loading
در حال بررسی درخواست شما
کارلوس کوئستا: ظهور چشمگیر مربی جوان و وسواسی آرسنال
کارلوس کوئستا: ظهور چشمگیر مربی جوان و وسواسی آرسنال

کارلوس کوئستا: ظهور چشمگیر مربی جوان و وسواسی آرسنال

دیوارهای خانه کارلوس کوئستا در هرتفوردشایر با ایده‌ها و نمودارهای تاکتیکی پوشانده شده است. قفسه‌های او پر از کتاب‌هایی در مورد فوتبال، روانشناسی و علم ورزش است. به طور کلی، هر وقت کوئستا در خانه است، یک مسابقه فوتبال از تلویزیون درحال پخش شدن است.
این وضعیت یادآور خانه ميكل آرتتا در منچستر است، زمانی که او زیر نظر پپ گواردیولا کار می‌کرد.  به مدت سه سال و نیم، آرتتا خود را در دانشگاه اختصاصی فوتبالش غرق کرد. دوستان او که به دیدن او می‌آمدند از دیدن این همه نوشته و نمودار تاکتیکی که با خط خوش نوشته شده بود که تقریبا تمام فضای دیوار را پوشانده بود، شگفت‌زده می‌شدند.

 احتمالاً، آرتتا در کوئستا چیزی از خود می‌بیند: یک مربی جوان که به سرعت از نردبان پیشرفت در فوتبال بالا می‌رود.

اما در حالی که این دو مرد تمرکزی وسواس‌گونه بر پیشرفت دارند، مربی مایورکایی مسیری کاملاً متفاوت را نسبت به رئیس خود طی کرده است.

با وجود اینکه کوئستا ٢٨ ساله هرگز فوتبالیست حرفه‌ای نبوده، تا این‌جا در سه باشگاه بزرگ اروپا کار کرده است: اتلتیکو مادرید، یوونتوس و اکنون آرسنال.

هنگامی که آرتتا در تابستان ٢٠٢٠ کادر مربیگری خود را گسترش می‌داد، اضافه شدن کوئستا ٢۵ ساله بسیاری را، هم در داخل باشگاه و هم خارج از آن، غافلگیر کرد.
گرانيت ژاکا در گفت‌وگو با اتلتیک درمورد کوئستا می‌گوید: «البته، وقتی فردی با این سن پایین به کادر فنی باشگاه بزرگی مانند آرسنال می‌پیوندد، حتما غافلگیرتان می‌کند.» بااین‌حال، دیری نپایید که رابطه کوئستا و ملی‌پوش سوئیسی بسیار صمیمی بشود. 

ژاکا در این باره می‌گوید: «احساس من از اولین ملاقات با او این بود که اول از همه، او به عنوان یک فرد بسیار صادق و رک است، اما او همچنین دانش زیادی در مورد فوتبال داشت. کارلوس بسیار مسلط است؛ او می‌داند چگونه با بازیکنان صحبت کند، و می‌داند بازیکنان به چه چیزی نیاز دارند. از همان ابتدا شگفت‌انگیز بود.»

 «پیشرفت کارلوس — روز به روز، ماه به ماه، سال به سال — باورنکردنی بود. جلسات فردی که با او داشتیم همیشه دقیق، بسیار واضح و قابل فهم بود و من بسیار سپاسگزارم که چیزهای جدید زیادی از او یاد گرفتم.»

پیوندی که ژاکا و کوئستا در آن جلسات ویدئویی انفرادی ایجاد کردند فراتر از یک رابطه معمولی مربی-بازیکن بود. این به یک دوستی تبدیل شد؛ دوستی‌ای که به ژاکا کمک کرد تا به اوج دوران حرفه‌ای خود برسد.

ژاکا توضیح می‌دهد: «رابطه من با کارلوس بسیار خاص بود؛ فکر می‌کنم طرز فکر ما به عنوان انسان دقیقاً یکسان بود. صداقتی که ما به یکدیگر و دیگران نشان می‌دادیم همیشه یکسان بود.»

 «و او خیلی به من کمک کرد. ما جلسات فردی، جلسات ویدئویی و گفتگوهای زیادی داشتیم. راستش را بگویم، این چیزها به من کمک کرد تا به جایی که امروز هستم برسم.»

 کوئستا در خلیج پالما در سواحل جنوبی جزیره بالئاریک مایورکا بزرگ شد. او در نوجوانی برای تیم محلی سانتا کاتالینا اتلتیکو بازی می‌کرد و در کنار آن، مربی‌گری گروه‌های سنی پایین‌تر را برعهده داشت.

 تا سن ١٨ سالگی، کوئستا متوجه شد که بعید است دوران بازی او جاه‌طلبی‌های او را برای رسیدن به بالاترین سطح این ورزش برآورده کند. اگرچه او برای تیم زیر ١٨ سال بالئاریک بازی کرده بود، اما می‌دانست که بعید است در دو لیگ برتر اسپانیا بازی کند.

استدلال کوئستا این بود که اگر تمرکز خود را به مربی‌گری معطوف کند و به‌طور جدی آن را دنبال کند، می‌تواند راهی برای رسیدن به قله پیدا کند.

 او تصویر جام لیگ قهرمانان اروپا را پس‌زمینه آیفون خود گذاشته است؛ یادآوری مداومی برای هدف‌گذاری او.

اولین قدم برایش این بود که در رشته علوم ورزشی در مادرید ثبت نام کند. کوئستا که به‌طور طبیعی اهل علم بود، به دنبال عمیق‌تر کردن دانش فوتبالی‌اش از طریق مسیرهای موجود بود.

او همچنین از ظرفیت شبکه‌های اجتماعی برای ایجاد پروفایل خود و برقراری ارتباطات ارزشمند استفاده کرد. او هر یک از افراد شاغل در حوزه فنی فوتبال را که در پروفایل توییتر خود نام رئال یا اتلتیکو مادرید را ذکر کرده بودند دنبال کرد. فقط دو نفر از اعضای کادر فنی اتلتیکو او را دنبال کردند، اما این برای کوئستا کافی بود؛ این فرصتی برای تبادل پیام در دایرکت و ایجاد رابطه بود. این راهی برای ورود به ماجرا بود.

 کوئستا خود را برای نقشی در آکادمی اتلتیکو داوطلب کرد. انگیزه او پول یا عنوان شغلی نبود، چرا که او ارزش لوگوی باشگاه را می‌دانست. به دست آوردن پستی در اتلتیکو گامی مهم به جلو بود. این جوان ١٩ ساله اکنون لباس ورزشی یکی از مشهورترین باشگاه‌های اسپانیا را بر تن داشت.

کوئستا در کنار تکمیل تحصیلش، درحالی‌که فقط ٢٢ سال داشت، به مربی‌گری تیم زیر ١۴ سال اتلتیکو ارتقا یافت. او همیشه کارهای خود را زودتر از موعد انجام می‌داد: او دوره چهار ساله علوم ورزشی را در سه سال به پایان رساند.

گام بعدی او گذراندن یک سال مرخصی بود. هدف سفر و مشاهده مربیان نخبه دیگر در حین کار بود. شعار او ساده بود: «گوش کن و پیشرفت کن.» کوئستا فهرستی از مربیانی را که می‌خواست از نزدیک آن‌ها را زیر نظر بگیرد، شناسایی کرد: ماسیمیلیانو الگری، توماس توخل، یورگن کلوپ و مائوریسیو پوچتینو.

او در سمیناری در دانشگاه پورتو شرکت کرد که توسط ویتور فراده، مربی افسانه‌ای که مربی ژوزه مورینیو نیز بود، برگزار می‌شد. کوئستا نحوه شکستن قالب مدیریتی توسط مورینیو و باز کردن درها برای مربیانی بدون سابقه بازی گسترده را تحسین می‌کرد. در پورتو، او فلسفه مربی‌گری فراده مبنی بر تناوب تاکتیکی را مطالعه کرد.

پپ گواردیولا نامی واضح برای دنبال کردن بود، اما کوئستا همچنین پتانسیل دستیار جوان پپ، یعنی میکل آرتتا را نیز تشخیص داد.

از طریق یک دوست مشترک، کوئستا چند ارائه تاکتیکی در مورد تیم سیتی برای آرتتا فرستاد. آرتتا به اندازه کافی تحت تأثیر قرار گرفت که کوئستا را به مجتمع تمرینی منچستر دعوت کرد.

کوئستا در سال ۲٠١٩ به ال پائیس گفت: «در آن بازدید، متوجه شدم که چقدر مهم است که خود را با افراد مناسب احاطه کنید؛ پپ کادری با کیفیت عالی دارد، هم از نظر حرفه‌ای و هم انسانی. میکال آرتتا خیلی به چشمم آمد. او قرار است مربی بزرگی شود. او برای جزئیات در تمرینات و تجزیه و تحلیل بازی اهمیت بسیاری قائل است.»

این آغاز رابطه‌ای بود که روزی به همکاری کوئستا و آرتتا در آرسنال منجر شد. با این حال، قبل از آن، باید به یوونتوس برویم.

فدریکو کروبینی، مدیر ورزشی یوونتوس به اتلتیک می‌گوید: «زمانی که کارلوس برای اولین بار به تورین آمد را به یاد دارم. او به همراه رئیس آکادمی ما، ماسیمیلیانو اسکالیا، برای بازدید از مرکز آموزشی آمدند.»

کروبینی ادامه می‌دهد: «آنها به دفتر من آمدند و رئیس آکادمی کارلوس را به من معرفی کرد. نمی‌دانم چطور بگویم، تابه‌حال شده احساس خاصی به شما دست بدهد؟ به این پسر نگاه کردم. او خیلی جوان، کنجکاو و با شور و اشتیاق باورنکردنی به فوتبال بود.

«وقتی کارلوس رفت، به رئیس آکادمی گفتم: «ماسیمیلیانو، خواهش می‌کنم، ما باید قراردادی با این بچه را امضا کنیم. ما به او در گروه مربیانمان نیاز داریم. او از خارج از کشور آمده است، ذهنیت متفاوتی دارد، شور و اشتیاق فوق‌العاده‌ای دارد.» در عرض چند ثانیه، پتانسیل بسیار بالای مربی‌گری کارلوس به چشمم آمد.»

و به این ترتیب بود که یک بازدید کوتاه از تورین برای کوئستا به شغلی در یوونتوس تبدیل شد. در آن زمان، او تنها غیر ایتالیایی در کادر فنی بود. او هنوز اوایل بیست سالگی خود را سپری می کرد و به طور قابل انتظار سوالاتی درمورد او وجود داشت.

کروبینی می‌گوید: «با آمدن او، مطمئن بودم که مربیان دیگر کادرفنی تردیدهای خود را بازگو نمی‌کنند، زیرا ما تصمیم گرفته بودیم او را استخدام کنیم. بااین‌حال، مطمئنم آن‌ها با خودشان می‌گفتند: «این جوان ٢٢ ساله که از اسپانیا آمده کیست؟» گویا همه در هر کشوری فکر می کنند که خودشان فوتبال را اختراع کرده‌اند.

«اما کارلوس - با همدلی و شخصیت خود - کاری کرد که روز به روز همه مربیان دیگر او را بیشتر از قبل بپذیرند.»

«مهارت کوئستا در ایجاد تعادل بین ادب و احترام، و به چالش کشیدن وضع موجود بود. او هر روز ایده‌ها و مفاهیم جدیدی را به آکادمی معرفی می کرد، و بازیکنان پاسخ می‌دادند.

کروبینی ادامه می‌دهد: «کارلوس به شش زبان مسلط است. به همین دلیل، من فکر می کنم او ارتباط مستقیمی با همه بازیکنان دارد. فکر می‌کنم این ویژگی خوبی برای یک مربی است: گاهی اوقات شما یک مربی خوب با ایده‌های جالب در اختیار دارید، اما او نمی‌تواند ایده‌هایش را به‌طور مناسبی به بازیکنان انتقال دهد.

او همچنین از نظر سنی به بسیاری از بازیکنان نزدیک است، چیزی که کروبینی معتقد است به او امکان می‌دهد تا به راحتی با تیم ارتباط برقرار کند. او می‌گوید: «کارلوس پل ارتباطی بین کادر فنی و رختکن است.»

«من برخی از بازیکنان را می‌شناسم که با کارلوس در تیم بودند و همیشه او را به یاد دارند. وقتی در دسامبر ٢٠٢٢ بازی دوستانه ای مقابل آرسنال انجام دادیم، دیدم برخی از بازیکنان جوان ما خیلی خوشحال بودند که کارلوس را ببینند.»

کروبینی در ادامه می‌گوید: «او یک سال با ما ماند، اما او یک مسافر است. کارلوس می‌خواهد در اسپانیا، در انگلیس، و در ایتالیا کار کند؛ او می‌خواهد همه چیز را بداند، او کنجکاو است. بنابراین وقتی به ما گفت که در پایان فصل قصد دارد برای تجربه دیگری نقل مکان کند، فهمیدیم که نگه داشتن او در باشگاه غیرممکن است.»

در بهار ٢٠٢٠، کوئستا تماسی را که منتظر آن بود دریافت کرد: پیشنهادی برای پیوستن به آرتتا در آرسنال.

وقتی آرتتا کار خود را در آرسنال آغاز کرد، ابتدا آلبرت استویینبرگ و استیو راوند را به عنوان دستیاران خود استخدام کرد و ایناکی کانا به عنوان مربی دروازه‌بان‌ها به آن‌ها پیوست.

پس از شش ماه اول حضورش به عنوان سرمربی، آرتتا مشتاق بود تا کادر فنی خود را گسترش دهد. او آندریاس جورجسون را به‌عنوان مربی ضربات ایستگاهی خود استخدام کرد. جورجسون جانشین نیکولاس یوور در برنتفورد شده بود و برخی از روش‌های او را به ارث برده بود. آرتتا سپس به کوئستا روی آورد که در منچستر با نبوغ او آشنا شده بود.

آرتتا به یک آنالیزور احتیاج داشت تا گروه را کامل کند. کوئستا میگل مولینا را که قبلاً در اتلتیکو مادرید با او کار کرده بود، به رئیسش توصیه کرد.

در اولین هفته حضورشان در انگلیس، آرسنال قهرمان جام خیریه ٢٠۲٠ شد. این یک شروع فرخنده بود.

کوئستا قبلاً انگلیسی را به خوبی صحبت می کرد. از همان ابتدای دوران مربی‌گری خود، روی یادگیری زبان انگلیسی، پرتغالی، فرانسوی و ایتالیایی تمرکز کرده بود.  به‌علاوه زبان مادری خود یعنی مالورکینی و کاستیلی اسپانیایی، که موجب می‌شود و او بیشتر زبان‌های اروپای غربی را تحت پوشش قرار بدهد.

عنوان او در ابتدا «مربی توسعه فردی» بود. کوئستا وظیفه داشت به بازیکنان کمک کند تا جنبه‌های خاصی از بازی خود را بهبود بخشند. این به‌معنای همکاری نزدیک با استعدادهای در حال توسعه بوکایو ساکا، گابریل مارتینلی و امیل اسمیت رو بود؛ اگرچه وظایف او به تعامل با بازیکنان جوان‌تر محدود نمی شد. کوئستا زمان زیادی را به صورت انفرادی با بیشتر اعضای تیم، از جمله بازیکنان باتجربه‌ای مانند الکساندر لاکازت، داوید لوییز و سدریک سوارز گذراند.

اعضای کادر فنی از اخلاق کاری او تحت تاثیر قرار گرفته بودند، چراکه غیرمعمول نبود که کوئستا دوازده ساعت در روز در زمین تمرین کار کند. جلسات انفرادی او به زودی در بین تیم محبوب شد. دیری نگذشت که بازیکنان برای بهبود نقاط مختلفی از بازی خود به سراغ او می آمدند.

کوئستا به‌شدت به اهمیت بهبود فردی اعتقاد دارد. او به ال پایس گفت: «بازیکنان باید همه موقعیت‌ها را به‌عنوان چیزی مثبت برای غلبه بر آن‌ها تفسیر کنند. نه به‌عنوان بهانه، بلکه به‌معنای یک راه حل. هیچ اما و اگر وجود ندارد. شکایت یا بهانه فقط فرصتی دیگر است که از دست رفته است.»

تمرکز این جلسات ویدیویی اغلب روی جزئیات کوچک است: موقعیت بدن، تکنیک، و پوزیشنینگ. اکثر ورزشکاران نخبه می‌خواهند بهتر شوند. با گذشت زمان، کوئستا می‌تواند از ویدئو برای نشان دادن پیشرفت به بازیکنان استفاده کند. فایده آن در حرکات بازیکنان آشکار می‌شود.

وقتی در تابستان گذشته همکاری راند با آرسنال به پایان رسید، کوئستا به‌طور موثر به مقام سوم فرماندهی آرتتا در پشت استویینبرگ ارتقا یافت. اکنون دیدن آرتتا درحال گفتگوی عمیق با هموطن جوانش در طول یک بازی آرسنال امری رایج است.

مسئولیت‌های او به‌طور طبیعی افزایش یافته است. مربی جوان اکنون همه کار می‌کند. او آنالیز را آماده می کند، با افراد کار می کند و در صورت نیاز به آرتتا کمک می کند. او در توسعه فرهنگ زمین تمرین نقش فعالی دارد و با بسیاری از بازیکنان تیم اول روابط قوی برقرار کرده است.

در انگلیس، کوئستا جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده است. در میان هواداران کنجکاوی زیادی در مورد این مربی جوان که به سرعت اعتماد آرتتا را به دست آورده است وجود دارد. وقتی کوئستا در مستند All or Nothing آرسنال در آمازون حضور داشت، هواداران از مهارت های ارتباطی و اعتماد‌به‌نفس او شگفت‌زده شدند.

به‌طور اجتناب ناپذیری، او از حالا برای سرمربی‌گری در تیم‌های دیگر مدنظر قرار گرفته است.

ژاکا در این مورد به اتلتیک می‌گوید: «من مطمئنم که یک روز او سرمربی یک باشگاه خیلی خیلی بزرگ خواهد شد. این را می‌گویم، چون او می‌داند چه می‌خواهد، ایده‌ها و اهداف روشنی دارد که می‌خواهد به آن‌ها برسد.»

«مطمئنم که روزی او را به عنوان مربی در کنار زمین خواهیم دید.»

در حال حاضر، تمرکز کوئستا بر برداشتن گام بعدی با آرسنال است: کسب جام. او که سال‌ها به جام قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در صفحه قفل خود نگاه می‌کرد، مشتاق است که آن را به دست آورد.

آخرین اخبار آرسنال

جزئیات خبر
avatar تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۳/۲۱ ۰۰:۲۵
به قلم سپهر بهارلویی
دسته‌بندی: مقاله
منبع : The Athletic
بازدید: ۱۳۸ بار
این صفحه را به اشتراک بگذارید
بازی بعدی آرسنال
آرسنال
آرسنال
VS
منچستر یونایتد
منچستر یونایتد
لیگ های دیگر - استادیوم امارات
۱۴۰۳/۵/۶ ۱۹:۳۰
بازی قبلی آرسنال
آرسنال
آرسنال
2 - 1
اورتون
اورتون
لیگ برتر - استادیوم امارات
۱۴۰۳/۲/۳۰ ۱۸:۳۰