- خانه
- بلاگ آرسنال
- فوتبال مدیون آرسنال است
- فوتبالی زیبا برای کشتن زیبایی فوتبال...
سلام دوستان
این مقاله رو چند ماه قبل تو همین سایت خواندم و شاید شما هم خوانده باشید ولی واقعیت اینه که اینقدر این مقاله زیباست که اگر کسی نخونده باشه واقعا از دستش رفته واسه همینم بلاگش کردم
راستی اگه کسی میدونه به منم بگه اینو کی نوشته
گاهی توضیح این که تیم مد این روزهای فوتبال اروپا آنقدر که گفته می شود هم خوب نیست یا ابراز این که چرا واقعا" نمی توانی از سبک فوتبالش لذت ببری مشکل باشد؛ شاید به این آسانی نتوان گفت چرا شنیدن این جمله که "آرسنالت شبیه به آن تیم بازی می کند"، این همه زجرآور است؛ و شاید هرگز نتوانی یکی از آن هواداران مغرور این تیم را[که به آسانی می توانی یکی از آن ها را در راه خانه تا دانشگاه پیدا کنی] در هیچ کدام از این افکارت قانع کنی ولی ....
اهمیتی ندارد، چون آن ها واقعا" این همه دوست داشتنی هم نیستند.
نزدیک به 600 پاس در هر بازی در حالی که مطمئنا" بیش از 150تای آن ها در راه ایجاد موقعیت مستقیم حمله نیست و تا پیش از گلزنی تمام این پاس های کوتاه، عرضی و گاها" رو به عقب، صرف جلوگیری از موقعیت پیدا کردن حریف و خسته کردن آن می شود و پس از گلزنی صرف گذراندن وقت بازی؛ سبکی که در فلسفه ی خود خواه ناخواه این جمله را خواهد گفت که یا حمله ی ما را تماشا کنید یا دیگر وقت خواب است. نیاز به گفتن نیست که این قدرت بالای حفظ توپ کار آسانی نیست و از لحاظ تئوری بازی جوانمردانه(Fair Play) نیز نمی توان ایرادی به آن گرفت ولی اگر بخواهی مدعی ارائه ی بهترین فوتبال در دنیا شوی، این همان موقعی خواهد بود که باید جوابگوی فلسفه ی فوتبال خود شوی؛ این فوتبالی است که حتی اگر بتوانی خود را گول بزنی، که شاید زیباست، بی شک دیگر زیر بار این یکی نخواهی رفت که فوتبال زیبا را نخواهد کشت.
تیمی که پس از کسب نتیجه ی دلخواه خود با اتلاف وقت یا دفاع محض سعی می کند تا زودتر به دقیقه ی 90 بازی برسد، هیچ گاه نمی تواند خود را مدعی ارائه ی فوتبالی ناب بداند و دلیل آن نیز وضوح کامل نقص فوتبال آن در راضی کردن دوست داران تماشای فوتبال زیباست اما حالا و پس از رو به رو شدن با شیوه ی نوین کشتن فوتبال باید کمی هوشیارانه تر به ماجرا نگاه کنیم و حتی اگر تا دیروز سبک بازی این تیم را ستایش می کردیم، اکنون حداقل از خود بپرسیم فوتبال دوست داشتنی ای که حتی بعضی هایمان 40، 50 درصد وقت خود را صرف آن می کنیم چنین ایده آلی خواهد داشت و آیا این تمام آرزوی مان برای مستطیل سبز است؟!
دادن جواب منفی به این پرسش چیزی نیست که از عامه ی مخاطبین فوتبال و یا درصد چندان بالایی از مخاطبین غیر عام انتظار داشت ولی درک این ضعف تنفربرانگیز حداقل از سوی بخشی از افرادی که فوتبال را بدون تعصب و برای زیبایی آن تماشا می کنند، هر چند اندک ولی امیدوار کننده خواهد بود. کسانی که شاید مثل من آرزو می کردند فوتبال هم حداقل یکی از قانون های بسکتبال را در کتاب قوانینش داشت و اگر نه دقیقا" 24ثانیه، برای یک تیم برای نشان دادن چیزی که بلد است ظرفی قانونی تعیین می کرد تا مجبور نباشیم نیمی از بازی را به تماشای پاس های بی هدف و خمیازه کشیدن بگذرانیم.
هنوز خیلی زود است که فیلم های خط و خش دار ولی دلچسب باد اسپنسر را فراموش کنیم، مرد تپل و قوی دوست داشتنی دوره ی نوجوانی مان که همیشه آخر داستان برنده بود و آدم های بد فیلم را همان طور که می خواستی به سزای عمل شان می رساند ولی چقدر خوب که او بازی های بارسلونا را ندیده بود و اگر روی عرشه ی کشتی با رئیس تمام قاچاقچی ها نیز رو در رو می شد، بعد از هر مشت باید یک مشت هم می خورد تا من و تو چشم از لامپ تصویر تلویزیون نکنیم.
و تازه همه ی این ها تنها برای وقتی خواهد بود که چشمان خود را ببندیم و نبینیم که این سبک رویایی (!) در جدال های بزرگ اروپایی خود در این چند سال در برابر تیم هایی نظیر چلسی، اینترمیلان و حتی آرسنال _با تمام جهات گفته شده در بالا_ تا چه حد ناتوان و محتاج به کمک های غیر فوتبالی بوده است
این مقاله رو چند ماه قبل تو همین سایت خواندم و شاید شما هم خوانده باشید ولی واقعیت اینه که اینقدر این مقاله زیباست که اگر کسی نخونده باشه واقعا از دستش رفته واسه همینم بلاگش کردم
راستی اگه کسی میدونه به منم بگه اینو کی نوشته
گاهی توضیح این که تیم مد این روزهای فوتبال اروپا آنقدر که گفته می شود هم خوب نیست یا ابراز این که چرا واقعا" نمی توانی از سبک فوتبالش لذت ببری مشکل باشد؛ شاید به این آسانی نتوان گفت چرا شنیدن این جمله که "آرسنالت شبیه به آن تیم بازی می کند"، این همه زجرآور است؛ و شاید هرگز نتوانی یکی از آن هواداران مغرور این تیم را[که به آسانی می توانی یکی از آن ها را در راه خانه تا دانشگاه پیدا کنی] در هیچ کدام از این افکارت قانع کنی ولی ....
اهمیتی ندارد، چون آن ها واقعا" این همه دوست داشتنی هم نیستند.
نزدیک به 600 پاس در هر بازی در حالی که مطمئنا" بیش از 150تای آن ها در راه ایجاد موقعیت مستقیم حمله نیست و تا پیش از گلزنی تمام این پاس های کوتاه، عرضی و گاها" رو به عقب، صرف جلوگیری از موقعیت پیدا کردن حریف و خسته کردن آن می شود و پس از گلزنی صرف گذراندن وقت بازی؛ سبکی که در فلسفه ی خود خواه ناخواه این جمله را خواهد گفت که یا حمله ی ما را تماشا کنید یا دیگر وقت خواب است. نیاز به گفتن نیست که این قدرت بالای حفظ توپ کار آسانی نیست و از لحاظ تئوری بازی جوانمردانه(Fair Play) نیز نمی توان ایرادی به آن گرفت ولی اگر بخواهی مدعی ارائه ی بهترین فوتبال در دنیا شوی، این همان موقعی خواهد بود که باید جوابگوی فلسفه ی فوتبال خود شوی؛ این فوتبالی است که حتی اگر بتوانی خود را گول بزنی، که شاید زیباست، بی شک دیگر زیر بار این یکی نخواهی رفت که فوتبال زیبا را نخواهد کشت.
تیمی که پس از کسب نتیجه ی دلخواه خود با اتلاف وقت یا دفاع محض سعی می کند تا زودتر به دقیقه ی 90 بازی برسد، هیچ گاه نمی تواند خود را مدعی ارائه ی فوتبالی ناب بداند و دلیل آن نیز وضوح کامل نقص فوتبال آن در راضی کردن دوست داران تماشای فوتبال زیباست اما حالا و پس از رو به رو شدن با شیوه ی نوین کشتن فوتبال باید کمی هوشیارانه تر به ماجرا نگاه کنیم و حتی اگر تا دیروز سبک بازی این تیم را ستایش می کردیم، اکنون حداقل از خود بپرسیم فوتبال دوست داشتنی ای که حتی بعضی هایمان 40، 50 درصد وقت خود را صرف آن می کنیم چنین ایده آلی خواهد داشت و آیا این تمام آرزوی مان برای مستطیل سبز است؟!
دادن جواب منفی به این پرسش چیزی نیست که از عامه ی مخاطبین فوتبال و یا درصد چندان بالایی از مخاطبین غیر عام انتظار داشت ولی درک این ضعف تنفربرانگیز حداقل از سوی بخشی از افرادی که فوتبال را بدون تعصب و برای زیبایی آن تماشا می کنند، هر چند اندک ولی امیدوار کننده خواهد بود. کسانی که شاید مثل من آرزو می کردند فوتبال هم حداقل یکی از قانون های بسکتبال را در کتاب قوانینش داشت و اگر نه دقیقا" 24ثانیه، برای یک تیم برای نشان دادن چیزی که بلد است ظرفی قانونی تعیین می کرد تا مجبور نباشیم نیمی از بازی را به تماشای پاس های بی هدف و خمیازه کشیدن بگذرانیم.
هنوز خیلی زود است که فیلم های خط و خش دار ولی دلچسب باد اسپنسر را فراموش کنیم، مرد تپل و قوی دوست داشتنی دوره ی نوجوانی مان که همیشه آخر داستان برنده بود و آدم های بد فیلم را همان طور که می خواستی به سزای عمل شان می رساند ولی چقدر خوب که او بازی های بارسلونا را ندیده بود و اگر روی عرشه ی کشتی با رئیس تمام قاچاقچی ها نیز رو در رو می شد، بعد از هر مشت باید یک مشت هم می خورد تا من و تو چشم از لامپ تصویر تلویزیون نکنیم.
و تازه همه ی این ها تنها برای وقتی خواهد بود که چشمان خود را ببندیم و نبینیم که این سبک رویایی (!) در جدال های بزرگ اروپایی خود در این چند سال در برابر تیم هایی نظیر چلسی، اینترمیلان و حتی آرسنال _با تمام جهات گفته شده در بالا_ تا چه حد ناتوان و محتاج به کمک های غیر فوتبالی بوده است
آخرین اخبار آرسنال
جزئیات بلاگ
فوتبال مدیون آرسنال است
از فصل 2004/05 آرسنالی شدم قبلش اصلا فوتبالی نبودم با آرسنال فوتبالی شدم و دیگه نتونستم این ماجرا رو ول کنم از اول آرسنالی بودم و تا آخرش هستم.
تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۸/۱۵بازدید پست : ۱,۵۳۶ بار
کل بازدید: ۳۲۳,۳۳۱ بار
بازی بعدی آرسنال
آرسنال
VS
ناتینگهام فارست
۱۴۰۳/۹/۳ ۱۸:۳۰
بازی آغاز شده است
بازی قبلی آرسنال
چلسی
1
-
1
آرسنال
۱۴۰۳/۸/۲۰ ۲۰:۰۰