردی به مولا ! مرد بودند
خو
می خوایم ببریمت پیش همونا خاکت کنیم که دلت تنگ نشه براشون خو دل اونا هم
تنگ میشه برات ! اینا همونایی ان که به خاطر تو مـُردند نه به خاطر اینکه
یک کوچه بزنن به اسمشون ! که کوچه چیه ؟ باید کل خودتِ نـِنـِه بزنیم به
اسمشون !
می خوایم ببریمت از سر 4 شیر اهواز میت اتِ تو تشیع جنازت تاب
بدیم همونجاهایی که روزا آخر غلام سیاه موقع آب فروختن یک از ترکش های
زمان جنگ آخرش جونشِ گرفت!
ببریمت از نادری تابت بدیم فکه فکه ای به
مردم سامبوسه فلافل بدیم که آخرین سامبوسه زندگیشون هم تو خوزستان بخورند
... که یکیشون نبود وقتی زنده بودی بلند شه بگه نـِنـِه ام نمی تونه نفس
بکشه ! گلوش پر خاکـهـ !
تونه که خاک کردیم نـِنـِه خوزستون بچه هاتم
یکی یکی می رند! وقتی تو نباشی دیگه چی می خوای دور هم نگهشون داره؟ وقتی
تو نباشی کی مـِینا عربی سرش می کنه؟ که دور درخت های کـُنار می چرخه؟ کی
به نخل ها آب می ده؟ اصلا کی برامون صـٌبور درست می کنه نـِنـِه ؟
بچ هاتم یکی یکی می رند یک وُرِ دیگه نـِنـه !
اما خـُو کجا برند؟ کجا می تونند برند؟
مگه کجا جز خاک تو تفریح بچه هاش یک پیرهن برزیلِ و یک توپ پلاستیکی دو پوسته ان؟
بچه های اون شهر بالا بالایی ها که مثل بچه های تو نیستند نـِنـِه که می خوای بفرستیشون برن!

خـُو کجا برند که ظهرهای جمعه تو گرما تو کوچه بو صـُبور و غلیه ماهی کل
خیابونِ بگیره و از سر کوچه تا خونـه ی با خودت بخونی: " مـُو غلیه ماهی می
خورُم/ پشتش یک چایی می خورُم/ غلیه ماهی خار داره/ یک مشتی آشغال داره "
کجا برند که سیزده بدر ها بشه بری تو نخلستوناش دَم دو تا نخل با طناب "تاب" درست کنی؟
کجا که وقتی گشنه ات میشه اولین چیزی که به فکرت می رسه یک فلافل سمبوسه با چند تا پاکوره باشه؟
خو هر کی بره دلش تنگ میشه برا ظهر گرما که برق می رفت یخ مینداختیم تو حوض توش می نشستیم
دلش تنگ می شه بره غلط بخوره تو ماسه ها خونه همسایه که داشت خونش و ساخت می کرد
برا دوچرخه ها 28 ای که عشقمون بود بزرگ شیم سوارش شیم بریم در نونوا نون بگیریم

فکر کردی برن! نـِنـه هامون می تونند دوباره مـِینا عربی سرشون کنند و
تلیت بامیه بذارند؟ خو اونا که مثل ما نیستند! ما نـِنـِه مون با همو
مـِیناش دوست داریم
فکر کردی بـُوباهامون اونجا هم میتونند اینجوری
سرمون داد بزنند برا یک لامپ شکوندن که توپ خورده توش؟ خـُو مـُو آقامِ با
همین داد زدناش دوست دارُم
بچه هات برن خو دلشون تنگ میشه برا بازار
ماهی فروشا، برا بو شرجی، برا بو گیس، برا عینک ریبون، دمپایی ابری، تلیت
بامیه، ماهی بیا، بوخـُدا حتی برا گرما ...
بـُوخُدا حتی دلشون برا آب
خریدن از اون آمویی که با سه چرخه آب میاورد تو کوچه ساعت هشت صبح داد میزد
" آب آب تصفیه " هم تنگ می شه !
خو بریم وقتی این چیزایِ نباشه ... بــُـغــضــ مون می گیره نـِنـِه ...
بــُـغــضــ مون می گیره دوباره بر می گردیم پیش خودت!
خوزستانی مالِ خوزستانِ نـِنـِه !
مگـه ماهی بی آب زنده می مونه که ما بی نـِنـِه مون خوزستان زنده بمونیم؟

نـِنـِه بلند شو برامون یک بندری بذار می خوایم با بچه هات گریه کنیم و
بلرزون بریم که این رقص بندری خیلی فرق داره با رقص های دیگه ! که این رقص،
رقصِ روز تشیع جنازتِ نـِنـِه ...
شاید یکم از خاک رو شونه هات بریزه داریم می ذاریمت تو خاک تمیز باشی !

نـِنـِه رفتی او دنیا تو خو می ری بهشت ! ولی سر رات داد بزن به جهنمی ها
بگو زیاد غصه نخورن ! بگو بچه های مـُو هم دارن جایی زندگی می کنند که هواش
2-3 درجه از جهنم خنک تره ... بشون بگو نـِنـِه ... بگو نـِنـِه شاید
یکدفعی خدا هم شنید!
او خو خیلی وقته خوزستان و جهنمِ زده پشت قباله همدیگه ...
بگو شاید شنید!

برای مادرم خوزستان