ایجنت+عکس+دل نوشته ی زمینی

 اجـِـــنـــــت !!!


بازیکنان فوتبال نیاز زیادی به اجنت دارند ، اجنت کسی است که به باشگاه یا بازیکن برای کار و حرفه و تجارت کمک می کند . بازیکنان و باشگاه نیز حقوقی به اجنت داده تا او بتواند به آنها کمک کند . فیفا نیز برای اجنت ها قوانین خاصی دارد . به گفته فیفا هر اجنت می تواند :

1- جذب بازیکن برای باشگاه ، اگر آن بازیکن برای باشگاه دیگری بازی نکند . ( با باشگاه دیگری قراردادی نداشته باشد )

2-موافقت با باشگاه سَر مبلغ و حقوق هفتگی بازیکنان .

3- به طور کلی کسب کار و تجارت برای بازیکن ، اگر خود بازیکن از او ( اجنت ) بخواهد .


در گذشته قانون خاصی برای اجنت ها وجود نداشت . آنها میتوانستند هر کار و عملی که دوست داشتند انجام دهند . اما اکنون فیفا ، لیست مخصوصی از اجنت ها دارد و آنها به هیچ وجه نمی توانند قوانین فیفا را بشکنند . اگر بازیکن یا باشگاهی ، از اجنتی استفاده کند که آن اجنت در لیست فیفا وجود نداشته باشد ، هر دوی آنها ( بازیکن یا باشگاه به همراه اجنت ) باید مبلغ زیادی پول ، به عنوان جریمه به فیفا پرداخت کنند و حتی فیفا میواند هر دوی آنها را از ادامه کار در فوتبال محروم کند .

در اینجا مثال راحتی در مورد کار اجنت ها گفته شده است : به عنوان مثال باشگاه X میخواهد بازیکنی را از یک باشگاه بریتانیایی خریداری کند . باشگاه X به اجنت آن بازیکن میگوید که چه مبلغی برای بازیکن می خواهد . اگر باشگاه X بخواهد به آن بازیکن 1 میلیون دلار بدهد و بازیکن مقابل هم قبول کند ، اجنت یک میلیون و دویست هزار دلار از باشگاه X درخواست می کند . پس اجنت در اینجا دویست هزار دلار به عنوان حقوق از دو طرف دریافت خواهد کرد .

روزی یکی از اجنت ها که نامی از او گفته نشده گفت : در انگلستان دو نوع اجنت وجود دارد ، یا او در لیست فیفا وجود دارد یا او اریک هال (Eric Hall ) است . این یک حقیقتی بیش نیست . او از قوانین خاصی برای خودش در این کار استفاده می کرد . به عنوان مثال هال در لیست فیفا وجود نداشت و نمیتوانست با باشگاهی در مورد مبلغ درخواستی بازیکنی صحبت کند ، اما او میتوانست با همسر آن بازیکن در مورد این موضوع گفت و گو کند ، بنابراین او همسر بازیکن رو با خود برای صحبت به باشگاه میبرد . هنگامی که همسر آن بازیکن با مسئولین آن باشگاه ملاقات می کرد ، چون هال نمیتوانست صحبت کند ، گوشه ای در اتاق می نشست و به صحبت های آنها گوش می کرد .

هال مردی بسیار جالبی بود . او عادت داشت لباس های ضخیم و کلفتی بپوشد و سیگار های چاق و بزرگ را بکشد . او گفت : من بازیکنان فقیر را پولدار و ثروتمند می کنم و بازیکنان ثروتمند را ثروتمند تر . دیگر اجنت ها اریک هال رو دوست نداشتند زیرا او در لیست فیفا وجود نداشت . اریک هال در این مورد گفت : " من همه ی آنها رو دوست دارم . آنها از من وحشت زده اند ، اما من مدت زمان طولانی است که به کار و تجارتم مشغول هستم . من فکر می کنم یک بازیکن توانایی تصمیم گیری که چه کسی اجنتش شود را دارد . شاید این درست باشد اما هر کاری قوانین خاص خودش را دارد . آیا فوتبال با این تفاوت دارد ؟ "

اگر اریک هال نوعی از اجنت ها باشد ، فیل و جان اسمیت دقیقا مقابل هال قرار دارند . آنها اولین کمپانی هنری را در اختیار داشتند . فوتبال قسمت بزرگی از تجارت است اما انها همیشه با تیمهای دیگر ورزش ها در انگلستان کار میکردند . مردم اسمیت ها را دوست داشتند . آنها در کارشان بسیار خوب و مورد پسند بودند . انها با بیش از 30 بازیکن و باشگاه لیورپول کار کردند .



بعضی مردم فکر میکنند اجنت ها با کار در فوتبال ، زندگی فوق العاده ای دارند ، این به این معنی است که انها با بسیاری از معروف ترین بازیکنان فوتبال ملاقات می کنند و بسیار پول و ثروت جمع می کنند . اما در واقع این کار بسیار طولانی و مشکل است و همیشه اون چیزی که شما میخواید اتفاق نمی افته . این هم یک داستان در این مورد درباره انتقال Joey Beauchamp به Oxford در West Ham که فیل اسمیت اجنت او بود .

همه چیز برای حرکت Beuchamp به وست هم اماده بود . شب قبل از انتقال ، فیل اسمیت منتظر Beauchamp بود . انها باید برای ملاقات مهمی به وست هم روانه می شدند . اما اسمیت با تماس Beauchamp بسیار شوکه شد . او به اسمیت گفت : " سر من امشب خیلی شلوغه فیل ، آیا میتونه این اتفاق فردا انجام بشه ؟ "

بعد از 2 ماه هنوز هیچ اتفاقی برای Beauchamp رخ نداد . روزی بیلی باند ، سرمربی وست هم گفت او هنوز Beauchamp را میخواهد . اما باشگاه Swindon Town خیلی به Beauchamp علاقه داشت . باند نیز قبول کرده بود که مبلغ بیشتری نسبت به Swindon Town بپردازد .

Beauchamp پیشنهاد Swindon رو میپسندید زیرا ان باشگاه در نزدیکی خانه اش قرار داشت. اما او قبول کرد که به باشگاه وست هم برود . هشت نفر از سران وست هم به هتل Heathrow رفتند و تمام کارهای انتقال را انجام دادند . وست هم 1 میلیون دلار برای انتقال Beauchamp خرج کرد .

همه چیز عالی پیش میرفت تا اینکه در بعد از ظهر بعدی ، Beauchapm به اسمیت تلفن کرد و گفت : " من نمیخواهم در وست هم بازی کنم ، من میخواهم در Swindon بازی کنم چون این باشگاه بسیار به خانه من نزدیک تر است " . اسمیت در جواب گفت : " این غیر ممکن است ، وست هم برای تو فوق العاده است . تو می توانی در لیگ برتر بازی کنی . "

اما Beauchamp در باشگاه جدیدش خوشحال نبود ، اما با تیمش به جاهای مختلفی سفر کرد ، اما نمیخواست به همراه تیم به تور اسکاتلند برود . او میخواست هر شب به خانه خود برود . طرفدار های وست هم نیز بابت این رفتارها ، از او خوششان نمی امد . انها در آخر بر عیله او شعار میدادند . وست هم نیز پس از این اتفاقات با اسمیت تماس گرفتند و با او دوباره صحبت کردند. قرار داد وی را در آخر لغو کردند . اسمت مجبور شد با Swindon صحبت کند ، اما این باشگاه نمیخواست مبلغ زیادی به Beauchamp بدهد . او نیز نمیتوانست به خوبی تصمیم بگیرد . در اخر مجبور شد به تیم سابقش آکسفورد یونایتد برگردد .

شغل اجنت ، همیشه آسان نیست ....!!!!
__________________________________________________
نظرتون در مورد این عکس چیه؟


_____________________________________________________

یه کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم ...

خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده.

زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج 40 درجه اضطراب نشان داد.

آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم، تنهایی سرخرگهایم را مسدود کرده بود ...

و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند.

به بخش ارتوپد رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم.

بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم ...

فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم، چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.

زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد که مدتی است که صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن می گوید نمی شنوم ...!


خدای مهربانم برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد.
_____________________________________________________

شیطان گفت:گفت پروردگارا به سبب آنكه مرا گمراه ساختى من [هم گناهانشان را] در زمين برايشان زیبا جلوه می دهم و همه را گمراه خواهم ساخت جز بندگان پاک و برگزیده تو را

الحجر-آیه40


و از آن زمان جنگ بر علیه نوع بشر آغاز شد...