۴ ۲ ۳ ۱

4231 سیستمی مبتنی بر چند تاکتیک محدود نیست . مربی می تواند با در اختیار داشتن بازیکنان دستورات متفاوتی برای پیاده سازی آن به اجرا در آورد . اولين بار  امه ژاكه سرمربي باهوش تيم ملي فرانسه، 4231 را در بالا ترین سطح فوتبال ، در جام جهاني 1998 فرانسه مطرح كرد. بازي با دو هافبك دفاعي مطلق و چيدماني كه ماكلله و پاتريك ويرا را پشت سر هافبک بازیساز تیم یعنی زيدان به عنوان طراح قرار مي گرفت . این سیستم برگرفته از 433  و 442 می باشد . یکی از پر استفاده ترین سیستم دنیای فوتبال ،4231 است . سیستمی که بسیار انعطاف پذیر بوده و به کمک آن می توان با تسلط هم­زمان بر میانه میدان و در کناره ها، بر حریف غالب شد.این سیستم در دهه 90 در اسپانیا شکل گرفت و رواج یافت. مزیتی که دلیل محبوبیت بالای آن است، انعطاف پذیری آن درکار های تدافعی و کارهای تهاجمی است . از منظر دفاعی شکل 4231 لايه های بیشتری به تيم اضافه می کند که به پوشش بيشتر عمق کمک می کنند. در تغيير جهت بيشتر فضاها را پوشش می دهند و بازی را از ابتدا تا انتها سخت می سازند. برای داشتن يک دفاع تيمی قويترمی توان اين سيستم قابلیت تبديل شدن به 442 ، 451 ، 4321   را دارد  که اين کار ميانه ميدان رانيز پوشش می دهد و همچنين به تيم اجازه می دهد که تراکم دفاعی خوبی داشت و با دو دفاع ميانی و دو هافبک دفاعی يک مربع دفاعی بسیار عالی را تشکيل دهند. این تغییرسیستم به هیچ وجه باعث دفاعی شدن نمی شود بلکه فضاهای موثر در بازی را ، برای تیم حریف می بندد و حتی در صورت حفظ توپ تیم حریف (به دلیل پوشش فضا ها) کاری بر دروازه تیم ، نمی توانند پیریزی کنند . پست دفاع میانی در این سیستم با سایر سیستم های 4 دفاعه برابر است. آن ها باید در تکلینگ، زدن ضربات سر و مارکینگ مهارت کافی را داشته باشند. سرعت و قدرت بدنی دو فاکتور مهم برای دفاع مرکزی و کناری است این ویژگی مدافعین در لیورپول با بازیکنان فدرتی مانند اسکرتل و ساخو و سرعتی مانند جانسون و تا حدودی خود ساخو اجرا شد ونقص هافبک دفاعی این تیم را تا حدودی پوشش می داد. وظیفه اصلی مدافعان دفع خطرات مهاجمین حریف است اما به لطف حضور دو هافبک دفاعی، این مدافعین در کار دفاعی کار راحت تری دارند و می توانند به جلوتر حرکت کنند و در توپ گیری به هافبک ها کمک و یا حتی مانند یک سوییپر(مهار فرارها به وسیله دویدن و ضربه زدن به توپ حریف وحضور در حملات وپاسکاری با هافبک ها ) در طراحی حملات شرکت کنند.دانته، مدافع بایرن مونیخ در توپ گیری و مت هوملز مدافع دورتموند در بازی سازی مثال هایی بسیار خوبی در این پست هستند و البته  سرجیو راموس و داوید لوئیز در هر دو آن تبحر دارند .بازیکنانی سریع، تکل زن و قوی با توانایی سانتر کردن دقیق، مدافعین کناری درجه یک این سیستم هستند. این بازیکنان باید در حملات شرکت کرده و به کمک هافبک تهاجمی کناری ( وینگر ) سمت خود، برای حریف مشکل ساز شوند.هم چنین از آن ها انتظار می رود که در جلوگیری از حملات بازیکنان کناری حریف موثر باشند، به همین دلیل سرعت، قدرت و تکلینگ از الزامات هستند. این بازیکنان باید در ضربات ایستگاهی نیز به تیم در دفاع کمک کنند، به همین دلیل توانایی زدن ضربات سر نیز مهم است. نمونه بسیار خوب این بازیکن مایکل ریچاردز است که واقعا تمامی این ویژگی ها را داراست . به دلیل وجود پنج هافبک در این سیستم می توان سیستم های متفاوتی در حمله پیاده کرد برای مثال رئال مادرید تحت مربیگری مورینیو به عنوان سیستم پایه ، برای ضد حمله و یا آرسنال با در اختیار داشتن تملک توپ از آن استفاده می کرند . سيستم 4231  به يک تيم اجازه می دهد که سريعا شکل قرارگيری بازيکنان خود را تغيير دهد . در سيستم 4231 سه هافبک ميانی شکل و وضعيت قرارگيری ، می تواند هم در نقش يک هافبک و هم در نقش يک مهاجم ايفای نقش می کنند برای مثال در دو الکلاسیکو همین فصل مسی نقش دام را برای مدافعین رئال مادرید ایفا کرد و فرصت گل زنی و بازیسازی راحت تر را به اینیستا هدیه کرد و اینیستا در نقش مهاجم بود .دو هافبکی که در کنار يکديگر بازی می کنند وظايف سنگين تری از لحاظ پوشش فضاها دارند.این پست در این سیستم بسیار حیاطی است زیرا هم باید در کار های دفاعی و در مقابل ضد حملات مستحکم باشند و هم دربازیسازی وحضور در حملات نقش موثری را ایفا کنند  هافبک های مرکزی بايد قادر باشند که همزمان هم عرض ميدان را و هم ميانه ميدان را پوشش دهند. این دو هافبک در اسپانیا به “doble pivot” مشهور هستند، عبارتی به معنای "دو محور" که در زبان انگلیسی “double pivot” نوشته می شود. حضور این دو بازیکن از اهمیت بالایی برخوردار است. داشتن دو بازیکن در برابر خط دفاعی، پلتفرمی (بنیان ، پایه ، اساس ) را برای سایر بازیکنان تهاجمی تیم فراهم می کند که بتوانند بیشتر بر روی کار تهاجمی تمرکز داشته باشند.از بین این دو، اغلب یک نفر بیشتر بر روی تکلینگ و خنثی کردن حملات حریف و دیگری بر روی پخش کردن توپ و بازی سازی تمرکز دارند.طبیعتاً قدرت بدنی بالا، تکلینگ مناسب و قدرت سرزنی به همراه استقامت کافی برای جنگیدن طی 90 دقیقه از مهم­ترین خصوصیات لازم برای یار جنگنده و قابلیت پاس دادن و دید عالی از مهم ترین خصوصیات یار خلاق در این پست می باشند . باستیان شواینشتایگر بازیکنی است که تقریبا تمامی این خصوصیات را دارد. یک هافبک تهاجمی و دو هافبک تهاجمی کناری ( وینگر ) پشت سر مهاجم هدف قرار دارند. از بین این سه، اغلب یک نفر موظف به بازی سازی از مرکز خواهد بود، با این وجود، در بعضی تبم ها مربی آزادی عمل را به خود این سه هافبک می سپارد تا هر بازیکنان بتواند توپ را به گردش در بیاورد تا بازیکنان مجبور به رساند توپ به هافبک تهاجمی مرکزی نباشند . اما آن چه اغلب رایج است، هافبک تهاجمی مرکزی در میان دو هافبک تهاجمی کناری است که نقش بازیسازی را بر عهده دارد ومعمولا از او به عنوان بازیساز( پلی میکر ) یاد می شود . او هم چنین می تواند به کناره ها رفته و با هافبک کناری و مدافع کناری در آن سمت ایجاد برتری عددی کند این کار را اوزیل در همین فصل به شکل بسیار عالی انجام داد.علاوه بر این ها ، وی باید در امر پرسینگ و توپ گیری نیز به سایرین کمک کند، چرا که از اصول سیستم 4231 تسلط سه نفر بر میانه میدان است، به همین خاطر با برگشتن به عقب و تشکیل مثلث این امر محقق می شود. مسوت اوزیل و تونی کروس از بهترین بازیکنان در این پست هستند .این سیستم به تیمی که دارای بازیکنان تکنیکی و سرعتی هستند اجازه کار های ترکیبی ، پاس کاری های ضربدری (کراس ) ، مثلثی (تراینگل ) ،یک دو و ... را به تیم می دهد .تفاوت در حالت هاي حمله ای و دفاعي در محل استقرار مهاجم سايه ‌است . هافبک های کناری ( وینگر ) بازیکنان در این پست هم می توانند بازیکن هدف باشند و یا به شکل یک بازیکن استارتر ( توزن ) که با حرکت در کانال های عرضی موقعیت حمله برای هم تیمی های خود به ارمغان بیاورد برای مثال این دو بازیکن پدرو رودریگز در نقش هافبک توزن و نیمار( در برزیل ) نقش بازیکن هدف دارد . این بازیکنان باید سریع و تکنیکی و سرعت عکس العمل مناسب و توانايي پرسينگ بوده هم چنین توانایی ارسال توپ و گل زنی را نیز داشته باشند. همانطور که گفته شد این سیستم در دفاع به 442 یا451  وحتی به 4411 تغییر شکل می دهد واین موضوع بیانگر حضور هافبک های کناری در حالت حمله می باشد وباید به مدافعان کناری در کار های دفاعی کمک کنند . به دلیل برتری عددی در حمله موقعیت های زیادی برای گل زنی این سه هافبک تهاجمی بدست می آید . درهنگام حمله این سیستم می تواند به433 یا 41131 یا 4141 تغییر شکل دهد این در حالی است که خود 433 و4141 نیز به عنوان سیسیتم پایه ، بسیار سیستم های کاملی هستند . در صورت عملکرد مناسب سه هافبک تهاجمی، این سیستم برای مهاجم می تواند عالی باشد چرا که توپ های بسیاری را برای وی فراهم خواهند کرد. در سیستم های تک مهاجمه ، مهاجم نوک باید بسیار کامل باشد این درحالی ست که در سیستم دومهاجمه  ، تقریبا دومهاجم مکمل یکدیگر اند . ویژگی این بازیکن  حفظ توپ ، شوت زنی ، هد زدن ، دریبلنگ ، حرکت با توپ ، خلاقیت ، سرعت و تمایل به بازی ترکیبی می باشد . این سیستم نیاز به مهاجمی قدرتمند دارند چرا که در دفاع، وی اولین مدافع تیم خواهد بود و باید بتواند در پرسینگ شرکت کند. لوئیز سوارز و رونالدوی برزیلی نمونه عالی مهاجم در این پست هستند. در صورت در اختیار داشتن هافبک های توزن و داشتن مهاجم نوک با توانایی بازیسازی و تغییر جهت بازی را داراست تعداد حملات و فرار هافبک به مراتب بالا رفته و سبب ازبین رفتن مارکینگ و دفاع خطی تیم مقابل می شود . نمونه عالی این بازیکن زلاتان ابراهیمویچ ( تاحدودی ژیرو ) است که توپ های زیادی برای ازکویل لاوتزی ،برای گل زنی فراهم کرد . در تغییر شکل به433 ، که با وجود دو مهاجم خارجی در شکل ساختار تيم باعث تقويت حمله تيم می گردد . وجود يک مهاجم گوش بهترين راه برای ضربه زدن به شکل دفاعی محل استقرار بازیکنان تیم حريف می باشد . در کل ساز و کار 4231 محدود نیست و حتی می توان با این سیستم چندین تاکتیک را در یک بازی اجرا کند .  4231در حال حذف از سطح اول فوتبال جهان به عنوان سيستم پايه می باشد و جاي خود را به سيستم هايي نظير 433 يا 4141 داده است. امروزه دو روش برای چینش بازیکنان در زمین وجود دارد:

 -1اجبار تاکتیک ، که در تیم های دارای بازیکنانی باسطح کیفی و هماهنگی و قابلیت های فردی بالا به سهولت به نتیجه فوق العاده می رسد.-2 تاکتیک تیم براساس سیستم تیم مقابل ، با استفاده از بدل آن سیستم است که برای تیم های منسجم و دارای ضعف در کار های فردی هستند ، می باشد . نمونه این تاکتیک سوانسی و اورتون می باشد .

اگر تیم مقابل از تاکتیک نوع اول استفاده کند بازیکنان تیم راحت تر می توانند دستورات مربی خود را اجرا کنند . اکنون فرض کنید تیمی با نگرش بدل سیستم ( نوع دوم ) پا به زمین گذاشته و می خواهد سیستم 4231 را به بن نست برساند ،راهکار پیشرو استفاده از سیستم 4321 وسیستم های دفاعی دیگر ، می باشد . با 4321 تيمي كه بدل سيستم بازي مي كند ، مطمئنا تمامی فضا ها را بسته ، منتظر حملات سيستم 4231 خواهد بود مربی تیم برای افزایش تعداد نفرات در حمله دستور اضافه شدن دفاع های کناری و حتی ملحق شدن یکی از هافبک های دفاعی به سه هافبک هجومی را صادر می کند، در نتیجه در دفاع تنها سه دفاع و يك هافبك دفاعي باقي می ماند . حال نوبت به تکتیک تیم حریف می شود و آنها باتغییر سیستم (در ضد حمله) ،سیستم خود را به 4222 مبدل می کند . واین تغییر با حضور يكي از دو بازيكن پشت مهاجم (تیم حریف ) بر روی خط میانه میدان و اضافه شدن يكي از سه هافبك مياني شکل می گیرد و برتري عددي در دفاع ، به حريف ، در حالت ضد حمله داده می شود .در اين حالت با يك بازي سريع و تك ضرب و یا با اجرا بازی مستقیم به راحتي مي توان استحكام دفاعي بهترين مدافعين دنيا را نیز شكست و اين نقطه ضعف علت حذف اين سيستم از سطح اول فوتبال دنيا است. پس این سیستم در ضد حملات بسیار آسیب پذیر می تواند ظاهر شود واین نقیصه با آفساید گیری قابل حل نیست زیرا همان طو که گفته شدمهاجم اطراف خط میانه میدان قرار دارد و جلو آمدن مدافعان فضا را برای وینگر های تیم حریف باز کرده اند . و مثال این امر بازی آرسنال بود که در بعضی از بازی ها  چلسی ( در امارات)  و منچستر ( هر دو بازی ) و ویگان در جام حذفی بود .

==========================================================

سیستم فصل گذشته آرسنال تلفیقی از 4231 و433 در سیستم پایه بود که در حالت حمله به 41131 و یا 4141 تغییر می کرد و اوزیل نقش آزاد داشت که هم در مرکز و هم در جناحین دیده می شد ولی ژیرو نمی توانست تمامی وظایف تک مهاجم نوک رو به خوبی اجرا کند و دلیل عمده آمار پایین گلزنی تیم در خط حمله بود که باعث گفته هایی مبنی بر افت اوزیل شد . البته به لطف گلزنی هافبک ها آمار گل زنی تیم بهبود یافت . در حالت دفاعی تغییر شکل به سمت 451 بود که هافبک های کناری در یک خط ولی به شکل نیم دایره حضور داشتند و تیم به دلیل عدم وجود بازیکنان جگنده در برخی از موارد دچار مشکل می شد . جدا از حفظ توپ در زمان حمله ، تاکتیک از این قرار بود ( تا حدودی اجرا نشد ) که تیم در هنگام از دست توپ به تیم مقابل اجازه جلو کشیدن رو می داد تا با استفاده از اوزیل از ضد حمله استفاده کند ولی به دلیل مصدومان زیاد تیم در یک مدت تقریبا طولانی تیم بدون بازیکن سرعتی بازی می کرد و انتقادات نسبت به اوزیل و افت او ، و بالا گرفتن صحبت هایی مبنی بر نا کار آمد بودن اوزیل در ترکیب آرسنال شدت گرفت . فصل بعد با این سیستم می تونیم از سانچز و ولکات به عنوان مهاجم هدف و ژیرو از توپ های برگشتی و شانس مجدد استفاده کند مثل رئال که بیل و رونالدو مهاجم هدف بودند و بنزما رو توپ های برگشتی گل زنی می کرد .

===============================================

تیم باید هافبک دفاعی بخره و گرنه بقیه بازیکنا هم تباه خواهند شد .

بابت غلط املایی ببخشید .

خدا حافظ !